شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

وعده سر خرمن


وعده سر خرمن

سرما از پاهایم می‌آمد
و بهار از در پشتی
با هزار وعده سر خرمن
و من کنار این‌همه یا...
چنار را می‌کشیدم
سیگار را می‌کشیدم
انتظار را می‌کشیدم
و باز سرما از سینه‌ام می‌آمد و بهار از …

سرما از پاهایم می‌آمد

و بهار از در پشتی

با هزار وعده سر خرمن

و من کنار این‌همه یا...

چنار را می‌کشیدم

سیگار را می‌کشیدم

انتظار را می‌کشیدم

و باز سرما از سینه‌ام می‌آمد و بهار از در پشتی

با هزار وعده سر خرمن

و هربار که ملافه وحشی‌ام را حامله می‌کرد

گیج می‌رفت

و باد ادای او را تلو تلو...

می‌رفت با شکم بادکرده و بچه‌های مرا می‌داد به باد

و من کنار این‌همه یا...

چنار را می‌کشیدم

سیگار را می‌کشیدم

انتظار را می‌کشیدم

و باز سرما

از گونه‌ام می‌آمد دهانم را پر می‌کرد از یا...

و باز بهار

پاورچین پاورچین می‌رفت باز از در پشتی

باز بزها و کمبوزه و خیار

و من روی همه چنارها دراز می‌کشیدم

روی الوارهای مهربان

و می‌کندم و می‌کندم

دلم را، ناخنم را، موهایم را

می‌نوشتم خطی از سر دلتنگی

باز... باز... باز...

شیدا محمدی