چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جراحت و زخم های جامعه


جراحت و زخم های جامعه

سریال «جراحت» که مضمونی اجتماعی و بکر را مطرح کرده, این روزها به یکی از سریال های مورد علاقه بسیاری از بینندگان تبدیل شده و تا حدودی با جذب تعداد زیادی مخاطب پیشرو است

سریال «جراحت» که مضمونی اجتماعی و بکر را مطرح کرده، این روزها به یکی از سریال های مورد علاقه بسیاری از بینندگان تبدیل شده و تا حدودی با جذب تعداد زیادی مخاطب پیشرو است.

به طور کلی ماراتن سریال های تلویزیونی رمضان با «جراحت» آغاز می شود و به همین دلیل شاید بیشتر مورد توجه است زیرا مناسب ترین زمان را در شب های رمضان و بعد از افطار مخاطبان ایرانی دارد.البته این سریال قابلیت های ارزنده دیگری نیز دارد که به نحوی جذاب است.

«جراحت» درام تلخ اجتماعی است که با محور قرار دادن موضوعی بکر و غیر قابل تکرار، شروعی جدید در مسائل اجتماعی داشته است.

تیتراژ ابتدایی سریال مفهومی و جالب است صدای ترک هایی که در تیتراژ آغازین سریال روی شیشه ایجاد می شود، حس از درون فرو ریختن و شکستن را به بیننده منتقل می کند.

ناگهان ترک هایی به شکل تار عنکبوت روی شیشه ایجاد می شود که حاکی از ضربه ای ناگهانی و محکم است و این نگرانی که از تیتراژ آغازین سریال شروع می شود، تا پایان در تمام شخصیت ها موج می زند.این فاجعه ها از برخورد امیرحافظ با دروازه بان و زندان رفتن او آغاز و با باردار بودن اکرم، مشکل ژنتیک برای بچه دار شدن، خودسوزی انسی، فرار اکرم و امیرحافظ و دستگیر شدن آنان، معلول بودن کودک و سقط آن و ... پی گیری می شود.

● نگران ترین فرد سریال

کسی که زیر بار مشکلات در حال شکستن است.در میان همه شخصیت ها، بزرگ خان نگران ترین فرد است و حسی از نگرانی عمیق و دائمی در چهره اش موج می زند.او همیشه نگران است، البته امین تارخ نتوانسته بر خلاف سابقه و گذشته اش این نقش را ایفا کند، او در کاراکتر «بزرگ» و در اوج نگرانی و عصبانیت دچار نقص های فاحش و پیش پا افتاده ای می شود که قابل چشم پوشی نیست.

● نگرش اجتماعی سریال

اگر کمی به جنس نگرانی های «بزرگ» توجه کنید جهت یابی سریال را درک خواهید کرد، دغدغه اصلی او حرف و قضاوت مردم است.

این که اکرم چه قدر آسیب روحی و روانی و جسمی می بیند و آینده اش چه می شود برای «بزرگ» در درجه دوم اهمیت قرار دارد.تمام افراد خانواده معتقدند که کار خلاف شرع و عرفی اتفاق نیفتاده است اما با این حال بیشتر نگران قضاوت دیگران در مورد این موضوع هستند.

اگر دیگران قضاوت های منفی در این مورد داشته باشند، این موضوع برای آن ها لکه ننگی می شود به همین دلیل بزرگ خان می گوید:«تمام کسانی را که می شناسیم، برای عروسی دعوت کنید، می خواهم پر سر و صدا باشد.»او می خواهد قضاوت تمام کسانی را که می شناسد، به نفع خودش جلب کند، چرا که به قضاوت آن ها نیاز دارد.

● تفاوت بین خانواده ها و نگرش متفاوت حاکم بر جنس زن و مرد

هدف قرار گرفتن آبروی دختر و از بین رفتن حیثیت اکرم و همچنین نگرانی های بیش از حد «بزرگ» و ... همه نشان دهنده افکار جامعه حاکم است که به نوعی از بین رفتن دختر و خانواده او را در این اتفاق نشان می دهد، در حالی که نمی دانیم تا کی باید جماعت مذکر از این اتهام مبری باشند و گزندی نبینند.میزان پریشانی و نگرانی ۲ خانواده به یک اندازه نیست.مادر و پدر اکرم بسیار مضطرب هستند اما انسی، مادر امیر حافظ بعد از جدایی پسرش، جشن کوچکی تدارک می بیند و خوشحال و آرام به آینده فرزندش فکر می کند و این نکته نشان دهنده تفاوت جایگاه مرد مطلقه و زن مطلقه در فرهنگ ما ایرانیان است.حتی آن ها در مواجهه با بچه دار شدن قبل از ازدواج محضری شان موضع یکسانی ندارند.با این که بچه هم متعلق به اکرم و هم امیرحافظ است، خانواده اکرم این موضوع را بی آبرویی برای خود می دانند، ولی خانواده امیرحافظ حساسیت زیادی نسبت به این موضوع نشان نمی دهند.

● تصمیم گیری های خانوادگی

در طول داستان پدر و مادرها به جای دختر و پسر تصمیم می گیرند، ۲ خانواده از زمان کودکی اکرم و امیرحافظ، تصمیم به ازدواج آن ها گرفته اند، بعد از محرم شدن دختر و پسر، ۲ خانواده تصمیم گرفتند که ۴ سال صبر کنند، ۲ خانواده جلسه ای بدون حضور عروس و داماد تشکیل می دهند و تصمیم به جدا شدن آن ها می گیرند.

نظر دختر و پسر در مورد این تصمیم پرسیده نمی شود و اسماعیل به راحتی خوردن یک شکلات به پسرش می گوید:«همون جوری که یک روز دل بستن را یاد گرفتی، یک وقت هایی باید دل کندن را یاد بگیری»، به همین راحتی!

به طور کلی«جراحت» در بیان آسیب های اجتماعی موفق عمل کرده و با ریزبینی خاصی، واقعیت های تلخ و تبعیض های آشکار را در قالب یک سریال تلویزیونی به تصویر کشیده است.

علی نژاد



همچنین مشاهده کنید