دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مسوولیت و صلاحیت


مسوولیت و صلاحیت

اخلاق حرفه ای یكی از این شعبه های جدید است كه می كوشد به مسائل اخلاقی حرفه های گوناگون پاسخ دهد دكتر علی پایا استادیار فلسفه علم دانشگاه وست مینستر لندن یكی از پژوهشگرانی است كه به طور جدی به این حوزه های نوین توجه دارد و این از درس های آینده پژوهی وی در مركز تحقیقات علمی كشور آشكار است

دو دهه اخیر عصر گسترش تحقیقات بینارشته‌ای و رویكرد صاحبان دانش‌ها به مطالعات چند رشته‌ای است.

رشد چشمگیر تعاملات میان ارباب علوم خود موجب پیدایش حوزه‌های نوینی از دانش شده است. اخلاق حرفه‌ای یكی از ‌این شعبه‌های جدید است كه می‌كوشد به مسائل اخلاقی حرفه‌های گوناگون پاسخ دهد. دكتر علی پایا استادیار فلسفه علم دانشگاه وست مینستر لندن یكی از پژوهشگرانی است كه به‌طور جدی به این حوزه‌های نوین توجه دارد و‌این از درس‌های‌ آینده پژوهی وی در مركز تحقیقات علمی ‌كشور آشكار است. او روز سه‌شنبه چهارم تیرماه در انجمن ‌ایرانی اخلاق، اخلاق دانشگاهی را شاخه‌ای فرعی از اخلاق حرفه‌ای دانست و به تشریح مسائل و موقعیت‌های برآمده از‌این امر پرداخت.

● مفاهیم بنیادی

دكتر پایا در ابتدا اخلاق حرفه‌ای را شاخه‌ای از اخلاق دانشگاهی چون اخلاق پزشكی، اخلاق تكنولوژی، اخلاق مهندسی، اخلاق اداری، اخلاق اقتصادی، بنگاهی و تجاری معرفی كرد و گفت: اخلاق حرفه‌ای خود به وسیله چارچوب‌های اخلاقی هدایت می‌شود و‌این چارچوب‌ها برخی از مفاهیم علم اخلاق را تشكیل می‌دهند. از سوی دیگر می‌توان به اخلاق از دید فلسفی توجه كرد و حوزه مهم دیگر فرافلسفه اخلاق است. وی برای روشن شدن بحث به تعریف برخی مفاهیم كلیدی پرداخت و گفت: اخلاق در لغت به معنای خلق و خو و باطن و سرشت خوب است و مقصود از علم اخلاق (Ethics یا morality) آن دسته از اصول و قواعد و آگاهی‌هایی است كه به رفتار خوب و بد، شایسته و ناشایسته، درست و غلط مربوط است. در یونان قدیم نیز واژه ethos، به معنای آداب و رسوم و عرف اجتماع به كار می‌رفت. سیسرون نیز moralis را به معنای رفتار خوب و بد، شایست و ناشایست دانست كه واژه‌های morals و morality بعدا از روی آن ساخته شدند. همچنین گاهی ethics به معنای فلسفه اخلاق (moral philosophy) به كار می‌رود كه برخی محققان میان آنها تمایزهایی قائل شده‌اند، مثلا هگل معتقد است كه morality به معنایی كه كانت، سقراط و اخلاق مسیحی به كار گرفته‌اند، به شخص اخلاقی مربوط است درحالی كه منظور از ethics زندگی هماهنگ و بدون اجبار با دیگران است و وجه اجتماعی اخلاق را در نظر دارد، از سوی دیگر هابرماس به تبعیت از جان راولز تعریفی دقیقا برعكس هگل اتخاذ می‌كند، یعنی ایتیس را مربوط به اخلاق فردی و مورالیتی را جهت اخلاق جمعی به كار می‌بندد. درحالی كه من در‌این گفتار‌این دو را به یك معنا در نظر دارم.

همچنین در زبان انگلیسی Ethics در اسم جمع به معنای اخلاقیات و علم اخلاق به كار می‌رود اما در معنای فلسفه اخلاق به صورت اسم غیرقابل شمارش استفاده می‌شود. همچنین باید به حوزه meta ethics یا اخلاق تحلیلی توجه كرد كه به تحلیل مفاهیم اخلاقی در چهار تراز می‌پردازد: نخست حوزه معناشناسی مفاهیم اخلاقی، دوم وضع و حال منطقی دعاوی اخلاقی و استدلالی بودن و اعتبار آنها، سوم رهیافت هستی‌شناسانه در باب وضع گزاره‌های اخلاقی و استقلال یا عدم استقلال آنها از فاعل شناسایی و... و چهارم رهیافت شناخت شناسانه به اخلاق. باید توجه كرد كه در حوزه تحلیلی نگاه هنجاری(normative) به اخلاق منتفی است.

● دانشگاه و كنشگر دانشگاهی

نگارنده كتاب فلسفه تحلیلی سپس به تفكیك دانشگاه از فرد دانشگاهی (نهاد و كنشگر) از یكسو و تمایز گذاردن میان هویت‌های مختلف فرد دانشگاهی و نهاد دانشگاه اشاره كرد و گفت: برای فرد دانشگاهی می‌توان هویت‌های گوناگونی قائل شد كه برخی از آنها عبارتند از: فرد دانشگاهی در مقام یك دانشمند/ پژوهشگر، در مقام یك تكنولوژیست/ مهندس، در مقام مدرس دانشگاه، در مقام روشنفكر ارگانیك در معنای مورد نظر گرامشی، یك مدیر، یك دانشجو، یك عضو از جامعه مدنی و عضوی از جامعه بین‌الملل. دكتر پایا اشاره كرد كه تمایز میان فرد دانشگاهی به مثابه دانشمند و به مثابه تكنولوژیست، ناظر به تفاوت عمیقی است كه می‌توان میان علم و تكنولوژی قائل شد، مثلا علم به نیازهای معرفتی(epistemic) پاسخ می‌دهد، اما تكنولوژی به مشكل‌های غیرمعرفتی پاسخ می‌دهد و حیطه‌اش فراخ‌تر از علم است. به عبارتی محصولات علمی ‌معیار قبولشان صدق و كذب است درحالی كه معیار تكنولوژی كفایت یا ناكفایتی است.

دكتر پایا سپس كاركردهای گوناگون دانشگاه در مقام نهاد را وظیفه دانشگاه برای رشد پتانسیل‌های علمی‌ و تكنولوژیك، تربیت نیروی كارآمد انسانی، مرجعیت علمی، فعالیت‌های اقتصادی به عنوان یك بنگاه اقتصادی- حرفه‌ای و نهادی در خدمت ترویج علم در حیطه عمومی ‌برشمرد و گفت: با توجه به‌ این كارویژه‌ها و هویت‌ها مسائل گوناگون اخلاقی ظهور می‌كند.

● مسائل اخلاقی

به اعتبار نقش‌ها و كاركردهای دانشگاه و فرد دانشگاهی می‌توانیم قلمروهایی از مسائل اخلاقی بیابیم. فرد دانشگاهی در مقام یك دانشمند با ‌این مسائل مواجه است: صداقت، دقت، قابل اعتماد بودن، گشوده بودن به فضای انتقاد و ارزیابی و پرهیز از جزمیت، آزادی در اندیشه، اذعان به حق دیگری، مسوولیت اجتماعی در ارتباط با اجتماع مثل قضیه بمب اتمی‌در آمریكا، احترام متقابل، رعایت مقررات، احترام به كسانی كه سوژه آزمایش واقع می‌شوند و توجه به حریم خصوصی و مساله حفظ اسرار افراد. از سوی دیگر موارد سوء رفتار علم(misconduct) تنوع فراوانی دارند، مثل رفتار غیر اخلاقی از سوی پژوهشگران و دانشمندان در رابطه با حوزه تحقیق، فراگذری‌های اخلاقی از جانب نویسندگان و ناشران، زیاده‌روی‌های اخلاقی به وسیله بررسی‌كنندگان و داوران، رویه‌های غیراخلاقی سردبیران و ناشران دانشگاهی در انحصارطلبی چنان كه مرتن جامعه شناس علم اشاره كرده است، سرقت علمی‌ و حق مالكیت معنوی، تعارض منافع به منزله یكی از مقولات سوء رفتار علمی ‌و كم كاری (گندم نمایی و جو فروشی). از سوی دیگر اخلاق دانشگاهی به مسائلی چون كشف سوء رفتار علمی‌ و به صدا در آوردن مرتبط است.

● فرد دانشگاهی و اخلاق

دكتر پایا با تفكیك ‌این كاركردهای فرد دانشگاهی مسائل برخواسته از مهندس بودن فرد دانشگاهی را چنین بر شمرد: مهندسی به منزله انجام دادن تجربه سازمان یافته، در مقام یك تجربه‌گر مسوول، در رابطه با فعالیت‌های خطرزا، در رابطه با توسعه پایدار و همچنین در مساله انتقال تكنولوژی و تكنولوژی مناسب، مهندسی با مسائل اخلاقی گوناگونی مواجه است، همچنین فرد دانشگاهی در مقام یك پزشك با ‌این مسائل روبه‌روست: حق بیمار برای كسب اطلاعات، ارائه كمك‌های پزشكی، امتناع از مدارا، اخلاقیات مربوط به اشتباهات پزشكی، مراقبت بی‌فایده، تخصیص منابع كمیاب، ملاحظات اخلاقی مربوط به پیوند اعضاء، استفاده از بافت‌های بیماران، آزمایش روی حیوان و انسان، اخلاقیات مربوط به ژن درمانی و سلول‌های بنیادین. همچنین در زمینه تكنولوژی‌های در حال ظهور با مسائلی چون نانوتكنولوژی، زیست شناسی الكترونیك، توانمند‌سازی و بهبود بخشی زیست- عصبی، تحریك مغز به نحو عمقی، وصل‌كردن مغز به كامپیوتر، زیست عصب‌شناسی بازسازی كننده و تحریك‌كننده، تصویر‌برداری از مغز و اخلاقیات مربوط به كاوش‌های فضایی مواجه هستیم.

از سوی دیگر فرد دانشگاهی به عنوان یك روشنفكر ارگانیك با‌ این مسائل روبه‌روست: مسوولیت در برابر حیطه عمومی، مسوولیت در مقابل صاحبان قدرت، مسوولیت در مقام مدیر، احراز مسوولیت بدون صلاحیت، در ارتباط با همكاران و حفظ حقوق‌ ایشان، توجه به دانشجویان و نیاز آنها، حفظ تراز علمی ‌در عین داشتن مسوولیت، آمادگی شجاعانه برای تحولات در اعمال و رویه‌های غیرمتعارف، برقراری توازن میان حفظ استانداردهای علمی‌ و فعالیت فوق برنامه و دانشجو به عنوان مقام و وجدان بیدار جامعه و نیروی انسانی كارآمد آینده دانشگاه نیز به عنوان یك بنگاه اقتصادی، مسوولیت در قبال نسل‌های اقتصادی بعدی، نهاد علمی‌ بین‌المللی و یك كنشگر قدرتمند در زیست بوم ملی تكالیف و حقوق مهمی ‌دارد.

● راه‌حل ها و رویكردها

دكتر پایا در ادامه مدل منطق موقعیت را روشی مناسب در توانمندی ظرفیت دانشگاه و دانشگاهیان برای حل مسائل اخلاقی معرفی كرد و گفت: ‌این مدل رابطه كنشگر و نهاد را به دقت توضیح می‌دهد و تلاش می‌كند با دستیابی به یك شناخت قابل قبول راهی برای یافتن پاسخ‌های مناسب بیابد. در نسبت میان كنشگر با كنشگران و محیط فیزیكی و نهادها در مرز موقعیت مساله مورد بررسی، پژوهیده می‌شود و جنبه‌های تاثیرگذاری و امكان تاثیرگذاری او سنجیده می‌شود. به‌ این منظور در هر موقعیتی با توجه به مساله اخلاقی دانشگاهی شرایط سنجیده می‌شود و سلسله اهداف كنشگر و عناصر آنها را در نظر می‌گیرند تا از تعامل‌ این عناصر خروجی‌های مورد نظر را بیابند كه با توجه به نظریه راهنما گام‌های بعدی آشكار می‌شود.

مهم‌ترین چارچوب‌های اخلاقی معارض نظریه‌های اخلاقی عبارتند از: اخلاقیات متكی به فضیلت ارسطو، اخلاقیات متكی به عدالت كه با توجه به تعریف‌های گوناگون از اخلاق چون عدالت به مثابه رویه و مشی، عدالت بازتوزیعی، عدالت توزیعی و عدالت خیرخواهانه جواب‌های مختلفی می‌گیرد. همچنین اخلاقیات متكی به قواعد هابز و اخلاقیات متكی به حقوق لاك را داریم، ضمن آنكه گاهی چارچوب اخلاقی ما متكی به اخلاقیات متكی به وظیفه و تكلیف كانتی است كه با تصحیح ویلیام دیوید راس در قرن بیستم كاركردی شده

است.

دكتر پایا سپس به رویكردهای گوناگون در قبال اصول اخلاقی اشاره كرد و گفت: گاهی رویكرد تك اصلی چون فایده باوری یا اخلاق تكلیف كانتی داریم، گاهی نیز رویكرد بی اعتنا به اصول(particularistic approach)داریــم. همچنیـــن رویكردهای نسبی گرایانه به اخلاق هست كه قائل به این است که برای موقعیت‌های محلی اصول متعدد وجود دارد. دكتر پایا رویكرد خود را چند اصلی و مبتنی بر اصول واقع گرایانه و تكثر باورانه و جهانشمول دانست و گفت: در‌این رویكرد كنشگران اخلاقی پویا و فعال‌اند و باید شم اخلاقی‌بودن داشته باشند.