شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
حوادث تاریخی مكه
● حوادثی كه در طی قرنهای گذشته در مكه اتفاق افتاده است.
خانه كعبه، كه خداوند آن را حرم امن و مقدّس و هدایت كننده جهانیان قرار داده، شاهد حوادث ناگواری بوده كه هر یك در پی دیگری به ویرانی و خرابی آن انجامیده است. در كنار سیلها و تند بادهای ویرانگری كه به كشته شدن هزاران نفر از زائران و از بین رفتن كالاها و داراییهای آنان، و ویران شدن خانههای مجاور كعبه و متوقّف شدن رفت و آمد بازرگانی منجر گردیده و خسارتهای فراوان و مصیبتهای بزرگ را در پی داشته، عنایت خداوندی هماره شامل بیتاللَّهالحرام بوده، مردان با همّتی به تجدید بنای آن قیام كردهاند. در اینجا تنها به ذكر حوادثی كه در عهد اسلام واقع شده اشاره میشود، این حوادث را میتوان به دو قسمت تفكیك كرد:
۱) حوادث و آفات طبیعی
۲) حوادث ناشی از تعصبات
● جاهلیّت و بیبندوباریها
۱) حوادث و آفات طبیعی موقعیت جفرافیایی مكّه به گونهای است كه اطراف آن را كوهها احاطه كرده است و در گذشته هرگاه بارانهای تند میبارید، آب باران از كوهها به سوی مكّه سرازیر شده و در بسیاری از مناطق آن، دریاچهها و گردابهایی را به وجود میآورد كه خانهها در میان آنها به صورت جزیرهای جلوهگر میشد و مسجدالحرام كه چندین متر پایینتر از سطح آب قرار گرفته، هنگام طغیان سیل به دریاچه عمیق و گودی مبدّل میشد. بدین جهت، از قدیم در اطراف آن خانههایی بنا شده تا خانه كعبه را از طغیان سیل، حفظ كند. سیلهای مكّه، حوادث مصیبتبار و خسارتهای فراوانی را باعث شده است كه در ذیل آنها را شرح میدهیم:
۱ - ۳۵ سال پس از تولّد پیامبر، مكّه را سیل فرا گرفت، به گونهای كه پایههای كعبه را برانداخت. در میان كعبه، چاهی بود كه اموال و نذورات و هدایایی را كه از طرف مردم، داده میشد، در آن نگاهداری میكردند. مردی به نام «دویك» این اموال (یا قسمتی از آن را) بدزدید، قریش دستش را بریدند، سپس برای مشورت گرد آمده، تصمیم به بازسازی آن گرفتند. امواج دریا یك كشتی را به بندر جدّه افكنده بود، كشتی درهم شكسته شده بود، قریش آن را اوراق كرده، چوبش را جهت تعمیر خانه استفاده كردند. آن روزها در مكّه یك نفر نجّار قبطی سكونت داشت. او این چوبها را آماده ساخت تا خانه را به بلندی هیجده ذراع بنا كردند. در كتاب كافی با سندهای مختلف از علی بن ابراهیم و دیگران، روایت شده است كه: قریش كعبه را فروریختند، زیرا سیل از بالای مكّه، به درون آن سرازیر میشد. كعبه، شكاف برداشته بود و غزالی زرین كه پاهایش ازگوهر بود به دلیل كوتاه بودن دیوارهای كعبه به سرقت رفت. این واقعه، سیسال قبل از بعثت پیامبر اتفاق افتاد. قریش تصمیم گرفتند كعبه را فرو ریزند و دوباره بسازند و بر مساحتش بیفزایند، امّا در عمل ترسیدند كه با تیشه زدن به آن، عذابی بر ایشان نازل شود. «مغیرهٔ بن مغیره» به آنها گفت: بگذارید من این كار را شروع كنم، اگر خداوند از این كار راضی باشد، صدمهای به من نخواهد رسید و اگر مورد رضایت خداوند نباشد ما را از این عمل باز خواهد داشت. پس بر كعبه بالا رفت و سنگی از آن را بجنبانید، ماری از آن بیرون آمد و قرص آفتاب بگرفت. مردم چون این بدیدند، بنای گریه و زاری و نیایش گذاشتند و گفتند: خدایا! جز نیّت خیر و صلاح نداریم، پس مار پنهان شد و آنان كعبه را خراب كردند و سنگهایش را در اطرافش چیدند تا به پی ساختمان كه ابراهیم(ع) كار گذاشته بود، رسیدند. چون خواستند بر پهنای كعبه بیفزایند و پایههایی را كه ابراهیم(ع) بنیان كرده بود، تكان دادند، زلزلهای سهمناك درگرفت و تاریكی همه جا را گرفت، پس دست از آن كشیدند. بنای ابراهیم(ع)، طولش سیذراع و عرضش بیست و دو زراع و ارتفاعش نه ذراع بود. قریش گفتند: پس بر ارتفاعش میافزاییم، با این تصمیم، به بنای آن پرداختند. چون ساختمان به محلّ حجرالاسود رسید، بین قریش در كارگذاری آن مشاجره درگرفت، هر قبیله مدّعی شد كه در انجام این كار سزاوارتر از دیگران است و این كار به عهده اوست.
وقتی مشاجره بالا گرفت و به طول انجامید بدین رضا دادند كه هر كس از باب بنیشیبه داخل شود، سخن و قضاوت او را در این امر بپذیرند. اتفاقاً پیامبر(ص) سر رسید قریش گفتند: «این امین است كه آمده است» و او را داور و حاكم ساختند. پیامبر(ص) ردای خویش را گسترد و حجرالاسود را بر آن نهاد و گفت: «از هر طایفه قریش مردی بیاید». «عتبهٔ بن ربیعهٔ بن عبد شمس» و «اسود بن المطلب» از بنی اسد بن عبدالعزّی، و «ابوحذیفهٔ بن المغیره» از بنی فخروم، و «قیس بن عدی» از بنی سهم آمدند و چهار گوشه ردای رسولاللَّه(ص) را برگرفتند و بلند كردند، پیامبر(ص) سنگ را برگرفت و بر جایش نهاد. پادشاه روم، یك كشتی از چوب و ابزارآلات و پوشش سقف، همراه جمعی كارگر، به جانب حبشه روانه ساخته بود تا در آنجا صومعهای بنا كنند. طوفان، كشتی را به ساحل افكند، قریش خبردار شدند، رو به ساحل نهادند و چوب و تخته و زیورآلاتی را كه به درد ساختمان كعبه میخورد، خریدند و به مكّه آوردند. مقدار چوبها درست برابر با بنای كعبه (به استثنای حجرالاسود) بود و چون كعبه را بنا كردند، آن را با جامههایی پوشاندند. در اصول كافی از حضرت صادق(ع) روایت شده است كه فرمود: «قریش در عصر جاهلیّت، خانه كعبه را فرو ریختند و چون خواستند دوباره بنایش كنند، امر مرموزی مانع آنها میشد وترس درونشان را فرا میگرفت تا آنكه یكی از آنان گفت: باید هر كدامتان، پاكترین مالتان را بیاورید و مبادا مالی بیاورید كه از راه حرام به دست آمده و یا در جریان كسب آن، احترام پیوند خویشاوندی رعایت نشده باشد. پس چنین كردند و بر اثر آن، مانع بر طرف شد و به تجدید بنای آن موفق شدند تا به محل حجرالأسود رسیدند.
بر سر اینكه چه كسی حجرالأسود را در مكانش قرار دهد، اختلاف و مشاجره در گرفت و نزدیك بود فتنهای بر پا شود كه در این هنگام پذیرفتند نخستین كسی را كه از درِ مسجد در آید داور و حاكم قرار دهند، در همین موقع رسولخدا(ص) داخل شد و فرمود تا جامهای گستردند و سنگ را در میان آن نهاد و قبیلههای مختلف، اطراف آن جامه را گرفته، بلند كردند و رسولخدا(ص) سنگ را برگرفته، به جای خود نهاد، بدینسان، آن افتخار را، خداوند مخصوص وی گرداند»۱. این خلاصه حادثهای بود كه ۲۰۷۵ سال پس از ساخته شدن كعبه توسط ابراهیم خلیل(ع) رخ داد۲.
۲) سیل امّ نهشل؛
در زمان خلافت عمر بن خطاب، از جانب شمال مكّه سیلی داخل مسجدالحرام شد، این سیل امّنهشل دختر عبید بن سعید بن عاص بن امیّه را با خود برد و در پایین مكّه، جسد او یافت شد. این سیل را به نام او، «امّنهشل» نامیدهاند. این سیل، مقام ابراهیم را از بنیان كند و با خود برد و در پایین مكّه یافت شد و اثر جای آن نیز از بین برفت.
پس آن را در كنار كعبه قرار دادند و در اینباره به عمر بن خطاب نوشتند. پس او نیز با پریشانی آمد تا اینكه مقام را در مكان خود قرار داد. در همان سال، آب بندی بنا شد كه «آببند عمر»، خوانده میشود و آن آببند، بندی است كه از سرای «جحش بن رباب» كه به آن «دارابان بن عثمان» نیز گویند، تا سرای «ببه» كشیده شده است. ۰ این آببند با صخره و سنگهای بزرگ و ساروج بنا شد و رخنههای آن گرفته شد، از هنگام ساخته شدن این آببند، هیچ سیلی از ارتفاع آن تجاوز نكرد، با آنكه سیلهای بزرگی بعد از آن آمدند۳.
نوشته: هادی امینی ترجمه: محسن آخوندی
پاورقیها:
۱ - كافی ج ۴ ، ص ۲۱۷ .
۲ - شهداء الفضیلهٔ، ص ۱۸۹ .
۳ - اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۳۹۴ .
۴ - البدایه و النهایه، ج ۹ ، ص ۳۱ ؛ اخبار مكه، ج ۱ ، ص ۳۹۵ ؛ تاریخ طبری ج ۷ ، حوادث سال ۸۰ هجری.
۵ - تاریخ طبری، ج ۸ ، ص ۳۴۷ ؛ المنتفی فی اخبار امالقری، ص ۳۰۲ .
۶ - مراهٔالحرمین، ج ۱ ، ص ۱۹۸ ؛ اخبار مكه، ج ۱، ص ۳۹۷ ؛ شذواتالذهب، ج ۲ ، ص ۲۰.
۷ - مراهٔ الحرمین، ج ۱ ، ص ۱۹۹ .
۸ - مروج الذهب، ج ۴ ، ص ۳۰۷ . ۹ - المنتفی فی اخبار امالقری، ص ۳۰۵ - ۳۰۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست