سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر خطوط كلی اندیشه توسعه از دیدگاه امام خمینی ره


مروری بر خطوط كلی اندیشه توسعه از دیدگاه امام خمینی ره

طی چند دهه اخیر نظریه پردازان و اقتصاددانان توسعه به این جمع بندی رسیده اند كه هیچ حركت موفق توسعه وجود ندارد مگر آنكه متكی به بنیان های ارزشی و فرهنگی و فلسفهٔ اخلاق مشخص باشد

نیمه خرداد ماه برای مردم ما یادآور حقوقی است كه امام خمینی بر گردن ملت ایران دارند و حركتی كه ایشان آغاز كردند با همه موانع و محدودیت‌ها، نقطه عطفی بسیار بزرگ در تاریخ ما محسوب می‌شود.

به طور طبیعی وقتی كه ما با این مسئله از جنبه فردی روبرو می‌شویم یك واقعیت وجود دارد كه نسل ما علاوه بر این كه در معرض فرایندهایی كه به انقلاب منجر شده قرار داشته از نظر فردی نیز به ویژه به واسطه برخورداری بی‌واسطه از آموزش‌های مكتبی و اخلاقی ایشان خود را بدهكار این مرد بزرگ می‌دانند و شاید بتوان ادعا كرد حتی از جنبه اندیشه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی نیز نسل ما مرهون آموزش‌های امام خمینی است و شخصاً برای خود از خداوند می‌خواهم بتوانم تا حد امكان، حقوق این مرد بزرگ را ادا كنم و خود را وامدار ایشان و سایر بزرگان می‌دانم.

از منظر توسعه ملی برای همه نظام‌هایی كه داعیه ایدئولوژیك دارند، این نكته مطرح است كه اگر اوضاع به گونه‌ای كه وعده داده شد جلو نرفته، مشكل كار در كجاست. این موضوع برای همه نظام‌های ایدئولوژیك مطرح است اما پس از فروپاشی بلوك شرق این مسئله به طور جدی در سطح محافل آكادمیك و محافل سیاسی مطرح بود كه ریشه این فروپاشی چیست و دلایل آن كدام است.

آیا منشأ شكست و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق این بوده كه چون آنها دقیقاً به آموزه‌های ایدئولوژیك خود عمل كردند با مشكل روبرو شدند یا این‌كه عملكرد آنها با آموزه‌های ادعایی مغایر بوده است. با وجود نقد‌‌های نظری بسیار جدی كه به فلسفه‌های اقتصادی و اجتماعی ماركسیسم دارم، معتقدم منشأ فروپاشی شوروی سابق این نبود كه آنها چون صادقانه به آن آموزه‌ها عمل كردند با این شرایط روبرو شدند بلكه معتقدم كه عمل نكردن آنها به آن آموزه‌ها اركان مشروعیت سیستم را متزلزل ساخت.

امیدوارم این قیاس تا ابد مع‌الفارق باشد. اما به طور طبیعی قابل مشاهده است كه میان آنچه در انقلاب وعده داده شد با آنچه كه وجود دارد شكاف‌های زیادی را شاهد هستیم و این سؤال می‌تواند مطرح باشد كه كجای كار با مشكل مواجه است؟ و چرا علی‌رغم ذخایر طبیعی و ظرفیت‌های انسانی قابل توجه كشورمان بین آنچه باید به دست می‌آوردیم با آنچه داریم فاصله وجود دارد.

در ارزیابی كاستی‌ها و تنگناهای فرایند توسعه ملی، تصور شخصی‌ام این است كه هرجا كه كارنامه درخشانی را مشاهده می‌كنیم مربوط به این است كه روی اصول انقلاب اسلامی پایمردی نشان دادیم و به ویژه در حوزه اقتصاد هر جایی كه مصلحت‌اندیشانه دست به كارهایی زدیم كه با آن اصول و آرمان‌ها فاصله داشت و یا با آنها مغایر بود با مشكل مواجه شدیم.

برای مثال این روزها كه بحث نحوه كاربست سیاست‌های كلی اصل ۴۴ مطرح است در مقاله‌ای نشان داده‌ام كه تا زمانی كه پایبندی نسبی به قانون اساسی به ویژه اصول اقتصادی وجود داشته، كارنامه ما افتخارآمیز و قابل دفاع است. اما به طور مشخص از سال ۶۸ كه تحت تأثیر همان مصلحت‌اندیشی‌ها و مبانی نادرست، اصول اقتصادی قانون اساسی دور زده شد، نتیجه‌اش این بود كه با بی‌سابقه‌ترین بحران‌ها مواجه شدیم. هم دولت بزرگتر شد هم بخش خصوصی مولد آسیب دید و هم جامعه با مشكلات بیشماری روبرو گشت.

در این بحث می‌خواهم به وجه دیگری توجه كنم و آن این‌كه اصول و مبانی مطرح شده در اندیشه توسعه، از سوی امام خمینی حاوی ویژگی‌ها و نكاتی است كه به نظر می‌رسد كه هر وقت به طور جدی مسئله توسعه تبدیل به مسئله اصلی مدیریت كشور شود ناگزیر باید به همان اصول بازگردیم.

در این چارچوب ۵ مؤلفه را توضیح می‌دهم و دیدگاه‌های امام را در پرتو این ۵ مؤلفه مرور می‌كنیم تا مشخص شود كه اندیشه‌های امام (ره) می‌تواند تا سال‌های سال برای ما راهگشا باشد و این نكات به معنی این است كه گرچه ایشان به طور مصطلح كارشناس اقتصاد و توسعه نبودند و به تعبیر جامعه‌شناختی ایشان را مرد عمل می‌دانیم و شواهد تاریخی نیز نشان می‌دهد كه در سیمای امام خمینی ویژگی یك استراتژیك بزرگ را می‌توان مشاهده كرد.

▪ اولین نكته قابل بررسی از این زاویه، مسئله اصرار و پافشاری ایشان بر موازین اسلامی است. همه كسانی كه با ایشان آشناهستند می‌دانند كه ایشان خالصانه و صادقانه به دنبال عمل كردن به رهنمودهای دین و پایبندی به موازین اسلامی بودند. از دیدگاه پوزیتویستی به ساحت توسعه گمان می‌رود این اصرار و پایمردی، با آموزه‌های علمی فاصله دارد. اما فیلسوفان علم به روشنی نشان داده‌اند كه اولاً مغایرتی بین این دو وجود ندارد و ملاك تشخیص گزاره‌های علمی از گزاره‌های غیرعلمی، مدت‌هاست كه دیگر بیطرفی علمی در نظر نیست زیرا چنین بیطرفی نه ممكن و نه مطلوب است.

طی چند دهه اخیر نظریه‌پردازان و اقتصاددانان توسعه به این جمع‌بندی رسیده‌اند كه هیچ حركت موفق توسعه وجود ندارد مگر آنكه متكی به بنیان‌های ارزشی و فرهنگی و فلسفهٔ اخلاق مشخص باشد.

پایمردی امام خمینی و برخورد صادقانه با تعالیم اسلامی از این زاویه برای كسی كه داعیه مدیریت توسعه دارد نه تنها اشكال ندارد بلكه نقطه قوت است.

▪ نكته دوم این است كه در همه تجربه‌های موفق توسعه به اعتبار آن فلسفه اخلاق، این بحث مطرح است كه ما در هر كشور موفق با این واقعیت روبرو هستیم كه فرهنگ زیربنای حركت به سمت توسعه است اما می‌دانیم فرهنگ یك پدیده یكدست و یكپارچه نیست و تغییرات ارزشی نیز یك پدیده شناخته شده است و جامعه‌شناسان سعی كرده‌اند این پویایی را شناسایی كنند. ضمن اینكه همگان به این مسئله اذعان دارند كه فرهنگ هر جامعه، مجموعه‌ای ناهمگون و غیریكدست است و غیریكدست بودن حداقل دو وجه دارد.

وجه اول آن است كه طیفی از ارزش‌های متضاد و گوناگون وجود دارد و مدیریت توسعه باید دست به انتخاب بزند و بخشی را تشویق و بخشی را متروك بگذارد.

در میان جامعه‌شناسان توسعه این بحث مورد توجه قرار دارد كه در جامعه‌ای كه یك ایدئولوژی در حد وسیع مورد قبول است با یك دوگانگی روبرو هستیم و آن تفاوت‌های موجود میان فرهنگ آرمانی و فرهنگ موجود است.

ما ادعای مسلمانی می‌كنیم اما رفتارهایی در میان جامعه ما گاه مشاهده می‌شود كه كاملاً مغایر با آموزه‌های اسلام است. این شكاف بایستی مورد مرزبندی قرار گیرد. در غیر این صورت اگر فرهنگ موجود در رفتارها نقش داشته باشد این خطر وجود دارد كه از یك سو در معرض بد دفاع كردن از اسلام و از سوی دیگر مواجهه با بحران مشروعیت پدید آید.

به این ترتیب در عرصه فرهنگ مرد عمل در پیشبرد امر توسعه باید دو كار انجام دهد و امام هر دو را در حد قابل قبول توجه داشتند. یك وجه، این است كه ایشان هم روی مؤلفه‌های فرهنگی و ارزش‌های اسلامی بیش‌برنده توسعه تأكید می‌كردند و هم عناصر ضدتوسعه‌ای را بی‌پروا مورد انتقاد قرار می‌دادند شاهكار امام خمینی وقوف به این مسئله مهم است كه مرد عمل كه خود بیشترین تأكید را بر فرهنگ آرمانی دارد بیش و پیش از همه باید خود عامل باشد و ارزیابی مردم ما گواه صدق‌ورزی این مرد بزرگ است. مردم حرف امام را می‌شنیدند و می‌دیدند میان قول و فعل او فاصله‌ای وجود ندارد.

▪ نكته سوم این است كه در همه تجربه‌های موفق توسعه پرهیز از تجمل و زیاده‌روی در مصرف به مثابه یك مؤلفه كلیدی مطرح بوده است.

در دوران امام خمینی یك دگرگونی بنیادی در الگوی مصرف را شاهدهستیم. شواهد تاریخی حكایت از آن دارد كه گرایش افراطی به مصرف‌های غیرضرور تجملی و اغلب وارداتی بعد از شوك اول نفتی به ابعاد انفجار‌آمیز رسیده است. براساس گزارش گروه مهندسین مشاور فرانسوی «ست» در سال ۱۳۵۶ پیش‌بینی شده بود كه اگر ایران بخواهد سال ۶۵ ، ۱۰ سال پس از مطالعه مزبور یك سال بدون بحران سپری كند حداقل باید ۶۵ میلیارد دلار واردات داشته باشد.

اما به لطف هوشمندی مدیریت توسعه كشور در دوران امام سال ۶۵ را به گونه‌ای سپری كردیم كه كمتر از ۱۰ میلیارد دلار واردات داشتیم. ضمن آنكه با چندین مسئله حاد پیش‌بینی نشده در آن گزارش نیز روبرو بودیم و كشور نیز بدون بحران اداره شد. یكی از تناقض‌های بزرگ مكتب نئوكلاسیك در ایران كه در اسناد برنامه اول توسعه قابل مشاهده است، این است كه نئوكلاسیك‌های وطنی آن زمان دولت را مورد نكوهش قرار می‌دادند كه ارز ارزان مشوق مصرف ارزان است. اما زمانی كه خود برنامه اول را طراحی كردند با مشاهده رفتار مصرفی جامعه در ده ساله اول پس از انقلاب اذعان كردند كه الگوی مصرفی جامعه در آن زمان (سال ۶۷) یكی از آرمانی‌ترین تكیه‌گاه‌ها برای حركت به سمت توسعه است. در آن دوره بالاترین سطح اهتمام به تأمین نیازهای اساسی وجود داشت. اما در عین حال مصرف بی‌رویه و تجملی نیز حتی‌المقدور كنترل می‌شد.

نوسنده : احمد سپیداری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.