جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

شعر در مورد شب یلدا


شعر در مورد شب یلدا

شعر کوتاه در مورد شب یلدا شب یلدا نزدیک است و آرام آرام به روزهای آخر پاییز نزدیک می شویم , ما ایرانیان سال های سال است که این شب را جشن می گیریم و به یکدیگر تبریک می گوییم در زیر از هشت قطعه شعر از شاعران بزرگ ایران را به این مناسبت بازنویسی می کنیم

حافظ:

برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد

که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم

ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم

کنون امید بخشایش همی دارم که مسکینم

پروین اعتصامی :

از عمر رفته نیز شماری کن

شمعی بباید این شب یلدا را

در پرده صد هزار سیه کاریست

این تند سیر گنبد خضرا را

وحشی :

شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد

در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد

دود آتشکده از کلبه عاشق خیزد

گر به کاشانهٔ خود آتش موسا ببرد

خاقانی :

همه شب های غم آبستن روز طرب است

یوسف روز، به چاه شب یلدا بینند

خوشی عافیت از تلخی دارو یابند

تابش معنی در ظلمت اسما بینند

اوحدی :

شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری

رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

قدم بالای چون سرو تو خم کردست و این مشکل

که بالای تو گر گوید: نکردم، راست پنداری

باباطاهر :

شوم از شام یلدا تیره تر بی

درد دلم ز بودردا بتر بی

همه دردا رسن آخر بدرمون

درمان درد ما خود بی اثر بی

عبید زاکانی :

ای لعل لبت به دلنوازی مشهور

وی روی خوشت به ترکتازی مشهور

با زلف تو قصه ایست ما را مشکل

همچون شب یلدا به درازی مشهور

انوری :

ای کمال زمان بیا و ببین

که ز عشقت چگونه می سوزم

با بهار رخت تواند گفت

شب یلداکه روز نوروزم