دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

کودک موفق من


کودک موفق من

دوران کودکی در یادگیری مهارت های زندگی اهمیت زیادی دارد چراکه پایدارترین و سریع ترین یادگیری ها در این دوره صورت می گیرد و کودک نیز نحوه ارتباط با دیگران و چگونگی استفاده از توانایی هایش را در این دوره می آموزد در این میان, خانواده نقش اصلی را ایفا می کند

دوران کودکی در یادگیری مهارت‌های زندگی اهمیت زیادی دارد. چراکه پایدارترین و سریع‌ترین یادگیری‌ها در این دوره صورت می‌گیرد و کودک نیز نحوه ارتباط با دیگران و چگونگی استفاده از توانایی‌هایش را در این دوره می‌آموزد. در این میان، خانواده نقش اصلی را ایفا می‌کند. چراکه نخستین جایی است که کودک در آن امنیت پیدا می‌کند. استقلال و عزت نفس کودک پرورش می‌یابد و مهارت‌های انطباق با محیط‌، سازگاری و هوش و هیجانی را فرا می‌گیرد.

● هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی توانایی فرد برای موفقیت را افزایش می‌دهد. هوش هیجانی مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که به فرد این توانایی‌ را می‌دهد تا احساسات خود و دیگران را بشناسند، به‌طور مناسب کنترل کنند همچنین علت احساسات خود را بشناسند. بداند چرا خوشحال، غمگین‌ یا هیجان زده است و کجا و چه زمانی این احساسات را ابراز کند.

کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند توانایی سازگاری بیشتری با محیط و در نتیجه سلامت روان بالاتری دارند. تصمیمات درست‌تری در آینده می‌گیرند و می‌توانند عقاید خود را بهتر بیان کنند. همچنین قدرت تحمل استرس و حل مشکلات را بیشتر از کودکانی دارند که هوش هیجانی آنها پرورش نیافته تقویت نشده است. چرا که برخلاف هوش شناختی (IQ)، هوش هیجانی (EQ) اکتسابی است و هر کودک این مهارت‌ها را در خانواده که نخستین مرکز برای ۹۷ درصد کودکان است فرا می‌گیرد. نخستین گام برای بالا بردن هوش هیجانی، ‌آموزش مهارت‌های خودآگاهی است. یعنی این‌که کودک یاد بگیرد و بفهمد و از خودش، نیازهایش، علایقش و... آگاهی پیدا کند.

ابتدا سعی کنید رابطه عاطفی و گرمی با کودک برقرار کنید سپس برای گام اول مهارت‌های خودآگاهی را در کودک قدم به قدم و با صبر و حوصله پرورش دهید.

● مهارت‌های خود آگاهی

خودآگاهی شامل ۷ مهارت است:

شناخت ویژگی‌های خود شناخت نیازها شناخت توانایی‌ها شناخت علایق شناخت آرزوها و اهداف شناخت مسئولیت‌ها شناخت هیجانات گام اول؛ خودآگاهی یا شناخت ویژگی‌ خود

اهداف ما از این مطالب:

▪ آشنایی کودک با ویژگی‌های ظاهری خود، شناخت اعضای بدنش و کارکرد هر یک از آنها.

▪ آگاه‌شدن کودک از این مسئله که او شباهت و تفاوت‌های ظاهری با دیگران دارد و هر عضو بدنش کارکرد مهم و خاص خودش را دارد.

▪ شما می‌توانید این فعالیت را با سؤالی ساده مثل، موی تو چه رنگی است؟ قد تو بلندتر است یا قد دوستت؟ عکس‌ها را با چه عضوی می‌بینیم؟ با کدام عضو صداها را می‌شنویم؟ با کدام‌یک از اعضای بدن راه می‌رویم و دوچرخه‌سواری می‌‌کنیم؟ با کدامیک از اعضای بدن نقاشی می‌کشیم و...

▪ برای ملموس‌تر شدن تفاوت‌ها، می‌توانید کودک را همراه خواهر یا برادرش یا دوستانش جلوی آینه ببرید و سؤال کنید، مثلا بپرسید: تو چاق‌تری یا خواهرت؟ رنگ چشم تو چه فرقی با دوستت داره و...

▪ بعد از گفت‌وگو در مورد اعضای ظاهری بدن می‌توانید از اعضای داخلی بدن و کارکرد آنها سؤال کنید (توجه داشته باشید که سؤالات باید متناسب با سن و درک کودک باشد تا جایی که می‌توانید سؤالات را ساده‌ بپرسید تا برای کودک قابل فهم باشد) چرا که هدف این است که کودک با اعضایی که نمی‌بیند نیز آشنا شود.

● از این مثال‌ها استفاده کنید

▪ می‌توانید بپرسید وقتی غذا را قورت می‌دهی، کجا می‌روید؟ یا وقتی که نفس می‌کشی چه اتفاقی در دلت می‌افتد؟ اجازه بدهید به‌صدای قلب شما و دوستش گوش دهد.

▪ در مورد حس بینایی به کودک بگوید چشمانش را ببندد و بگوید چه اتفاقی می‌افتد یا از او بپرسید وقتی نمی‌بینی چه حسی داری؟

▪ در مورد حس شنوایی از کودک بخواهید گوش‌هایش را محکم بگیرد و توضیح دهد چه اتفاقی می‌افتد. همچنین می‌توانید اجسام مختلف را تهیه کنید و از کودک بخواهید با چشمان باز و بسته روی اجسام دست بکشد و بگوید کدام زبر و کدام نرم، کوچک و بزرگ و... هستند.

▪ می‌توانید خوراکی‌های مختلف با طعم‌های مختلف (شور، شیرین، تلخ و...) را تهیه کرده و درحالی‌که چشمان کودک بسته است به او بدهید تا تشخیص دهد نام خوراکی‌ چیست. با این کار شما توجه کودک را به‌خودش و اعضای بدنش جلب کرده‌اید. می‌توانید با کمک کودک از هر عضو نقاشی بکشید یا کلاژ درست کنید.

▪ برای این‌که کودک توالی رشد را در خودش درک کند، می‌توانید عکس‌های دوران نوزادی او را نشان و برایش توضیح دهید و از او بخواهید تا توضیح دهد چه اتفاقی افتاده. همچنین رویش موها و ناخن‌هایش را برایش توضیح دهید، می‌توانید او را با یک عروسک مقایسه کنید که او رشد می‌کند اما عروسک رشد نمی‌کند تا تفاوت بین جاندار و بی‌جان را درک کند. می‌توان باز هم با کمک کودک هر عضو را نقاشی کرد یا نمایش اجرا کرد. به این صورت که به کودک، نقش یک عضو را بدهید و از او بخواهید عملکردهای مختلفش را توضیح دهد در پایان بحث ارزیابی کوچکی داشته باشید تا بدانید کودک توانسته به اهداف مورد نظر برسد و تفاوت‌ها و شباهت‌هایش را با دیگران دریافت کند یا خیر. دقت کنید آنچه باعث تثبیت می‌شود، تمرین و تکرار است. سعی کنید جلسات به‌صورت نوعی سرگرمی و بازی هدفمند شده باشد. در پایان می‌توانید از سؤالات زیر برای ارزیابی کمک بگیرید.

▪ با چه عضوی از اعضای بدن می‌توانید صداها را بشنوی؟

▪ با دوستت چه تفاوت‌هایی داری؟

▪ اگر گوشت یا (چشمت) آسیب ببیند چه می‌شود؟ و...

منبع : مجله شهرزاد