شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

قصه پردازی در رسانه عامه پسند


قصه پردازی در رسانه عامه پسند

یکی از مشکلات کشورهای توسعه نیافته, کمبود مطالعات مردم است این مساله در بین کشورهای توسعه نیافته به نحوی مشهود است که حتی می توان متوسط میزان مطالعات افراد را به عنوان یکی از ملاک های پیشرفت یک کشور محسوب کرد اما اگر به این مساله صرفا نگاه کمیت محور نداشته باشیم, از موضوع مطالعات مردم نیز نباید غافل شویم

یکی از مشکلات کشورهای توسعه‌نیافته، کمبود مطالعات مردم است. این مساله در بین کشورهای توسعه‌نیافته به نحوی مشهود است که حتی می‌توان متوسط میزان مطالعات افراد را به عنوان یکی از ملاک‌های پیشرفت یک کشور محسوب کرد. اما اگر به این مساله صرفا نگاه کمیت‌محور نداشته باشیم، از موضوع مطالعات مردم نیز نباید غافل شویم.

خیلی پیشتر، کتاب تنها وسیله مطالعه بود و سپس روزنامه و امروز مطبوعات به این مجموعه افزوده شدند اما همه این وسایل را می توان به لحاظ محتوایشان به دو دسته تقسیم کرد: الف- کتاب ها یا روزنامه ها یا مطالب عامه پسند و ب ـ کتاب ها، روزنامه ها و مطالب نخبه گرا و نیز رسمی.

«عامه پسند»ها (اعم از کتاب، روزنامه و منابع اینترنتی) در محاورات رسمی و نخبه گرا چندان مورد اشاره و بررسی قرار نمی گیرد، ولی تاثیرگذاری این دسته از مطالب بسیار زیاد بوده و گردش مالی بسیار بالای این دسته از مطالب یکی از دلایل این مدعاست. یکی از تبعات گردش های مالی و منافع اقتصادی این گونه مطالب در عرصه مطبوعات، فراگیر شدن مطبوعات عامه پسند و به حاشیه رفتن مطبوعات رسمی (اعم از دولتی و خصوصی) است. در نتیجه آن دسته از مردمی که به علل متفاوت به مطالعه علاقه مند می شوند، به جای مطالعه مطبوعات رسمی و آگاهی بخش به سمت مطبوعات به اصطلاح «زرد» و «عامه پسند» میل پیدا می کنند و عملا نه خود و نه جامعه از بالارفتن ساعات مطالعه نفعی نمی برند.

اما مطبوعات عامه پسند چیست و چه جذابیتی دارد که نگاه عامه را به سمت خود جذب می کند و اصلا چرا به حال جامعه مضر است؟ چرا مطالعه نشریات عامه پسند نه نفعی برای جامعه دارد و نه نفعی برای خود فرد؟ شاید بهتر باشد پاسخ این مسائل را پیش از این که در خود مطبوعات عامه پسند جستجو کنیم، در ماهیت خود مطبوعات رسمی جستجو کنیم. به عبارت دیگر بهتر است جستجو را از اینجا آغاز کنیم که مگر قرار است مطبوعات رسمی چه کاری انجام دهند و چه منفعتی به ما برسانند که مطبوعات عامه پسند ما را از آن منافع محروم می کنند؟ کارکرد اصلی مطبوعات رسمی چیست؟ مطبوعات در درجه اول باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟ به عبارت دیگر، مطبوعات عامه پسند از کدام ویژگی مثبت مطبوعات رسمی بی نصیب است؟

یکی از تفاوت هایی که بعد از ورود رسانه ای چون مطبوعات در زندگی انسان ها ایجاد شد، این بود که بسیاری از اطلاعات و اخبار از انحصار عده قلیلی درآمد و به سمع و نظر عموم رسید. در واقع، پس از ورود مطبوعات به جوامع، حاکمان سیاسی فقط انسان های آگاه از اخبار و رویدادهای مهم نبودند، بلکه عموم مردم نیز از بسیاری از اخبار مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آگاه شدند.

اما این یک روی سکه مطبوعات است. این ویژگی مطبوعات رسمی در مقابل مطبوعات عامه پسند است. مطبوعات عامه پسند چنین خصوصیتی ندارد، بلکه فرآیند حاکم بر آنها به نحوی است که اتفاقا عکس این خصوصیت را دارند. مطبوعات عامه پسند به جای این که توجه مردم را به مسائل اصلی جامعه و سیاست و اقتصاد جلب کنند، آنها را متوجه موضوعات دم دستی و سطحی زندگی خود عوام یا در نهایت چهره های مشهور کاملا فرعی جامعه ـ همچون بازیگران سریال ها و فیلم های عامه پسند ـ می کنند. اما چرا توده های مردم به این گونه موضوعات بیشتر توجه نشان می دهند تا موضوعاتی که در زندگی آنها تاثیر بیشتر و عمیق تری دارد؟ یکی از دلایل این است که اندیشیدن به مسائل عمیق و ریشه ای به تامل و دقت و زحمت بیشتری نیاز دارد و از آنجا که توده مردم عموما از قشر اقتصادی متوسط به پایین هستند و ساعات بسیاری را به کار مشغولند و در اوقات فراغت چندان استقبالی به فعالیتی که زحمت و سختی تامل و تفکر را بر آنها تحمیل کند، نشان نمی دهند.

اما به نظر برخی متفکران عرصه رسانه، این مساله یک علت عمیق تر دارد و آن به تفاوت صوری و ساختاری مطالب مطبوعات رسمی با مطبوعات عامه پسند مربوط است. مطالب مطبوعات به طور کلی دو دسته است: الف ـ مطالب تحلیلی، منطقی و پژوهشی و ب ـ مطالب روایی و داستانی. مطالب تحلیلی، منطقی پژوهشی غیر از این که اخبار حوادث و رویدادها را به اطلاع مخاطب می رساند، ریشه ها و زمینه های ایجاد این رویدادها را نیز مورد پژوهش و تحلیل قرار می دهد.

گاه یک مطلب تحلیلی پرمایه، ریشه یک حادثه را در وقایع بسیار دور مورد بررسی قرار می دهد و حلقه پیوند حادث دور و نزدیک را بخوبی تشخیص داده و برای مخاطب توضیح می دهد. شیوه مطبوعات رسمی در بررسی رویدادها، چنین شیوه ای است. مطبوعات رسمی (اعم از دولتی و خصوصی) معمولا براساس چنین شیوه ای به بررسی اخبار و وقایع می پردازد. البته نباید این نکته را فراموش کرد هر تحلیلی، یک تحلیل صحیح و صادق نیست، اما مهم این است که شیوه روزنامه های رسمی، عمدتا شیوه تحلیلی است و نه روایتگری.

اما سبک داستانی و روایی چگونه است؟ سبک داستانی و روایتگری که مطبوعات عامه پسند معمولا به آن تمایل دارند، رویدادها و وقایع را در قالب داستان هایی که در یک محدوده زمانی و مکانی بسیار کوچک و حتی شخصی و خصوصی روی داده است، می نگرند. در سبک روایی و داستانی مطبوعات عامه پسند، حتی رویدادهای بسیار مهم، به داستان کوتاه برملا شدن رازهای زندگی خصوصی فلان مدیر یا فلان سیاستمدار یا فلان سرمایه دار خلاصه می شود.

بنابراین در بررسی یک رویداد مهم و جنجالی، مطبوعات عامه پسند به داستان های کوتاه بسنده می کنند و نه به تحلیل ریشه ای و ساختاری به وجود آمدن آن رویداد. انتخاب سبک داستانی توسط مطبوعات عامه پسند با ساختار اقتصادی این گونه مطبوعات همخوانی دارد. چرا که توده های مردم به روایت های داستانی جذاب و در عین حال ساده فهم تمایل بیشتری دارند و راحت تر بابت چنین مطالبی حاضر به پرداخت پول هستند. همین مطلب از نشریات عامه پسند یک ساختار منسجم و جذاب می سازد: صاحبان مطبوعات عامه پسند برای سود بیشتر به داستان پردازی های سطحی در جامعه می پردازند و مردم و توده های خسته از کار روزانه برای رفع خستگی، برای خواندن و لذت بردن از این داستان های سطحی و بی محتوا پول می دهند. اما این ساختار منسجم و جذاب، مانع رشد و ترقی و حرکت جامعه به سمت پیشرفت خواهد بود.

ساعد عالمی