دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

وضعیت زرد


وضعیت زرد

تاملی بر تلویزیون در سال ۱۳۹۰

سال ۹۰ را می توان به لحاظ کمی و کیفی سالی پربار برای شبکه های سیما قلمداد کرد. سالی که در آن برخی از سریال های فاخر سیما نظیر مختارنامه به روی آنتن رفت و در زمینه پخش سریال هایی با مضامین خانوادگی نیز تنوع و تکثر جالب توجهی به چشم می آمد. در این یادداشت سعی داریم نگاهی گذرا بیندازیم به برخی از شاخص ترین سریال های به نمایش درآمده در سالی که روزهای پایانی آن را پشت سر می گذاریم.

● مختارنامه

آخرین اثر به نمایش درآمده از داود میرباقری مدت ها بود که یکی از کنجکاو برانگیزترین سریال های در دست ساخت سیما لقب گرفته بود. سریالی که بر محور شخصیت کم و بیش مبهم مختار ثقفی،عاقبت در سال جاری به پایان رسید تا زحمات هشت ساله میرباقری و عوامل سازنده سریال مورد ارزیابی مخاطبان قرار بگیرد.حقیقت آن است که میرباقری در کارگردانی مختارنامه تلاش بسیاری نمود که استانداردهای تلویزیون را ارتقا» بخشد. چهره پردازی بی نقص، صحنه آرایی باشکوه، نماهای هدفمند و توجه به جزئیات که نقشی به سزا در خلق شخصیت های ماندگار سریال ایفا نمودند مختارنامه را به یکی از دیدنی ترین سریال های سیما تبدیل نمود.

فریبرزعرب نیا پس از سال ها دوری از سینما با بازی درنقش مختاریک بار دیگر نامش را بر سر زبان ها انداخت و رضا کیانیان، فرهاد اصلانی، رضا رویگری و ...مجموعه ای از تماشایی ترین بازی های سال های اخیر تلویزیون را به نمایش گذاشتند. با این همه مختارنامه نتوانست آنچنان که انتظار می رفت توقعات آنهایی را که به دنبال تماشای لحظات موثق و متقنی از تاریخ هستند برآورده کند. میرباقری درمختارنامه اش تا حدی صحت روایات تاریخی را فدای پیشبرد درام کرد تا سریال با استفاده از جذابیت های قصه پردازی بتواند همراهی هرچه بیشتر بینندگان را برانگیزد.

● وضعیت سفید

وضعیت سفید سریال کاملا هوشمندانه ای بود، این را می شد ازهمان عنوان بندی آغازین سریال درک کرد. تیتراژی به شدت نوستالژیک که با اشاره به المان هایی مشخص به سرعت تماشاگر را به حال و هوا وسال های مورد نظر فیلمنامه پرتاب می کرد. سال هایی که به واسطه موشک باران پایتخت و کشیده شدن جنگ تحمیلی به فضای شهری، از جمله سال های حساس و پرهیاهوی این سرزمین محسوب می شود. حسن کار حمید نعمت الله در این بود که در کارگردانی سریالی اینچنین پرشخصیت، سعی نمود که تا سرحد امکان به مفهوم واقعی زندگی نزدیک شود. اما بازسازی جالب توجه فضای سال های میانی دهه شصت تنها ویژگی این سریال نیست. نقطه قوت آن را باید در دل فیلمنامه آن جستجو کرد. فیلمنامه ای که مهم ترین شاخصه های آن را می توان شخصیت پردازی قوی و خلق قصه ای جذاب و نگارش دیالوگ هایی شنیدنی دانست. سبکی مشابه آنچه که پیش از این در قالب فیلم سینمایی بی پولی از این فیلمسازدیده بودیم. با این وجود قصه کم اوج و فرود وضعیت سفید به تدریج موجبات عدم همراهی برخی از بینندگان تلویزیونی را فراهم آورد. شاید بتوان پخش شبانه این سریال را از جمله دلایل این امر ارزیابی کرد.

● ساختمان پزشکان

درسالی که دست سیما در تولید و نمایش سریال های طنز خالی به نظر می رسید سروش صحت با ساختمان پزشکان توانست چراغ کمدی درتلویزیون را روشن نگه دارد. در زمانه ای که به نظرمی رسید دیگر دوره طنزهای آپارتمانی به سر رسیده است پیمان قاسم خانی و سروش صحت نشان دادند هنوزهم می توان با تزریق چاشنی خلاقیت، سریال هایی را روانه آنتن کرد که بینندگان خسته و کلافه سیما را راضی نگه دارد. سریال اگر چه با محوریت شخصیت نیما افشار(با بازی درخشان بهنام تشکر) به پیش می رفت ولی شخصیت های فرعی نیز به حد کافی در پیشیرد قصه ها تاثیرگذار می نمودند. به عنوان نمونه می توان از شخصیت خانم شیرزاد (شقایق دهقان) نام برد که نشان داد بازیگران زن نیز قادرهستند در سریال های طنز موجبات قهقهه بینندگان را فراهم کنند.

● شوق پرواز

سریالی که می توانست یکی از بهترین های سیما در سال ۹۰ لقب گیرد، به نظر می رسد در نهایت بیشترین آسیب را از سهل انگاری در دوره تحقیق و نگارش فیلمنامه دیده است. زندگی شهید عباس بابایی به لحاظ دراماتیک می توانست دستمایه ای جذاب در اختیار فیلمنامه نویسان اثر قرار دهد ولی چیزی که در نهایت به نمایش درآمد، سریالی بود که فاقد قصه پردازی مناسب و جذابیت های دراماتیک بود. وقتی مواد اولیه یک سریال در قالب مورد انتظار نیست بدیهی است کارگردانی شاخص یدالله صمدی و بازی شهاب حسینی نیز تحت الشعاع قرار گیرد. با این همه سریال هایی همچون شوق پرواز از پتانسیل فراوان و ضرورت اجتناب ناپذیری که در زمینه ساخت فیلم هایی درباره بزرگان معاصر این مرز و بوم وجود دارد حکایت می کنند.

● تکمله

علاوه بر سریال های ذکر شده، سریال های متعدد دیگری در ظرف سال جاری به روی آنتن رفتند که بدیهی است پرداختن به آن ها در این مقال نمی گنجد. نکته حائز اهمیت اما این است که پس از تهیه و پخش چندین و چند ملودرام اشک برانگیز که با قصه هایی گزنده، کام بینندگان تلویزیونی را به شدت تلخ نمودند با پخش سریال های روتین نقطه سر خط و خانه اجاره ای، بار دیگر رویکرد پخش سریال های طنز در دستور کار شبکه های سیما قرار گرفته تا بازهم خلا» برنامه ریزی مناسب جهت به روی آنتن بردن سریال هایی با موضوعات مختلف به شدت احساس شود. این که چگونه می شود یکی از شبکه های سیما به یکباره، پخش شبانه دو سریال طنز را دردستور کار قرار می دهد، ازآن دست سوالاتی است که شاید بتوان با توجه به شرایط روز و رخدادهای در پیش رو، پاسخی احتمالی برای آن پیدا کرد ولی از دید رسانه ای چندان نمی تواند قابل توجیه باشد. به این دو سریال، پخش سری جدید مجموعه خنده بازار را نیز باید افزود که اگرچه با تغییر تیم نویسندگان،کمتر نشانی از خنده و طنز در آن یافت می شود ولی ناخودآگاه دز محوریت برنامه های طنز در یک شبکه تلویزیونی را آن قدر بالا می برد که می تواند پس زدن تدریجی مخاطبان را در پی داشته باشد. باید دید آیا سریال های نوروزی قادر خواهند بود وضعیت زرد این روزهای سیما را بار دیگر به وضعیت سفید مبدل سازند؟

نویسنده : فرهاد خالدار