دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نقدی بر یک گزارش


نقدی بر یک گزارش

سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمریکا Nie گزارش۱۳۲ صفحه ای دوسالانه خود را منتشر کرده است ۹ صفحه این گزارش مربوط به ایران است و به گونه ای طبقه بندی, به کاخ سفید, کنگره آمریکا, شورای امنیت ملی و نهادهای دولت آمریکا تقدیم شده است

سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمریکا (Nie) گزارش۱۳۲ صفحه ای دوسالانه خود را منتشر کرده است.

۹ صفحه این گزارش مربوط به ایران است و به گونه ای طبقه بندی، به کاخ سفید، کنگره آمریکا، شورای امنیت ملی و نهادهای دولت آمریکا تقدیم شده است. آنچه تاکنون به صورت غیر طبقه بندی شده از موارد مربوط به ایران انتشار یافته است تنها ۳ صفحه می باشد که نکاتی قابل تامل در آن وجود دارد که به اختصار به آن پرداخته می شود. نکته مهم این است که برای چند سوال پاسخ های محتمل را بیابیم، این گزارش چه می گوید؟ چرا این گزارش در شرایط ۳ هفته قبل از جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد راجع به پرونده هسته ای ایران، انتشار یافته است؟ ارزیابی و داوری ما نسبت به این گزارش چیست؟ و چگونه می بایست با این گزارش برخورد کنیم؟

نهاد Nie مجمع ۱۶ سازمان اطلاعاتی است که در قالب سازمان ملی برآورد اطلاعاتی آمریکا تشکیل شده است و رئیس آن آدمیرال مک کنل توسط رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود. ولی طبق اساسنامه، این سازمان موظف است تا گزارش های خود نسبت به آخرین یافته های اطلاعاتی در داخل و خارج از آمریکا را به رئیس جمهور و مقامات کنگره و سنا، سیاست گذاران دولت ارائه دهد. این گزارش فقط به آنالیز سرویس اطلاعاتی آمریکا بسنده نمی کند بلکه از تمام ظرفیت های نهاد های نظامی، دانشگاهی و تحقیقاتی و مطالعاتی استفاده می کند و گزارش خود را به صورت پیش نویس اولیه (Draft) درهر رده برای ارزیابی به مقامات ارشد آمریکا ارائه می دهد و سپس با درج نظرات و نقد آنها گزارش نهایی را به عناصر مسوول ارائه می دهد.

اطلاعات دسته بندی و به تصمیم گیران و سیاست گذاران اعلام می گردد و هیچ گونه استراتژی یا تبیین سیاستی توسط سازمان مربوطه اتخاذ نمی گردد.

این گزارش ابعاد حقوقی، سیاسی، اطلاعاتی و تبلیغاتی دارد که با استفاده از متدلوژی احتیاطآمیز و استفاده از ادبیات خاص اعتماد کم، متوسط، بالا(confibence high-mebium - low ) به قضاوت (jubgment key) پرداخته است.

هدف این گزارش ارزیابی وضعیت جاری برنامه هسته ای ایران، تمایلات ایران، تاثیرگذاری فاکتورهای داخلی و خارجی، عوامل مهم تاثیرگذار بر ادامه یا توقف برنامه سلاح های هسته ای می باشد.

مهم ترین قضاوت این گزارش به ضرس قاطع این است که ایران در پاییز۲۰۰۳ برنامه هسته ای نظامی خود را متوقف کرده است و گفته شده است که منظور Nie از برنامه اتمی ایران شامل هسته ای، نظامی، برنامه مخفی و غنی سازی اورانیوم و نه برنامه های رسمی اعلام شده ایران بوده است و علت این امر فشارهای فزاینده بین المللی بوده است. همچنین حدس زده شده است که ایران مقادیری مواد شکاف پذیر برای استفاده نظامی تا قبل ازسال ۲۰۰۳وارد کرده است ولی این در حدی نبوده است که به دستیابی سلاح هسته ای بینجامد. نکته دیگر عدم اطلاعات کافی راجع به چگونگی تمایل ایران نسبت به توقف در برنامه هسته ای نظامی در آینده و تاکید جدی نسبت به وجود برنامه نظامی تا قبل ۲۰۰۳و همچنین تردید نسبت به آینده در آن دیده می شود.

نکات مثبت این گزارش

۱-کاهش امکان درگیری نظامی آمریکا وایران. ۲-قرار گرفتن طرفداران جنگ در موقعیت ضعیف تر. ۳-عمیق تر شدن اختلاف محافظه کاران ، نومحافظه کاران ودموکرات ها بر سر موضوع هسته ای ایران. ۴-عمیق تر شدن اختلاف دیدگاه نامزدان ریاست جمهوری در آمریکا نسبت به برنامه هسته ای ایران. ۵-توجیه افکار عمومی آمریکا وغرب نسبت به مخالفت با عملکرد سیاست گذاران آمریکا در تهدیدات نظامی خود. ۶-بازنگری مراکز تولید فکر وتحلیل در ایالات متحده نسبت به ماجرای هسته ای ایران. ۷-عمیق تر شدن شکاف در سطح جامعه بین المللی. ۸-کاهش امکان تحریم در قطعنامه آتی شورای امنیت سازمان ملل متحد.

● تبعات منفی گزارش

۱) تاکید بر نیت ایران مبنی بر ساخت بمب تا قبل از سال ۲۰۰۳.

۲) نیت ایران مبنی بر داشتن دانش هسته ای نظامی.

۳) دانستن محدودیت برای دانش هسته ای توسط ایران.

۴)تاکید بر الگوی فشار بین المللی بر روی ایران وتغییر رفتار ایران

۵) تاکید بر توقف غنی سازی و چرخه سوخت.

۶) قضاوت بر روی اینکه برنامه های ایران تا قبل از ۲۰۰۳ نظامی بوده است.

۷) تفاوت ماهوی این گزارش با گزارش آژانس والبرادعی که رسما گذشته ایران را روشن اعلام کرده اند و بر عدم انحراف در برنامه های گذشته ایران تاکید ورزیده اند در حالی که Nie گزارش البرادعی وآژانس را نفی کرده است.

۸) البرادعی راجع به آینده برنامه های هسته ای مدعی تضمین عینی و تعلیق است وبر همکاری بیش تر با ایران تاکید می ورزد در حالی که Nie مدعی است چون در گذشته نیز برنامه های نظامی داشته است آینده را خطرناک تر توصیف کرده است.

۹) تاکید بر سه مساله غنی سازی اورانیوم، نظامی شدن برنامه هسته ای ایران وتاکید بر موشک های دوربرد.

۱۰) قضاوت بر احتمال وارد کردن مواد شکاف پذیر.

۱۱) تاکید بر مهارت فنی ایران در سال های ۲۰۱۰-۲۰۱۳و۲۰۱۵مبنی بر داشتن دانش کامل هسته ای نظامی.

آنچه در این گزارش مهم است این است که مدعی هستند این مطالب از واقعیت های عینی «fact» صحبت نمی کند بلکه بر اساس اطلاعات موجود «information» که تاکنون وبر اساس اطلاعات مختلف به دست آمده این گزارش تهیه گردیده و ممکن است فردا مدعی شوند با اطلاعات جدید روبرو شده اند و قضاوت دیگری را ارائه دهند. در تاریخ آمریکا این قبیل گزارش ها لزوما تلقی به سیاست جدید آمریکا نمی شود. رایس این گزارش را رد کرده است. تعارض جدی این گزارش با سیاست های اعمالی ایالات متحده به گونه ای دیده می شود. در واقع این گزارش اگرچه نکات مثبت ومنفی در آن دیده می شود ولی مبانی سیاست دول اروپایی و آمریکا را به چالش می کشد. به ویژه فشار بر بوش و دیک چنی در این مرحله زیادتر خواهد شد. اینک لابی اسرائیل در ایالات متحده در پی تغییر جو و فضای موجود علیه ایران است و می توان بر ادعای اولمرت مبنی بر اینکه مبنای جامعه اطلاعاتی اسرائیل علیه جامعه اطلاعاتی آمریکاست توجه نمود.

در نتیجه از نظر روش شناسی خبر متواتر یا خبر واحد، حیطه اطلاعات، کیفیت اطلاعات ومنبع اطلاعات قابل اهمیت و بررسی هستند. فشارهای نا مشروع آمریکا پس از سال ۲۰۰۳مبنی بر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت قابل بررسی حقوقی و مناقشه جدی است که چگونه بر مبنای داده های نادرست و تحت فشار های بین المللی پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ارجاع شده است.آنچه امروز برای جمهوری اسلامی دارای اهمیت می باشد این است که با پایداری ومقاومت ملت ایران در کنار همکاری با سازمان های بین المللی توانسته است منطق قدرتمندی از سیاست خود را ارائه دهد و موضع واقعی بر عدم وجود دکترین نظامی در برنامه هسته ای خود را به اثبات برساند.در ابتکار عمل ها، شفاف سازی ها حتی همکاری هایی در رابطه با پروتکل الحاقی موفقیت هایی به دست آورد. هر موفقیتی در سیاست خارجی موفقیت ملت ایران وهمه نحله های فکری و سیاسی است ولی آنچه مهم است داشتن آگاهی ودانایی دقیق از این گزارش وعدم شتاب زدگی در مواضع رسمی است. اینک داشتن ابتکار عمل و همکاری با آژانس انرژی اتمی مذاکرات بدون قید وشرط با EU و۵+۱ وهمکاری با کشورهای منطقه می تواند در دسترسی به توافقات پایدار مفید باشد. اکنون مسوولیت دیگری متوجه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است که بر خطر زرادخانه های اتمی اسرائیل،پاکستان وهند تاکید ورزد ودر یک همکاری منطقه ای و بین المللی بر تلاش خاورمیانه عاری از سلاح های اتمی تاکید کند که امنیت منطقه در گرو تحقق این نکته مهم است.

نویسنده : سید صادق خرازی