دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
نقش پررنگ والدین در اعتمادبه نفس کودک
برخی از افراد از نداشتن اعتمادبهنفس لازم زجر میبرند. این مساله نباید نادیده گرفته شود که بهترین زمان برای شکلگیری اعتمادبهنفس، دوران کودکی است و کسانی که از این قضیه رنج میبرند در دوران کودکی خود مشکلات عدیدهای در این باب داشتهاند. به جرات میتوان گفت فرزند شما در آینده به هر مقامی برسد به میزان اعتمادبهنفس وی بستگی دارد که نشانه قدرت دفاع کودک در مشکلات زندگی است. اعتمادبهنفس به کودک یک شایستگی عاطفی را منتقل میکند.
در زمینه تعریف اعتمادبهنفس،نقش والدین و مدرسه و نشانههای عدم اعتمادبهنفس در کودک با رضا شهلا، کارشناس ارشد روانشناس کودک مصاحبه کردهایم که در زیر میخوانید:
● اعتمادبهنفس چیست؟
رضا شهلا معتقد است که اعتمادبهنفس مجموعه اعتقادات و احساساتی است که هر فردی نسبت به خود دارد. به عبارت دیگر اعتمادبهنفس میزان ارزشی است که کودک برای خود قایل است و از این نظر میتوان تعاریف مختلفی برای اعتمادبهنفس قایل شد مانند شناخت ارزش و اهمیت خویش در کنار اعتماد و رضایت خود، پذیرش نقاط منفی خود و کنار آمدن با چالشهای اساسی زندگی که به عبارت دیگر باعث فعلیت در کودک میشود. وی در تعریف اعتمادبهنفس به دو فاکتور خودپنداره یعنی برداشتی که از خود دارم و خویش را تعریف میکنم و عزت نفس یعنی احساس توانمندی و ارزشمندی در حیطه بزرگتر اشاره دارد. شهلا شکلگیری اعتمادبهنفس را از دوران شیرخوارگی میداند و میافزاید: تا دوسالگی زمان کسب مهارتهای حرکتی و شناختی و موفقیت کودک در انجام بعضی از فعالیتهای مربوط به خود مانند توانایی راه رفتن و غذا خوردن است که باعث خودباوری و اعتمادبهنفس در کودک میشود. اما از سن دوسالگی به بعد طبق نظریه اریکسون،کودک در خواستههایش موفق میشود و احساس تکیه کردن به خود در او تقویت و سرشار از غرور خواهد شد.
● نقش والدین
والدین به عنوان مهمترین افراد زندگی کودک در بدو تولد نقش مهمی در شکلگیری اعتمادبهنفس در کودک دارند. این روانشناس کودک معتقد است: «سه عامل محیطی شامل جو و فضای خانواده، مجموعه خانواده و روشهای مناسب آموزش دادن به کودک نقش موثری در برداشت کودک از خود دارد زیرا تصوری که هر فرد از خودش دارد در درون خانواده شکل میگیرد و نقش پدر و مادر به عنوان انتقالدهندگان سیمای بیرونی کودک باعث ساخته شدن پیشفرضهای ذهنی کودک میشود.» گاهی اوقات دیده میشود کودکان به خاطر قضاوتهای منفی بزرگترها درباره آنان، فکر میکنند موجود بیارزش و دوستنداشتنیاند و احساس منفی دارند. این کارشناس در اینباره توضیح میدهد: «تحقیقات نشان داده والدینی که رابطه صمیمیتری با کودک داشته باشند کودک احساس تایید بیشتری خواهد گرفت و اعتمادبهنفس وی تقویت میشود. فرزندانی که والدینشان با آنها رابطه احساسی بهتری دارند، ارتباط معقولانهتری هم دارند.»وی در زمینه اتصال هیجانی کودکان به والد معتقد است: «اتصال هیجانی بین والد و کودک از سه طریق اتفاق میافتد، طریقه مثبت شامل نگاه خوب، بازخوردهای صحیح، لبخند یا از طریق ستیزهجویی که متاسفانه اتصال منفی است و نوع رابطه والد و کودک را دچار مشکل میکند و نوع سوم استنکاف یعنی سر باززدن از ارتباط است. اگر ظرافتهای کلامی و هیجانی در اتصالات هیجانی در تعاملات والد و کودک نباشد، ارتباط برقرار نمیشود و کودکان را دچار مشکلات هیجانی میکند. به همین دلیل است که سالهای نخستین کودک، حساسترین دوره رشد ذهنی و عاطفی است. از عوامل موثر ایجاد اعتمادبهنفس پایین در کودکان در خانواده میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: رفتارهای تند، محبت نکردن، توجه نکردن، غفلت و گوش نداشتن، تحقیرکردن، تمسخر، سرزنش، انتقاد، تهدید، مقایسه، توجه به نکات منفی و انتظارات بسیار بالا و بدرفتاری.» به گفته رضا شهلا در پرورش اعتمادبهنفس کودک عاملهای دیگری غیر از ارتباط والدین دخیل است: از جمله عاملهای مهم این است که خود والد (پدر-مادر) از سلامت روانی برخوردار باشد. اگر والد از سلامت روانی برخوردار نباشد، کودکش هم دچار مشکل خواهد شد. شما نمیتوانید به عنوان یک والد اعتمادبهنفس نداشته باشید و بخواهید به فرزندانتان اعتمادبهنفس بدهید. ما با نوع دیگری از والدین برخورد داریم که با یک نوع رفتارهای هیجانی زیاد و اصطلاحا باج دادنهای مختلف به کودک، یا چیزی که ما روانشناسان از آن به عنوان تلههای تربیتی یاد میکنیم، هیچگونه مخالفتی با خواستههای کودکشان ندارند و در کل کلمه «نه» را از دایره لغات خود حذف میکنند یا اینکه هرگونه تصمیمگیری که میخواهند بگیرند از کودک خود سوال میکنند و عنان زندگیشان را به دست وی میگذارند و اصطلاحا کودک همانند شاهزاده نفر اول خانواده تربیت میشود که حرف، حرف اوست و نیاز او ارجح بر نیاز دیگران است. در چنین شرایطی این کودک وقتی در سن ۶ ، ۷ سالگی وارد مدرسه یا پیشدبستانی میشود دیگر آنجا نفر اول نیست چراکه همه با هم برابرند و آنجا اولین محلی است که با خواستههای کودک مثل خانواده برخورد نمیشود و این فرآیند باعث شکلگیری اعتمادبهنفس کاذب در کودک میشود. این نوع کودک مسلما در روابط اجتماعی با همسالان خود دچار مشکل خواهد شد.
● انضباط در خانواده و نقش آن در اعتمادبهنفس
رضا شهلا در پاسخ به اینکه انضباط در خانواده تا چه حد باعث شکلگیری اعتمادبهنفس لازم در کودک میشود، گفت: از نظر افراد مختلف، داشتن انضباط در خانه تاثیرات متفاوتی دارد مثلا والد وسواسی یا با دیسیپلین، سبک تربیتیاش خارج از چارچوب است و انضباط را بهگونهای دیگر تعریف میکند اما تحقیقات روانشناسی نشان داده که داشتن چارچوب درون خانواده به شکل منطقی و از قبل تعیین شده و با هماهنگی اعضای خانواده باعث پرورش اعتمادبهنفس در کودک میشود.
این متخصص کودک به علایم بچههای بدون اعتمادبهنفس اشاره میکند:
-عصبی هستند و در مقابل انتقاد حساسیت از خود نشان میدهند.
-گفتن مطالب تحقیرآمیز در رابطه با خود و دیدن خویش به عنوان فردی غیرجذاب، بیارزش، بازنده، سربار و بیاهمیت
-اجتناب از تعامل اجتماعی با همسالان
-ترس از طرد شدن در روابط اجتماعی
-خودداری از پذیرش خطرات همراه با تجارب جدید
- خودستایی و گزافهگویی شدید درباره توانمندیهای خود
-از هر فرصت برای مقایسه خود با دیگران استفاده میکنند تا دریابند در چه وضع و مقامی هستند.
● رابطه مدرسه و اعتمادبهنفس
مدرسه به عنوان نخستین جایی که بهطور رسمی قانون در آن رعایت میشود، نقش مهمی در پیشبرد اعتمادبهنفس کودک یا ترویج اعتمادبهنفس کاذب دارد. این روانشناس کودک در اینباره توضیح میدهد: ضروری است با شرایط امروزی مدارس در ایران، اولیای مدرسه نسبت به اعتمادبهنفس و طریقه ارتباط کودکان با مدرسه و انتقال مفاهیم هیجانی تجدیدنظر کنند. از مواردی که میتوان به افزایش اعتمادبهنفس در مدرسه اشاره کرد: ۱-قبول اجتماعی کودک به گونهای که او احساس کند فردی محترم و عزیز است. ۲-فرصت دادن به کودکانی که دچار شکست شده و مشکلات رفتاری دارند یا گشودن راه به روی آنها در صورت داشتن احساس به بنبست رسیدن ۳-خودداری از برچسب زدن به کودک حتی برچسبهای مثبت ۴-خودداری از سپردن شاگردی ضعیف به شاگردی قوی و دادن سرپرستی کودکان دیگر به سایر کودکان.
● تقویت اعتمادبهنفس
این متخصص کودک راههایی را برای تمرین افزایش اعتمادبهنفس کودک ذکر میکند، از جمله: ۱-احساس تعلق در کودک باید رشد داده شود و تقویت پیوند عاطفی بین اعضای خانواده وجود داشته باشد و سطح ارتباط و تماسهای کودک با اعضا و ایجاد فضای مشترک را افزایش دهیم ۲-کم کردن سطح انتقادها، سرزنشها، باید و نبایدها و در مقابل آن افزایش همدلی و شنونده بودن والدین ۳-ایجاد شرایط چالشبرانگیز برای مهار کردن خطر ۴-تقویت احساس منحصر به فرد بودن و مقایسه نکردن و افزایش خودآگاهی کودک نسبت به ویژگیهایش ۵-ایجاد شرایط مناسب برای انجام کارهای مناسب و دادن مسوولیت به کودک و پیگیری ۶-آموزش مهارتهای اجتماعی ۷-کودک را همانگونه که هست بپذیریم و کمالگرا نباشیم ۸-برای کودک وقت بگذارید و کودک را تشویق کنید تا خودش تصمیم بگیرد. ۹-افکار غیرمنطقی کودک نسبت به خودش را تصحیح کنید چراکه گاهی کودک به ادراک نادرست درباره خودش جنبه واقعی میدهد. ۱۰-به کودک بیاموزید که موفقیت و محبوبیت لزوما با هم پیوندی ندارند اینکه همه مردم ما را دوست داشته باشند، ناممکن است. ۱۱-افزایش خودآگاهی والدین نسبت به طرز فکرشان در باره کودک و شیوه تربیتی که بهکار میبرند.
رضا شهلا
متخصص کودک
فرزانه متین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست