پیمودن طولانی ترین راه ها از گام اول شروع می شود

می دانید چرا موفق نیستید چون هنوز شروع نکرده اید

لائوتسه می‌گفت: «پیمودن طولانی‌ترین راه‌ها هم از گام اول شروع می‌شود.»

بعضی‌ها می‌پرسند: ارزش پیشقدم بودن و از خود شروع کردن در چیست؟ جواب این است که شروع کردن مانند یک دستگاه تفکیک کننده کسانی را که کاری انجام می‌‌دهند از آدم‌های منفعل که کاری انجام نمی‌دهند، متمایز و داراها را از ندارها و برنده‌ها را از آدم‌های نالان و شاکی جدا می‌کند.

شروع کردن، یک نیاز حیاتی برای رسیدن به موفقیت است. «شروع» قدم اول و مهم‌ترین اصل هر کاری است. اگر می‌خواهید برنده باشید، باید از جایی شروع کنید نه در دنیای ذهن و توهماتتان بلکه در دنیای واقعی. اما چگونه باید شروع کرد؟

● از خودت بپرس

قبل از اینکه اطرافتان را نگاه کنید و از خودتان بپرسید «از کجا باید شروع کنم؟» باید به درونتان نگاهی بیندازید و اول از خودتان شروع کنید. ماهاتما گاندی می‌گوید: «خودت آن تغییری باش که دوست داری در جهان ببینی.» هر چیزی که می‌خواهیم در زندگی به آن برسیم، اول از من و تو شروع می‌شود. اگر با تغییر ایجاد کردن در خودتان شروع کنید، تغییراتی که به آنها نیاز دارید کم‌کم اتفاق می‌افتد، شما را به سمت تجربه‌های جدید سوق می‌دهد و باعث می‌شود اعتماد به نفس‌تان به شدت افزایش پیدا کند و خیلی بیشتر از پیش نسبت به هدفتان نزدیک می‌شوید.

● تغییر یعنی چه؟

خیلی راه دور نروید. یکی از تغییرات مورد نیاز شما، مراقبت بهتر از خودتان است. این یک اصل است؛ اگر از نظر جسمی و روحی ضعف داشته باشید، چیزی در چنته نخواهید داشت که به دیگران بدهید. مثلا اگر مسافران هواپیما به اکسیژن نیاز داشته باشند تا شما ماسک اکسیژن خودتان را نزنید، نمی‌توانید به دیگران کمک کنید پس درس اصلی این است: «تا وقتی که به خودتان کمک نکنید، نمی‌توانید به دیگران کمک کنید.»

● چه وقت زمان تغییر است؟

زود شروع کردن تغییرات، ارزش زیادی دارد. هر چه زودتر شروع کنید، همه ‌چیز بهتر پیش می‌رود. صرف‌نظر از سنتان، گام‌های ساده و کاربردی‌ای وجود دارد که هر کسی باید آنها را بردارد. پس بیایید با این تمرین‌ها شروع کنیم:

▪ خودتان و نقاط قوت و ضعفتان را بشناسید. بدانید چه کارهایی را خوب انجام می‌دهید و چه کارهایی را نمی‌توانید به خوبی انجام دهید.

▪ زندگی خانوادگی‌تان را بررسی و مسائلی را که در خانواده‌تان وجود دارند، مشخص کنید و تشخیص بدهید چگونه باید با آنها کنار بیایید یا آنها را حل کنید.

▪ اولویت‌هایتان را تعیین کنید. اینکه چه چیزی اهمیت دارد و می‌خواهید وقتتان را به چه کارهایی اختصاص دهید.

▪ مهم‌ترین اولویت می‌تواند کاری باشد که بیشترین لذت را از انجام آن می‌برید.

▪ فلسفه زندگی‌تان را پرورش دهید. دیدگاه کلی و طرز تفکرتان درباره زندگی خودتان چیست؟

▪ بدانید به چه ارزشی اعتقاد دارید و تا سر حد مرگ برای رسیدن به آنها بجنگید.

▪ جسمتان را سالم نگه دارید. مردم معمولاًسلامتی‌شان را فدای ثروت‌اندوزی‌شان می‌کنند و بعد ثروت‌شان را برای به دست آوردن دوباره سلامتی‌شان خرج می‌کنند.

▪ از زندگی بیاموزید. سه گام اساسی در زندگی وجود دارد: یاد گرفتن، به دست آوردن و بازگرداندن. در طول زندگی‌تان فرصت‌های زیادی برای یاد گرفتن و به دست آوردن خواهید داشت ولی مطمئن باشید بیشتر از آنچه به دست آورده‌اید، باید پس بدهید.

▪ بهای‌ رسیدن به خواسته‌هایتان را بپردازید: هیچ موفقیتی بدون فداکاری و از خودگذشتگی به دست نمی‌آید. اگر موفقیتی بدون فداکاری به دست آمده باشد، حتما افرادی بوده‌اند که قبل از ما بهایش را پرداخته‌اند.

▪ اگر فداکاری کنید ولی به موفقیت دست نیابید کسانی که پشت سر شما هستند، آن را درو خواهند کرد.

▪ روابط مستحکم ایجاد کنید. تجربه عظیم زندگی، سروکار داشتن با انسان‌هاست.

▪ برای آینده آماده شوید. بعد از ارتباط با خدا و خانواده، اختیارات و انتخابات‌ها باارزش‌ترین کالاهای زندگی هستند. زندگی‌تان را به روش خودتان بسازید طوری که در آینده اختیارات و انتخاب‌هایی در زندگی داشته باشید.

▪ هدفتان را در زندگی پیدا کنید: موفقیت، داشتن هدف در زندگی است. با تمام پتانسیل‌تان رشد کنید و چیزهایی بکارید که دیگران هم از آن سود ببرند.

▪ با زود شروع کردن نه تنها به سمت موفقیت پیشرفت خواهید کرد بلکه انتخاب‌های بیشتری را در زندگی خواهید داشت ولی نگران سنتان نباشید. هیچ‌وقت برای شروع دیر نیست. شروع کنید و زمان از دست‌رفته‌تان را بسازید.

▪ در طول مسیرتان انتظار نداشته باشید بدانید در گام بعدی چه اتفاقی می‌افتد. فقط گام بعدی را بردارید. بعضی از افراد برای شروع مردد هستند زیرا تمام و کامل سفر کردن را بلد نیستند. ارزش شروع‌های کوچک را بدانید. بزرگ فکر و کوچک عمل کنید.

▪ کوچک شروع کردن، شما را به شروع شدن ترغیب می‌کند. وقتی یک گام کوچک برمی‌دارید، برای برداشتن گام‌های بعد تشویق می‌شوید. شروع‌های کوچک، این مجال را به شما می‌دهند تا اولویت‌هایتان را پیدا و آنها را تنظیم و بیشتر تفکر کنید. مادر ترزا این را به خوبی روشن کرده است: «اگر نمی‌توانید به ۱۰۰ نفر غذا دهید، به یک نفر غذا دهید.»

▪ حتی وقتی گام‌های کوچک برمی‌دارید، به خط پیشروی‌تان به سمت جلو نگاه کنید.

▪ برای شروع کردن و به نتیجه رسیدن، به انرژی و خط مشی نیاز دارید. چطور این انرژی را به دست می‌آورید؟ لازم نیست کاری انجام دهید. فقط کافی است اجازه دهید شور و اشتیاقتان شما را به جلو هل و برنامه‌ریزی‌تان به شما جهت دهد.

▪ پس حالا شروع کنید. کارن لمب می‌گوید: «ممکن است یک سال بعد آرزو کنید که ای کاش حالا شروع کرده بودید.»

● امروز را دریاب

«امروز» اهمیت دارد. ما در مورد دیروز گزافه‌گویی می‌کنیم، فردا را دست بالا می‌گیریم و امروز را دست کم. ما باید امروز شروع کنیم و کارهایی را که در یک روز می‌توان انجام داد، دست کم نگیریم. اگر کاری را هیچ وقت شروع نکنید، نمی‌توانید به آخرش برسید. نمی‌توانید برنده شوید. در آخر، اگر کسی هستید که احساس می‌کند آنقدر از ماجرا دور است که نمی‌تواند زندگی‌اش را عوض کند، این نقل از کارل بارد را بخوانید: «اگر چه نمی‌توان بازگشت و شروع دیگری داشت ولی می‌توان از حال شروع کرد و پایانی دیگر و تازه داشت.» باز هم میل با خودتان است؛ شروع و حرکت یا ایستادن و فرو رفتن.

نوشته: جان‌سی‌مکس‌ول

ترجمه:سمیرا امین