چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جلوه پهلوانی


جلوه پهلوانی

می گویند ورزش مجموعه ای از اخلاقیات و علم زیباشناسی است كه در اقصی نقاط كره زمین انسان ها را از تمامی طبقات اجتماعی به خدمت می گیرد و در جمعی برادرانه به جنبش و تحرك وامی دارد

ورزش محسوس ترین و حقیقی ترین نوع آموزش و پرورش است، پرورش شخصیت های انسانی. ورزش همان گونه كه افلاطون می گوید فرهنگ است. چرا كه حركات ورزشی، به زمان و مكان وقوع آن معنی می بخشد و این معنی صرفاً به خاطر ارزشی است كه از آنها حاصل می شود. ورزش خالق زیبایی است، به ویژه برای كسانی كه كمترین امكان را در بهره گیری از زیبایی ها دارند. در ورزش باید صفاتی چون درستكاری، خلوص نیت، زیبایی، اخلاق برجسته و برادری را هم اضافه كرد. معلمین بزرگ ورزش، زیبایی شناسی و اخلاقیات را جزیی از اصول ورزش می دانند.از منظر و مقام دیگری می توان گفت كه ورزش اساساً جلوه های پهلوانی و اخلاقی است. این نظریه تكیه بر اسطوره های شكوهمند ورزشی دارد. اسطوره هایی چون اسطوره جاودانگی ورزش در طول زمان (ورزش تاریخ ندارد) اسطوره ای كه ورزش را از زمان های قدیم با طبیعت انسان هماهنگ می داند و اسطوره ای كه ورزش را به نوعی از راه راست منحرف، انحصاری و ربوده شده می داند.

اما تعریف واقعی ورزش كدام است؟ اگر تعریف ما براساس حس مشترك باشد، این تعریف هر نوع فعالیتی كه تلاش فیزیكی را طلب كند، از مسابقات دوره ای دوچرخه سواری گرفته تا جام جهانی فوتبال، شامل می شود. این تعریف وسیع ولی بی محتوا و بلااستفاده مانده است. تعریفی دقیق تر از ورزش بوده و هست كه به فضیلت های درمان بخش ورزش و «تعالی روح در تعالی جسم» (عقل سالم در بدن سالم) اعتقاد دارند.یادمان باشد كه فعالیت های رقابت آمیز جسمی ما را به انسان هایی والا، خوب و شجاع نه تنها در میدان مسابقه، بلكه در بیرون از میدان نزدیك می سازد.درستكاری اصل اساسی ورزش و ضامن صحت ارزش های تثبیت شده در میدان های ورزشی است. درستكاری به دنیای ورزش روح انسانی می بخشد. ورزش عامل شكوفایی فرد، یعنی مهم ترین عنصر ساختار اجتماعی است و در نتیجه نقشی شایان در پیشبرد جامعه انسانی خواهد داشت.

پیروز بر نفس خویش

پهلوان محمود «پور-یار» خوارزمی كه در ایران با نام پوریای ولی شناخته می شود در قرن سیزدهم پهلوان مورد احترام كشتی گیران آسیای مركزی، تركیه و ایران بود. او در شهر خیوه در منطقه خوارزم رهبر كشتی گیران حاكم این شهر بود كه شخصیتش در فصل مشترك افسانه و تاریخ زبانزد خاص و عام است.

پوریای ولی در اوج توانایی و قدرت خود در یك مسابقه كشتی با یك حریف جوان هندی كه در حضور حاكم برگزار می شد به نوعی اشراق و هدایت عرفانی دست یافت. او كه در اثر دیدن اشك های مادر قهرمان هندی كه برای پیروزی پسرش دعا می كرد منقلب شده بود، از روی عمد و اراده شخصی اجازه داد تا آن قهرمان پشت او را به خاك برساند. هنگامی كه به پشت روی زمین دراز كشیده بود دریافت كه بزرگ ترین پیروزی هر كس پیروزی بر خودش و نفس خودش است. كمی بعد وی توانست در یك موقعیت بسیار خطیر و حساس با استفاده از نیروی فوق انسانی خود جان حاكم را از خطر نجات دهد. در این حال بود كه حاكم از این كه مردی با این همه قدرت توسط كشتی گیر جوان هندی مغلوب شده باشد غرق حیرت شد. پوریا در جواب حاكم عصاره آموزش های خودش را در قالب یك رباعی بیان نمود كه هنوز هم توسط ورزشكاران قدیمی و پیشكسوت ایران نقل می شود:

گر بر سر نفس خود امیری، مردی

ور بر دگری خرده نگیری، مردی

مردی نبود فتاده را پای زدن

گر دست فتاده را بگیری، مردی

استفاده از تجربیات بومی

ما در ورزش سرزمین خود هویت داریم، ما تاریخ داریم، ما نشانی و سرمشق و الگو داریم. اگر چشم باشد، اگر گوش باشد، و از همه مهم تر اگر دل باشد، سری به همین زورخانه ها می زند (زورخانه هایی كه شخصیت های نمادین تاریخ و فرهنگ سرزمین ما هستند) و خیلی چیزها می فهمد. می فهمد كه این مكان مقدس جایگاهی است برای سلحشوری، جوانمردی و سایر ارزش های سنتی نظیر سخاوتمندی، شكیبایی و زورآزمایی جوانمردانه و می فهمد كه این زورخانه از آنچه كه فرهنگ مردم ما نام دارد تراوش كرده است. نه در جایی غیر از ایران بوده و نه در جایی غیر از ایران پا می گیرد. این خاص ایران و فرهنگ ایران و مردم سرزمین ما است. اگر چشم باشد در آن عرفان دیده می شود كه در غرب نیست، اگر گوش باشد در آن بانگ شنیده می شود كه در شرق نیست. اگر عقل باشد همین زورخانه كل فلسفه ساختمان یك سلول ورزشی را به ما نشان می دهد. این چیزی است كه از دل و جان مردم ما برخاسته است. از عمق تاریخ ما می آید، با روح ما عجین شده و با دین ما پیوند خورده و از آب و خاك ما به دفاع برخاسته است.

طرفداران پروپا قرص ورزش های سنتی می گویند كه زورخانه به تعلیم یك فلسفه زندگی می پردازد كه یك ریشه باستانی دارد اما اغلب به ارایه اصول اخلاقی و جوانمردی عرفانی اسلامی می پردازد. در حقیقت می توان چنین نتیجه گرفت كه زورخانه می تواند منافع فراوانی برای ترویج اصول اخلاقی در میان مردم ما داشته باشد. می توان از تجربیات بومی آن به جای الگوهای غربی استفاده كرد.

مردانگی سنتی

زورخانه كه به دلایل كاملاً مشخص فقط محل آمد و شد مردان بوده است در واقع نهادی است كه به تمجید از مردانگی سنتی می پردازد. می توان مردانگی را تقریباً با جوانمردی یكی دانست، اما باید به این نكته توجه داشت كه در واقع اولی پیش نیازی برای دومی است. بنابر این هر جلسه تمرین فرصتی فراهم می آورد تا وظایف اجتماعی حاضران، اعم از ورزشكاران و تماشاگران به آنها تذكر داده شود. در بین این وظایف می توان به مواردی نظیر سخاوتمندی، كمك متقابل به یكدیگر، شجاعت، وفاداری، احترام گذاشتن به سالمندان و رازداری و قابل اعتماد بودن اشاره نمود.

این تكرار مجدد ارزش های پایه اجتماع به همه افراد این امكان را می دهد كه تا حدی كه لیاقت و شایستگی آن را دارند از یك همبستگی و اتحاد واقعی برخوردار شوند.

زورخانه محلی است كه در آن افراد می توانند در عین حال كه خود را از دیگران متمایز می كنند به نوعی یكپارچگی اجتماعی نیز دست پیدا كنند. زورخانه محلی است برای برقراری ارتباطات اجتماعی و در عین حال پرورش و تقویت بدن ورزشكاران.

محمدرضا منصوریان



همچنین مشاهده کنید