دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
ققنوس عشق
خمخانه ساقی
شراب ناب می خواهیم از خمخانه ساقی
که در ساغر برافروزد رخ رخشانه ساقی
به سمتی شهره اندر شهر مستانیم مستانه
که شد بر ما مقدر ساغر مستانه ساقی
به ما فتوای مستی داد مفتی ازل روزی
که گل شد خاک ما از باده پیمانه ساقی
صفای ساقی جان را به بزم ما تماشا کن
رخ ساقی چو شمع ما و ما پروانه ساقی
اگر عاشق شود مرغی به دام عشق می افتد
چنان مرغ دل ما درهوای دانه ساقی
چراغ آرزو روشن شود درجان مشتاقان
زخورشیدی که تابان است در کاشانه ساقی
میان جمع می خواران از آن ساقی بود باقی
که گردد رسم مستان همت مردانه ساقی
اگر از شدت مستی سر پابند نتوان شد
ادب گوید که باید تکیه زد بر شانه ساقی
سر ناقوس گر در پای گردون خم نمی گردد
در افتد با تواضع بر در میخانه ساقی
غلامحسین یوسفی (ناقوس)
فنا
ما خراباتی عشقیم و فنا می طلبیم
بهر درمان دل خویش دوا می طلبیم
منت اهل نظر کحل بصر می خواهیم
ما ملامت گویی اهل ریا می طلبیم
بی خودانیم که در راه طلب گام نهیم
درگه دوست به صد شور و نوا می طلبیم
همچو پروانه که جان در ره جانانه دهد
از دل و جان به دل خویش جفا می طلبیم
همه گویند که مستیم و ندانند که ما
از در پیر خرابات که را می طلبیم؟
تشنه سوز درونیم و درین راه به جان
شربت تلخ غم درد فزا می طلبیم
درد خواهیم و غم و محنت و هجران خواهیم
بین چه گوییم و چه خواهیم و چه ها می طلبیم
ز اهل دنیا نپسندیم به در یوزه نوا
هر چه خواهیم ز درگاه خدا می طلبیم
ما فنا را به عبث طالب و مشتاق نه ایم
بهر جاوید شدن راه فنا می طلبیم
محسن ناصح
حسین (ع)، سلطان عشق
عاشقم من بر حسین (ع) سلطان عشق
او که شد که صد نوگلش قربان عشق
بر علی اکبر همان تازه جوان
شبه احمد یوسف کنعان عشق
قطعه قطعه پیکر و فرقش دو تا
می دهد جان بر سر دامان عشق
غرقه در خون شد تن رعنای او
خون او شد چشمه جوشان عشق
اصغر آن نشکفته گل آن نازنین
او که شد پرپر، سر دستان عشق
از گلوی نازکش چون خون چکید
لاله ها خون شد به دشتستان عشق
معدن مهر و وفا عباس او
نازنین پیکر،مه تابان عشق
چون جدا شد آن دو دست پاک او
مشک او بین بر سر دندان عشق
کشته عطشان به روی شط آب
این چنین شرمنده طفلان عشق
جمع گرگان بین و یوسف در میان
شاه دین تنهاست در میدان عشق
تیر کین بر سینه مولا نشست
سینه آن مظهر ایمان عشق
پیکرش صد چاک و سر از تن جدا
این چنین شد سلسله جنبان عشق
آن مهین پیکر به زیر سم اسب
می دهد او این چنین تاوان عشق
ناله های عرشیان و فرشیان
بر حسین (ع) آن کشته عطشان عشق
بر سر نی جلوه قرآن نگر
زلف خونین، حلقه گردان عشق
بعد از آن زینب (س) پناه لشکر است
او که شد شمع شب سوزان عشق
بلبل خونین جگر بر نعش گل
بوی خون می آمد از بستان عشق
آن چه دید اندر زمین کربلا
گفت ندیدستم مگر جولان عشق
خون هفتاد و دو یاران بر زمین
کربلا شد محشر مردان عشق
عاشقان را عاشقان دانند و بس
من چه گویم سر، سرمستان عشق
من نگویم دل همی گوید سخن
او به دل ها می دهد فرمان عشق
دیده خونین، گواه عاشق است
می دهد شرح شب هجران عشق
سید حسین حسینی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور ابراهیم رئیسی سقوط بالگرد رئیسی رئیسی ایران سقوط بالگرد بالگرد شهادت شهادت ابراهیم رئیسی حسین امیرعبداللهیان
تهران هواشناسی امتحانات نهایی هلال احمر پلیس آموزش و پرورش سیل قوه قضاییه سازمان هواشناسی مشهد سیل مشهد بارش باران
یارانه یارانه نقدی قیمت دلار بورس قیمت خودرو خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان بازنشستگان ایران خودرو
سینما هنرمندان شهید رئیسی تلویزیون سینمای ایران لیلا حاتمی رسانه ملی سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زری خوشکام نمایشگاه کتاب علی حاتمی
قرآن تجهیزات پزشکی
امیرعبداللهیان رژیم صهیونیستی لبنان روسیه ترکیه ولادیمیر پوتین غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس
فوتبال پرسپولیس ابراهیم رییسی استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال باشگاه پرسپولیس تراکتور بازی بارسلونا
سامسونگ هوش مصنوعی تبلیغات اپل موبایل اینترنت هواپیما نمایشگاه ایران هلث
سرطان رژیم غذایی استرس آلزایمر سازمان غذا و دارو کاهش وزن افسردگی مغز انسان