دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
من دیگر برایش جذابیت ندارم
ذهن ما شبیه یک کامپیوتر است. کامپیوترها چه میکنند؟ اطلاعاتی را بهعنوان «ورودی» دریافت، آن را «پردازش» و اطلاعات جدیدی را بهعنوان «خروجی» تولید میکنند. ما معمولا به این فرآیند توجهی نداریم. یادمان میرود ذهن ما مثل یک کامپیوتر عمل میکند و گاهی به همان عوارضی گرفتار میشود که کامپیوتر روی میزمان، مثلا ممکن است ویروسی شود.
در روان درمانی شناختی، دانشی که ما را دعوت میکند به همان «پردازش»های ذهنمان توجه کنیم، «خطاهای فکری» اینگونه توصیف میشوند: روندهای فکری که باعث میشوند، نتوانیم از اتفاقات دوروبرمان ارزیابی درستی داشته باشیم. رایجترین این خطاها در کتابهای روان درمانی شناختی توصیف شدهاند. من اما در این مطلب این خطاها را در روابط جنسی شرح خواهم داد. خواهید دید که خیلی از ما، در خصوصیترین بخش افکارمان، گرفتار این خطاها بودهایم و احتمالا تاثیرات منفیاش را هم در زندگی زناشوییمان حس کردهایم.
خطای شماره یک: شخصیسازی - Personalization
اگه جادهها باریکن و کوچهها تاریکن. . . تقصیر من بود!
آیا مسئول همه اتفاقاتی که برایمان میافتد، ما هستیم؟ بعضی از ما اینطور فکر میکنیم. به دنبال هر اتفاق ناخوشایندی، خودمان را سرزنش میکنیم انگار که در مرکز کائناتیم و همه چیز به ما ربط پیدا میکند.
نقطه مقابل این خطا، خطای ذهنی دیگری است که میتوانیم آن را خطای «به من چه» بنامیم. بعضی از ما هیچ وقت نمیخواهیم بپذیریم که دستکم در یک سری از اتفاقات ناخوشایند زندگیمان، خودمان مقصریم. هردوی این ذهنیتها، خطا هستند اما خطاهای نوع اول، مشکلات احساسی و عاطفی جدیتری برای ما ایجاد میکنند.
مثال: امشب از آن شبهایی است که یاسمن هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی دلش میخواهد با شوهرش، کاوه باشد. کاوه ساعت ۸ شب از سر کار میرسد خانه. یاسمن حسابی به خودش رسیده و لباسهایی که فکر میکند کاوه دوست دارد پوشیده و همه هنرش را برای جلبتوجه کاوه به کار میبرد، اما کاوه اصلا توجه نمیکند. حتی از شبهای دیگر هم خستهتر به نظر میرسد. یاسمن دلش میخواهد آنها حداقل با هم به تختخواب بروند اما کاوه ساعت ۳۰/۹ شب روی کاناپه خوابش میبرد.
یاسمن افسرده و عصبی میشود. روبهروی کاوه مینشیند و به این فکر میکند که خیلی زود زندگی مشترکشان دارد سرد میشود. فکر میکند بعد از گذشت یک سال از ازدواجشان، او دیگر برای کاوه جذاب نیست. تحلیل موقعیت: ذهن یاسمن دچار خطای «شخصیسازی» شده. او فراموش کرده که خستگی کاوه میتواند دلایل زیادی داشته باشد که اصلا ربطی به او ندارد. اگر در اولین فرصت مناسب از کاوه سؤال کند، کاوه به او توضیح خواهد داد که آن روز، روز کاری فوقالعاده شلوغ و پراسترسی را گذرانده؛ استرس هم که قاتل تمایلات جنسی است.
یاسمن یا هر کدام از ما، وقتی داریم خودمان را برای اتفاق ناخوشایندی که برایمان افتاده سرزنش میکنیم، باید دو نکته را به یاد بیاوریم:
۱- احتمالات دیگر را فهرست کنیم: به این فکر کنیم که غیر از اینکه ما ممکن است منشا آن اتفاق ناخوشایند باشیم، چه علتهای دیگری ممکن است وجود داشته باشد. کاوه ممکن بود با رئیساش دعوا کرده باشد؛ ممکن بود تصادف کرده باشد؛ حتی ممکن بود بیحالیاش بهخاطر شروع یک آنفلوآنزا باشد.
۲- تحقیق کنیم: میتوانیم کمی صبور باشیم و در اولین فرصت درباره آن اتفاق ناخوشایند تحقیق کنیم. وقتی از کسی دلخوریم، میتوانیم با او صحبت کنیم؛ البته در وقت و موقعیت مناسب. یاسمن میتوانست به خودش بگوید: «من امشب دوست داشتم اتفاق دیگری بیفتد، اما خب، نشد. خیلی چیزها هست که آدم دوست دارد و نمیشود. بهتر است امشب خودم را جور دیگری سرگرم کنم. فردا از کاوه میپرسم چی باعث شده بود اینقدر ذهنش مشغول باشد.»
خطای شماره دو: نابردباری در ناملایمات - Low frustration tolernace
چهجوری بتونم؟ تحمل ندارم!
یک خطای رایج در ذهن خیلی از ما این است: شرایط دشوار را با شرایط غیرممکن یکی میبینیم. فکر میکنیم وقتی تحمل بعضی چیزها سخت است، آن چیزها تحملناکردنی هستند. به خودمان میگوییم: «من نمیتوانم قبولش کنم.» درحالیکه منظورمان دقیقا این است که «قبول کردنش برایم سخت است.»
مثال: زهره تا قبل از عقد، در صحبتهای درگوشی و جستهگریخته شنیده بود که شب اول عروسی، تجربه دردناک و ناخوشایندی است. او همیشه از این شب وحشت داشت و همیشه به خودش میگفت که نمیتواند آن درد را تحمل کند و کارش به بیمارستان خواهد کشید. حالا چند ماه است که زهره عقد کرده و قرار است او و همسرش، یکی، دو سالی عقد بمانند تا شرایط همسرش برای شروع زندگی مشترک مساعد شود.
خانوادهها هم مشکلی برای اینکه زهره و همسرش با هم رابطه کامل داشته باشند ندارند، اما رابطه زهره و همسرش هرگز نتوانسته از حد معاشقه جلوتر برود. اوایل، زهره نمیتوانست قبول کند و هربار به اولین رابطه فکر میکرد، دچار اضطراب میشد. بعد هم که راضی شد، اصلا رابطه امکانپذیر نبود. زهره و همسرش حالا نگران شدهاند که نکند هیچوقت نتوانند با هم رابطه داشته باشند. آنها دارند میل جنسیشان را به هم از دست میدهند و حتی روابط عاطفیشان هم تحتالشعاع قرار گرفته است.
تحلیل موقعیت: اگرچه مشکلی که زهره در حال حاضر گرفتار آن است، «واژینیسموس» نام دارد و باید حتما دوره رفتاردرمانی را طی کند تا مشکل برطرف شود، اما حداقل یکی از دلایل ایجاد این مشکل، میتواند همان خطای فکری زهره باشد که در طول چند سال ادامه پیدا کرده. اطلاعات غیرعلمی و نادرستی که در دوره نوجوانی و جوانی از اطرافیان درباره روابط جنسی میشنویم، گاهی همراه پردازشهای نادرست ذهن ما میشوند و نتیجه فاجعهبار میشود.
وقتی زهره سالها به خودش میگوید «من تحملش را ندارم» دو اتفاق میافتد: اول اینکه به مرور آزار یا رنج آن اتفاق را بیشتر از آنچه واقعا هست تصور میکند و ثانیا، تحمل خود را کمتر از آنچه هست درنظر میگیرد. به این ترتیب در مواجهه با این موقعیت، آوار اضطراب است که بر سر زهره خراب میشود.
زهره یا هر کدام از ما میتوانیم برای از بین بردن این خطای فکری، اینطور عمل کنیم:
۱- با افرادی که آن مرحله را با موفقیت گذراندهاند گفتوگو کنیم: وقتی فکر میکنیم مواجهه با یک پدیده برای ما دشوار است، میتوانیم با شنیدن تجربههای موفق دیگران ذهنمان را آماده کنیم. حتما اینطور نیست که همه آدمها از آن موقعیت خاطره بدی داشته باشند. خیلیها هستند که مثل ما همان ترس را داشتهاند اما توانستهاند تجربه شیرینی از آن مواجهه بسازند. زهره هم اگر با چند نفر از دوستان متاهل خود در اینباره صحبت میکرد، میتوانست ذهنش را آماده کند.
۲- به خودتان فشار بیاورید و انجام دهید: توصیه مشهوری هست که میگوید از آنچه میترسی، خود را در آن بیفکن. حتی یکی از تکنیکهای رفتاردرمانی در وسواسها، مواجههدرمانی است. برای غلبه بر این خطای ذهنی هم باید خودمان را مجبور کنیم آن اتفاقی که فکر میکنیم تحملش را نداریم، بیفتد.
خطای شماره سه: منفیبینی - Disqualifying the posostive
تو که میگی همه دنیا سیاهه!
گاهی پردازشگر ذهن ما دچار این اشکال میشود: حتی با دادههای مثبت، خروجی منفی است. مثلا کسی از شما تعریف میکند، اما شما به خودتان میگویید حتما میخواهد به شما نزدیک شود تا بعد ضربهای به شما بزند. یا همه چیز در زندگیتان آرام است اما شما با فرض اینکه این آرامش قبل از توفان است، مدام دلشوره دارید.
رنگ غالب در این دنیا خاکستری است. هیچ چیز مطلقا سفید یا مطلقا سیاهی در این دنیا وجود ندارد. پس همانقدر که دلیل ندارد به همه چیز خوشبین باشیم، دلیلی برای بدبینی به همه چیز هم وجود ندارد.
مثال: بهرام و مریم چهار سال است که ازدواج کردهاند و یک پسر دو ساله دارند. زندگی خوبی دارند و همهچیز مرتب است اما بهرام مدتهاست در ذهنش مسئلهای دارد که کمکم بزرگ شده و روی روابط زناشوییشان تاثیر گذاشته است.
بهرام احساس میکند مریم بیش از حد چاق شده است. مریم با قدی حدود ۱۷۰ سانتیمتر، وقتی با بهرام ازدواج کرد، وزنی حدود ۶۵ کیلوگرم داشت که بعد از بارداری به حدود ۷۵ رسید. او طی دو سال گذشته وزنش را حدود ۷۰ نگه داشته اما بهرام همچنان فکر میکند مریم تناسب اندامش را از دست داده است. از نظر بهرام، مریم مثل گذشتهها جذاب نیست و همین مسئله حتی روی تمایل بهرام به روابط زناشویی هم تاثیر منفی گذاشته است.
تحلیل موقعیت: بهرام دچار خطای فکری «منفیبینی» شده. او با این عینک به همسرش نگاه میکند و نهتنها زیباییهای روح همسرش که مادر فرزندش هم هست را نمیبیند که جذابیتهای ظاهر او را هم نادیده میگیرد. نتیجه اینجور نگاه کردن البته فقط یک چیز است: نارضایتی و دلسردی بهرام از زندگی مشترک.
بهرام یا هرکدام از ما برای پیشگیری یا درمان این خطای ذهنی، میتوانیم از این راهها به خودمان کمک کنیم:
۱- به بازخوردهای مثبت دیگران توجه کنیم: چه وقتی احساس منفی درباره خودمان داریم، چه در مورد چیزی یا کسی در اطرافمان، باید ذهنمان را معطوف کنیم به واکنشهای دیگران که از زاویههای دیگری به سوژه نگاه میکنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست