شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

سلامت سازمانی


سلامت سازمانی

سازمان سالم جایی است كه افراد با علاقه به محل كارشان می آیند و به كاركردن در این محل افتخار می كنند درحقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیكی, روانی, امنیت, تعلق, شـــــایسته سالاری و ارزشگذاری به دانایی, تخصص, و شخصیت ذی نفعان, و رشد دادن به قابلیتهای آنها و انجام وظایف محول شده از سوی فراسیستم های خود در اثربخشی رفتار هر سیستمی تاثیر بسزایی دارد

مفهوم سلامت سازمانی مفهوم بی نظیری است كه به ما اجازه می دهد تصویر بزرگی از سلامت سازمان داشته باشیم. در سازمانهای سالم، كارمندان متعهد و وظیفه شناس و سودمند هستند و از روحیه و عملكرد بالایی برخوردارند.

سازمان سالم جایی است كه افراد با علاقه به محل كارشان می آیند و به كاركردن در این محل افتخار می كنند. درحقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیكی، روانی، امنیت، تعلق، شـــــایسته سالاری و ارزشگذاری به دانایی، تخصص، و شخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیتهای آنها و انجام وظایف محول شده از سوی فراسیستم های خود در اثربخشی رفتار هر سیستمی تاثیر بسزایی دارد. در این مقاله سعی شده است مفهوم سلامت سازمانی، ویژگیهای سازمان سالم، مولفه های سلامت سازمانی، كاركردهای سیستم برای حفظ سلامت خود، و تحقیقات انجام شده در این زمینه به بحث و بررسی گذاشته شود و نتایج و پیشنهادات عملی در این زمینه بیان گردد.

آموزش و پرورش به عنــــوان اساس و زیربنای توسعه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر جامعه است، امروزه در اغلب كشورها آموزش و پرورش صنعت رشد قلمداد می شود و پس از امور دفاعی بیشترین بودجه دولتی را به خود اختصاص می دهد. از آنجایی كه بخش قابل توجهی از آموزش و پرورش در مدارس صورت می گیرد مدارس به عنوان یك نظام اجتماعی حساس و مهم، از جایگاه خاصی برخوردارند. مدارس در صورتی خواهند توانست وظیفه خطیری را كه به دوش آنهاست به نحواحسن انجام دهند كه سازمانهای سالم و پویایی باشند.

به نظرمایلز سلامت سازمانی عبارت است از دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقا و گسترش توانایی خود برای سازگاری بیشتر. ازنظر لایدن و كلینگل سلامت سازمانی یك مفهوم تقریباً تازه ای است و شامل توانایی سازمان برای انجام وظایف خود به طور موثر و رشد و بهبود سازمان می گردد. یك سازمان سالم جایی است كه افراد می خواهند در آنجا بمانند و كار كنند و خود افرادی سودمند و موثر باشند.

بنابراین، مدارس سالم موجبات انگیزش و علاقه مندی به كار را در معلمان به وجود آورده و از این طریق اثربخشی خود را بالا می برند.

ازطرفی دیگر، جو سازمانی سالم و حمایتگر باعث اعتماد بیشتر افراد و روحیه بالای آنان و بالطبع باعث افزایش كارایی معلمان می شود كه افزایش كارایی معلمان به نوبه خود عامل مهمی در افزایش اثربخشی مدرسه محسوب می شود.

مطلب دیگری كه در كنار مفهوم سلامت سازمانی توجه به آن حائزاهمیت است نقش مدیریت به عنوان عامل اصلی ایجاد و ارتقای سطح سلامت در سازمان است. در مدارس مدیران وظایفی دارند كه برای انجام آن بایستی نقشهای سازمانی و روابط بین فردی و اهداف مدرسه را به طور روشن بفهمند و درجهت تامین نیازهای اعضای مدرسه و ارباب رجوع تلاش كنند و سازمان مدرسه را قادر به برخورد موفقیت آمیز با نیروهای داخلی و خارجی كرده تا بتواند نیروهای مخرب را نیز درجهت هدف اصلی سازمان هدایت كرده و با تامین اهداف مدرسه، سودمندی و ادامه حیات آن را تضمین كنند.

● مفهوم سلامت

سلامت به معنی فقدان بیماری و نارسایی در ارگـــانیسم است.

مایلز معتقد است صرف نظـــــر از اشكالاتی كه مفهوم ارگانیسم پنداری سازمان و نوع آرمانی بودن مفهوم سلامت كامل به بار می آورند. رویكرد سلامت سازمانی از لحاظ فهم پویاییهای سازمانها و پژوهش و كوشش جهت بهسازی آنها، مزایای علمی قابل ملاحظه ای دارد. (۱)

● سلامت سازمانی

سلامت سازمانی را مایلز در سال ۱۹۶۹ تعریف كرد و ضمن پیشنهاد طرحی برای سنجش سلامت سازمانها، خاطرنشان كرد كه سازمان همیشه سالم نخواهدبود. به نظر او سلامت سازمانی اشاره می كند به دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقا و گسترش توانایی خود برای سازش بیشتر. (۲)

عباس زاده ویژگیهای سازمانی كه جو سالمی دارد را به شرح زیر بیان می كند:

در مبادله اطلاعات قابل اعتماد است؛

دارای قابلیت انعطاف و خلاقیت برای ایجاد تغییرات لازم برحسب اطلاعات به دست آمده است؛

نسبت به اهداف سازمان دارای یگانگی و تعهد است؛

حمایت داخلی و آزادی از ترس و تهدید را فراهم می آورد، زیرا تهدید به ارتباط خوب و سالم آسیب می رساند، قابلیت انعطاف را كاهش داده و به جای علاقه به كل نظام، حفاظت از خود را تحریك می كند. (۳)

لایدن و كلینگل درمورد سلامت سازمانی می نویسند؛ سلامت سازمانی مفهوم تقریباً تازه ای است و تنها شامل توانایی سازمان برای انجام وظایف به طور موثر نیست بلكه شــامل توانایی سازمان برای رشد و بهبود نیز می گردد. ناظران در سازمانهای سالم كاركنانی متعهد و وظیفه شناس، روحیه بالا، كانال های ارتباطی باز و موفقیت بالا می یابند و یك سازمان سالم جایی است كه افراد می خواهند در آنجا بمانند و كار كنند و به آن افتخار كنند و خود افرادی سودمند و موثر هستند. (۴)

پویاییهای سازمانی: سالم تا غیرسالم: سلامت سازمــانی مدرسه چارچوب دیگری برای مفهوم سازی جو عمومی مدرسه است. مفهوم سلامتی مثبت در یك سازمان، توجه را به شرایطی جلب می كند كه رشد و توسعه سازمان را تسهیل كرده و یا مانع پویاییهای سازمان است. (۵)

همان طور كه پارسونز می گوید: همه سیستم های اجتماعی، اگر قرار باشد كه رشد و توسعه یابند، باید چهار كاركرد اساسی (انطباق)، (كسب هدف)، (یگانگی)، و (دوام). را با موفقیت انجام دهند. به عبارت دیگر، سازمانها درحل چهار مشكل موفق باشند:

۱ - مشكل كسب منابع كافی و سازش با محیط خود؛

۲ - مشكل تعیین و اجرای هدف؛

۳ - مشكل نگهداری وحدت در داخل سازمان؛

۴ - مشكل ایجاد و حفظ ارزشهای منحصر سیستم.

بنابراین، سازمان باید با نیازهای انطباق و كسب هدف و نیز نیازهای بیانی، یگانگی اجتماعی و هنجاری برخورد بكند، درواقع فرض بر این است كه سازمانهای سالم، به طور اثربخشــــی هر دو دسته از نیازها را برآورد می كنند. (۵)

● ویژگیهای سازمان سالم

براساس ابعاد و ویژگیهایی كه مایلز، بنیس، سرجیووانی، آرجریس، پارسونز و دیگران برای سازمانهای سالم قائلند، ساعتچی ویــژگیهای سازمان سالم را به شرح زیر بیان می كند:

اهداف موسسه برای اكثریت كاركنان سازمان روشن است و كلیه فعالیتها درجهت اهداف انجام می پذیرد؛

كاركنان نسبت بـــه سازمان احساس تعلق می كنند و علاقه مند به اعلام نظرات خود درمورد مشكل هستند؛ زیرا نسبت به حل آنها با خوش بینی اقدام می شود؛

مسائل در چارچوب امكانات موجود به صورت فعال و واقع بینانه برطرف می شود. كاركنان در جهت حل مشكلات به صورت غیررسمی و فارغ از عنوان و مقام رسمی با یكدیگر همكاری می كنند و درگیر این نیستند كه ببینند مدیران سطح بالا چگونه فكر می كنند و حتی خواسته ها و نظرات رئیس موسسه را موردسوال قرار می دهند؛

تصمیم گیری برای افزایش كارایی موسسه براساس عواملی از قبیل توانایی، احساس مسئولیت، وجود اطلاعات، حجم كار، زمان منــــاسب و تجزیه وتحلیل منطقی صورت می گیرد؛

برنامه ریزی در موسسه براساس واقعیتها، آینده نگری، عملكرد و برقراری نظم صورت می گیرد و در این مورد روحیه همكاری وجود دارد. به عبارت دیگر، قبول مسئولیت توسط مشـــاركت فعال كلیه اعضا به خوبی مشاهده می شود؛

قضاوت و خواسته های منطقی كاركنان سطوح پایین سازمان موردتوجه و احترام است؛

مسائلی كـــــه در موسسه موردبررسی و حل و فصل قرار می گیرند، شامل نیازهای شخصی و روابط انسانی نیز می شود؛

تشریك مساعی به صورت آزاد و داوطلبانه صورت می گیرد. كاركنان آماده برای كمك و همكاری سازنده درجهت نیل به اهداف تعیین شــــده هستند، و در این راستا تلاش زیادی می كنند؛

هرگاه بحرانی موسسه را تهدید كند، برای رفع آن با یكدیگر متحد شده و خود را موظف به رفع بحران می دانند؛

تضاد در امر تصمیم گیری مهم تلقی می شود و به طور موثر با همكاران مطرح می گردد، كاركنان آنچــــــه را احساس می كنند ابراز می دارند و از دیگران نیز همین توقع را دارند؛

یادگیری حین انجام كار به مقدار زیادی براساس طریق، و كوشش خود یادگیرنده و راهنمایی و توصیه یاددهنده صورت می گیرد. كاركنان یكدیگر را به عنوان یك فرد مستعد و توانا برای یادگیری و توسعه می بینند؛ انتقاد گروهی درارتباط با پیشرفت كار به طور عادی انجام می گیرد؛ صداقت در رفتار كاملاً مشهود است و كاركنان نسبت به یكدیگر احساس احترام و تعلق دارند و خود را تنها حس نمی كنند؛

كاركنان كاملاً متحرك هستند. براساس انتخاب و علاقه در فعالیتها مشاركت می كنند و حضور در موسسه برایشان مهم و لذت بخش است؛

مدیریت و رهبری به صورت انعطاف پذیری در موسسه اعمال می شود و در مواقع لزوم، مدیریت و سازمان خود را با موقعیتها و تغییرات محیط تطبیق می دهد؛

حس اعتماد، آزادی ومسئولیت متقابل در بین همكاران زیاد است. افراد واقف هستند كه چه چیزهایی برای سازمان مهم است و چه چیزهایی كم اهمیت؛

قبول ریسك به عنوان یكی از شرایط توسعه و تغییر، موردقبول مدیریت و كاركنان موسسه است؛

موسسه معتقد است كه افراد باید از اشتباهات گذشته یاد بگیرند كه چنین اشتباهاتی اثراتی در كار داشته است؛

منابع و مأخذ:

۱ - علاقه بند، علی، سلامت سازمانی مدرسه، فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش، شماره ۲۱، بهار ۱۳۷۸، ص ۱۴.

۲ - WAYNE.K, AND JOHN A, FELDMAN. “ORGANIZATIONAL HEALTH: THE CONCEPT AND ITS MEASURE”. JOURNAL OF RESEARCH AND DEVELOPMENT IN EDUCATION, NUMBER ۴, ۱۹۸۷, P:۳۰.

۳ - عباس زاده، میرمحمد، حرفه معلمی و رضایت شغلی، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره ۱، ۱۳۶۹، ص ۷۴ - ۵۸.

۴ -JULIE A LYNDEN & WILLIAM, KLINGLE. “SUPERVISING ORGANIZATIONAL HEALTH”. SUPERVISION JOURNAL, ۲۰۰۰, PP: ۳-۵.

- هوی و میسكل، تئوری، تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی، ترجمه: سیدعباس زاده. میرمحمد، جلد دوم، ارومیه، انتشارات انزلی، ۱۳۷۱، ص ۳۵. بقیه منابع در دفتر مجله موجود است.

حسینعلی جاهد: داشجوی كارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه تهران


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.