چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

نظریه افزایش جمعیت و جوانان امروز


نظریه افزایش جمعیت و جوانان امروز

در منزل دانشجویی با چندتا از دوستان نشسته بودیم و در خصوص مسایل مختلف صحبت می کردیم که بحث نظریه محمود احمدی نژاد در خصوص افزایش جمعیت به میان آمد.چون تمام دوستان مجرد بودند …

در منزل دانشجویی با چندتا از دوستان نشسته بودیم و در خصوص مسایل مختلف صحبت می کردیم که بحث نظریه محمود احمدی نژاد در خصوص افزایش جمعیت به میان آمد.چون تمام دوستان مجرد بودند اولین صحبتی که به میان آمد این موضوع بود که ابتدا چگونه ازدواج کنند که بعد بتوانند در خصوص تعداد فرزندان تصمیم بگیرند. کمبود کار، بی پولی، هزینه دانشگاه و هزاران مشکل دیگر از ابتدایی ترین موانع ازدواج بود که به گونه های مختلف مطرح شد. یکی از دوستان گفت:من نمی دانم وقتی ما تک نفره تو خرج خودمان ماندیم اولا چگونه می خواهیم یکی دیگر را تغذیه کنیم و ثانیا اگر هم با چندین شغل مثل مسافر کشی و... بتوانیم خرج نفر دوم را بدهیم چگونه از پس حتی یک فرزند بر بیاییم؟درمیان این صحبت ها بود که من شدیدا غرق در فکر شدم و با خودم گفتم به راستی آقای احمدی نژاد با کدام امکانات درخواست افزایش جمعیت را مطرح می کند؟

در مقابلم پنج جوان تحصیلکرده نشسته بودند که هیچکدام نتوانسته اند کاری پیدا کنند و خانواده آنها نیز از بنیه مالی خوبی برخوردار نیستند که بتوانند آنها را ساپورت کنند که بتوانند ابتدایی ترین زندگی را تشکیل دهند.اکثرا از مشکل مالی رنج می برند و همین امر باعث شده است تا حتی فکر ازدواج نیز به ذهن آنها خطور نکند،چه برسد به اینکه به فکر فرزندان خود باشند. آموزش و پرورش ما امکانات لازم را برای همین تعداد کم دانش آموز نمی تواند تامین کند و بازار کار برای جوانان به مانند سرابی شده است که هر چقدر به سمت آن می روند از آنها دورتر می شود. یا باید جزو قشر مرفه باشند که بتوانند شغل آزادی برای خود دست و پا کنند،یا باید پارتی در یکی از ادارات داشته باشند تا بتوانند در یک اداره دولتی مشغول کار شوند در غیر این صورت در این کشور پهناور بیکار خواهند ماند و در دریایی از مشکلات غرق خواهند شد. مدرک تحصیلی هم که هر سال به علت گسترش بدون منطق آموزش عالی به قهقرا می رود و لیسانس هم جزو مدارک بی ارزش کشور پیوسته است و دارندگان مدارک بالاتر از آن نیز اندر خم یک کوچه مانده اند که مدرک خود چه کنند؟

با این شرایط و نبود بازار کار که جزو ابتدایی ترین شرایط ازدواج است چگونه باید توقع داشت که خانواده ای تشکیل شود و سپس زوج های جوان به فکر تعداد فرزندان خود باشند؟ شاید عده ای بگویند که نه، ازدواج مشکل نیست! که اگر ما این موضوع را بپذیریم که قبول کردن آن نیز بسیار مشکل است بازهم زوجهای جوان با کوله باری از مشکلات روبرو هستند که حتی فکر یک نفر فرزند را نیز از سر بیرون می کنند چه برسد به اینکه بخواهند چندین فرزند داشته باشند. اجاره های بالای مسکن، هزینه خورد و خوراک و در صورت داشتن فرزندی خرد هزینه پوشک و شیر خشک و بعد از آن مدرسه و هزاران خرج دیگر را اضافه کنید تا ببینید که منطق شما چه می گوید؟به راستی این مشکلات تسهیل شده است که تبلیغ افزایش جمعیت را مطرح می کنند؟

در آخر این نکته لازم به ذکر است که جوانانی که هم اکنون در دریایی از مشکلات گرفتار هستند همان فرزندانی هستند که در اوایل انقلاب به دلیل سیاست های افزایش جمعیت به دنیا پا نهاده اند.پس لطفا اول این جوانان را دریابید و بعد به فکر جوانان آینده باشید. جوانان امروز آینه تمام نمای جوانان آینده ای هستند که با شعارهای امروز ما پا به این دنیا خواهند گذاشت. پس نسل آینده را دریابید.

نویسنده : علیرضا لرک