دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تکثر گرایی در سیاست ورزی


تکثر گرایی در سیاست ورزی

شاید یکی از دلا یل عمده بن بست های سیاسی و اقتصادی تکروی در حوزه سیاست و قدرت است سیاست آنگاه در کشوری قفل می شود و در نهایت منافع ملی به خطر می افتد که گروه های مختلف ملی در جامعه حضور نداشته باشند پلورالیسم سیاسی که سابقه آن از اوایل قرن گذشته عقب تر نمی رود

شاید یکی از دلا‌یل عمده بن‌بست‌های سیاسی و اقتصادی تکروی در حوزه سیاست و قدرت است. سیاست آنگاه در کشوری قفل می‌شود و در نهایت منافع ملی به خطر می‌افتد که گروه‌های مختلف ملی در جامعه حضور نداشته باشند؛ پلورالیسم سیاسی که سابقه آن از اوایل قرن گذشته عقب‌تر نمی‌رود. یعنی ترتیباتی خاص به منظور توزیع قدرت سیاسی میان گروه‌ها، سازمان‌های مستقل از دولت و جلب علا‌قه و مشارکت آنها در صحنه سیاست و سیاستگذاری است. تکثر‌گرایان در حوزه قدرت بر این باورند که تعدد و تنوع گروه‌ها نه‌تنها یکی از واقعیات زندگی است، بلکه لا‌زم و مطلوب است که چنین باشد.

یعنی مردم همگروه شوند تا نسبت به منافعشان در کل جامعه و در برابر دولت بینش گسترده‌تر و ژرف‌تری به دست آورند و در عین منافع خویش مصالح عموم را نیز در نظر بگیرند. جامعه مطلوب آنچنان جامعه‌ای است که اقتدار همگانی در میان گروه‌های متعدد و متنوع پخش ‌شود و این گروه‌ها مکمل یکدیگر باشند و دولت به حفظ توازن طبیعی میان گروه‌ها بسنده کند و حاکمیت مطلق در دست دولت یا هیچ‌کس به تنهایی نباشد. (پلورالیسم سیاسی، فولا‌دوند)این سوال برای هر ایرانی مطرح است که چرا در این کشور در دو حوزه سیاست خارجی و سیاست اقتصادی روزبه‌روز نه‌تنها گرهی گشوده نمی‌شود بلکه گرفتار گره‌های بیشتر می‌شود؟ دولتمردان همواره این گره‌ها را به گردن دشمنان بیرون و عوامل داخلی آنان می‌اندازند. اخیرا آقای محمود احمدی‌نژاد با اشاره به اقدامات دولت در عرصه‌های اقتصادی، در جمع علما و روحانیون و طلا‌ب استان کهکیلویه و بویراحمد گفت: ...<دولت نه‌تنها در جبهه سیاسی و فرهنگی بلکه در جبهه اقتصادی نیز در حال نبرد سنگین با دشمنان و دنباله‌های داخلی آنان است.> وی همچنین گفت: <دشمنان و برخی عمال داخلی آنان از دو سال قبل همه توان خود را به‌خصوص در مسائل اقتصادی متمرکز کرده‌اند تا به زعم خود دولت و انقلا‌ب و مردم ایران را کنار بزنند اما یقینا این خیال خامی است که در سر می‌پرورانند...( >اعتماد ملی، ۵ مرداد ۸۷، ص۲)

این تئوری همواره در ادبیات سیاسی ما مطرح بوده که تمام عوامل شکست از آن سوی مرزها طراحی می‌شود. اگر این تئوری درست باشد چرا این توطئه‌ها در ایران زودتاثیرگذار است و چرا حکومت‌مردان نمی‌توانند این توطئه‌ها را خنثی کنند؟ جای سوال است. رئیس‌جمهور محترم می‌فرمایند: <این خیال خامی است که در سر می‌پرورانند.> اگر این خیال، خام و بی‌نتیجه است و اگر این توطئه‌های بیرونی رو به شکست است، پس ریشه این بحران اقتصادی و تورم توان‌شکن و گرانی‌های بی‌رویه و پله‌ای را باید در داخل جست و نه در آن سوی مرزها. این خاموشی‌های مکرر و مداوم که هر ساعت آن میلیاردها تومان خسران بار می‌آورد، ریشه در کجا دارد؟ امروز کشورهایی که انرژی هسته‌ای ندارند، مشکل برق خود را تاحدودی حل کرده‌اند. به نظر می‌رسد اگر دولت محترم به جای اینکه ریشه این بحران‌ها را در خارج و عوامل داخلی آنان ببیند، گاهی احتمال این را بدهد که ممکن است سیاست‌های اقتصادی و روابط خارجی به این شیوه معمول پاسخگو نیست، باید با کمک کسانی که چون مثل آنان نمی‌اندیشند سیاست‌های خود را تغییر دهد، چنین رویکردی بهتر خواهد بود که نظرات مخالفان یا منتقدان را توجیه کنیم و با مخالفان فکری خود هم‌اندیشی کنیم.

شاید در کمتر کشوری مانند ایران تورم لجام‌گسیخته باشد و انسان هر روز صبح که برای خرید به بازار می‌رود اضطراب او را فرامی‌گیرد که مبادا نرخ امروز با دیروز در جهت افزایش تغییر کرده باشد. لبنیات که خوراک روزمره مردم است در سال‌جاری چندین بار تغییر قیمت داشته است؟

چرا متولیان کشور به این مشکلا‌ت حساسیتی نشان نمی‌دهند. در روایات دینی از گرانی به‌عنوان بلا‌ یاد شده است. درست است که ملت ایران برای حفظ ملیت و اسلا‌میت خود همیشه در صحنه حضور دارد ولی اگر این حضور با منافع ملی گره نخورد، ممکن است روزی شاهد فقدان این حضور شویم. سوال دیگر از رئیس‌جمهور محترم این است: سیاستی که در ایران بر بازار مسکن حاکم است و درصد بالا‌ی جامعه را در بحران روحی و فقدان مسکن نگه داشته و درصد کمی را یک‌شبه صاحب ثروت انبوه کرده است، ریشه آن را در کجا باید جست؟ ریشه آن هر کجا باشد، به سیاست‌های اقتصادی دولت برمی‌گردد. اگر چنین اتفاقی در دولت گذشته رخ می‌داد بر سر او چه می‌آمد؟ نمونه دیگر آن بلا‌تکلیفی بانک‌ها و دعوای میان دولت و بانک مرکزی است. بلا‌تکلیفی بانک یک کشور در نرخ بهره یعنی بلا‌تکلیفی اقتصاد یک کشور. درست است که ابتکارات نظامی برای ملتی غرورآفرین است اما این غرور ملی موقعی معنا می‌دهد که به ثبات اقتصادی و سیاسی دست یافته باشیم.

در عمر این دولت محترم، در قاموس سیاست، واژه آزادی کمرنگ شد و جای آن کلمه شیرین عدالت را گرفت ولی آیا واژه عدالت کلمه‌ای است که فقط در سخنرانی‌ها ادا و تکرار می‌شود یا واژه‌ای است که باید مردم معنای آن را لمس کنند. دولتمردان می‌دانند که عدالت یعنی تعدیل درست ثروت و قدرت در دو عرصه اقتصادی و سیاسی. به گمان نگارنده تا در عرصه قدرت و سیاست عدالت برپا نشود، در حوزه ثروت عدالت امکان‌پذیر نخواهد بود. روی این لحاظ در دنیای دموکراسی، پلورالیسم سیاسی مکمل مردم‌سالا‌ری است. شعار مردم‌سالا‌ری هنگامی حقیقت دارد که احزاب و نهادهای دیگر سیاست و قدرت در کنار دولت وجود داشته باشند. و این طبیعی نیست که همه این نهادها و احزاب در جهت حاکمیت بیندیشند. به نظر می‌رسد مهم‌ترین راه برون‌رفت دولت از بن‌بست اقتصادی و احیانا سیاسی دعوت رقیبان خود در حل مشکلا‌ت است. ممکن است دولتی بر اساس دموکراسی و رای مردم انتخاب شود ولی اگر در ادامه سیاست به منتقدان خود توجهی نکند، این دولتی است که آغازش با معیار دموکراسی است ولی تداومش خودرایی است. بنابراین به دولتمردان توصیه می‌شود برای نجات خود و ملت از بن‌بست سیاسی و اقتصادی تکثرگرایی در حوزه قدرت و سیاست را جدی بگیرند.

محمدتقی فاضل‌میبدی