دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

دو نکته ای که دولتمردان نباید فراموش کنند


دو نکته ای که دولتمردان نباید فراموش کنند

طرح هدفمند کردن یارانه ها و اجرای آن این روز ها بحث روز است

طرح هدفمند کردن یارانه‌ها و اجرای آن این روز‌ها بحث روز است. در این خصوص پس از سعی فراوان توسط دولت، به نظر می‌رسد که مطلوبیت طرح و نکات مثبت موجود در آن مورد قبول بسیاری قرار گرفته است. بدیهی است به خاطر وجود یارانه‌های بعضاً غیرمتعارف، الگوی تولید از حالت ایده‌آل خود خارج شده است، به عنوان مثال ممکن است در ایران تولید نوعی کالا دارای مزیت اقتصادی واقعی نباشد ولی به دلیل کسب یارانه، تولید آن اقتصادی جلوه کند. این به این معناست که تولید چنین کالایی برای تولید‌کننده سودده است، حال آنکه برای کشور زیان‌آور. پس از آنکه طرح هدفمند کردن یارانه‌ها به طور کامل اجرا شود الگوی تولید هم به الگوی تولید تبدیل خواهد شد. در این خصوص چه بسا از میزان تولید بسیاری کالاها کم شده و به تولید کالاهای دیگری اضافه شود، به این معنا که این طرح طریقه تخصیص منابع را در اقتصاد کشور عوض خواهد کرد.

چگونگی انجام تولید مساله دیگری است که مورد توجه قرار گرفته بنابراین پس از اجرای این طرح ترکیب مواد اولیه، ماشین‌آلات و نیروی کار در بسیاری از صنایع عوض خواهد شد. کارخانه‌ای که تا به حال تولید در آن با گاز طبیعی اقتصادی بوده حال ممکن است با مصرف نوع دیگری سوخت مثل نفت گاز اقتصادی باشد. اگر تا به حال تولید برق از نیروی باد مقرون به صرفه نبوده ممکن است منبعد اقتصادی باشد و بسیاری تغییرات دیگر. اینها همه تغییراتی است که در بازار نوسان ایجاد خواهد کرد و ممکن است این نوسان‌ها در مواردی شدید هم باشند. نوسان در اقتصاد یعنی ریسک و در زمان‌هایی که ریسک بالاست حجم سرمایه‌گذاری کم می‌شود که این خود به منزله کم شدن رشد اقتصادی است، لذا این مسلم است که اجرای طرح فوق رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد ولی این کاهش موقتی است و غیرقابل اجتناب.

این کاهش رشد در حقیقت جبران‌کننده همان افزایش رشد کاذبی است که پس از وضع یارانه‌ها طی سالیان دراز در اقتصاد نمایان شد. بنابراین اگرچه اجرای این طرح معایبی نیز دارد ولی چاره‌ای هم جز اجرای آن و قبول مشکلات در کوتاه‌مدت وجود ندارد. مجموعه فعالیت‌های اقتصادی کلان کشور باید بهینه شود و برای این کار، هم الگوی نوع تولید و هم الگوی چگونگی تولید باید اصلاح شوند. مساله مهمی که باقی می‌ماند طریقه اجرای طرح است.

در خصوص طریقه اجرای طرح سه موضوع به طور خاص قابل توجه است؛ یکی سرعت اجرا، دیگری همسان‌سازی و بالاخره ازدیاد بهره‌وری از طریق ایجاد رقابت. در مورد سرعت اجرای طرح به نظر می‌رسد دولت کمی شتابزده عمل کرد، اگرچه این را هم می‌دانیم که اگر این سرعت کم بود، امکان هرگز اجرا نشدن آن بالا می‌رفت. در کشوری که درصد قابل ملاحظه‌ای از اقتصاد آن دولتی است و به علاوه، ارگان‌ها و سازمان‌های شبه‌دولتی بانفوذ نیز در آن فعالیت اقتصادی می‌کنند، اجرایی نشدن قوانین یا تصمیمات دولت دور از ذهن نیست، مگر اینکه طرح‌ها با سرعت و قاطعیت زیاد انجام شوند. دوم همسان‌سازی است که در هر صورت تعدادی از کارخانه‌ها با شرایط قبلی احداث شده‌اند که بخش زیادی از تولید ناخالص داخلی و میزان اشتغال به خاطر وجود همین واحد‌های تولیدی ایجاد می‌شود.

حال در شرایط جدید باید اطمینان حاصل شود که درجه رقابت‌پذیری آنها در قبل و بعد از اجرای طرح حفظ شود. این کار تنها با ایجاد تعادل بین ازدیاد قیمت انواع انرژی ممکن است. به عنوان مثال اگر در نتیجه اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، قیمت برق دو برابر شود و قیمت گاز چهار برابر، تعادل رقابتی موجود در بازار به هم می‌خورد. اگر مثلاً هر دو، سه برابر شوند یا حتی به وسیله وضع مالیات، هر دو نوع انرژی چهار برابر شوند، درجه رقابت‌پذیری بین واحد‌های تولیدی حفظ می‌شود. این مطلب در مورد صنایع انرژی‌بر مانند فولاد و سیمان که جزء صنایع اولیه و زیربنایی نیز هستند بسیار مهم است. وقتی اختلافی بین مقدار افزایش قیمت انواع سوخت وجود داشته باشد، کارخانه‌هایی که در نقاط شهری و مرکزی مستقر شده‌اند و طبیعتاً به برق و گاز متصل هستند رقابتی‌تر شده و آنهایی که در نقاط محروم فعالیت می‌کنند متضرر می‌شوند. این شیوه قیمت‌گذاری به ضرر مناطق محروم کشور و برخلاف سیاست‌های دولت فعلی است.

مساله آخر این است که اگرچه قرار است همه مصرف‌کنندگان بهای تمام‌شده انرژی مصرفی خود را بپردازند ولی باید اطمینان حاصل شود که این قیمت تمام‌شده در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد. اگر نه مصرف‌کنندگان پول بیشتری برای بهای انرژی مصرفی خود پرداخت می‌کنند و تولید‌کنندگان انرژی هم هر روز هزینه‌ها و بنابراین قیمت‌های خود را افزایش می‌دهند. این امر ممکن نیست مگر با ایجاد رقابت موثر و کافی در سطوح مختلف صنایع تولید‌کننده انواع انرژی. بنابراین تنها چاره ایجاد رقابت بین تولید‌کنندگان انواع انرژی است و در این صورت بهره‌وری در تولید انرژی بالا رفته و به تبع آن به بهره‌وری تمام صنایع افزوده خواهد شد. بنابراین انتخاب سرعت مناسب و به خصوص حفظ نسبت برابری و در نتیجه اعمال عدالت بین قیمت انواع انرژی، موفقیت یا عدم موفقیت اجرای طرح را تعیین خواهد کرد. آنچه مسلم است این است که اگرچه این تغییر جراحی نیست ولی یک تغییر بزرگ است و به نفع اقتصاد کشور. ولی طریقه اجرای آن هم از اهمیت زیادی برخوردار است.

دو هشدار هم باید به دولتمردان داده شود: اول اینکه برای رفع مشکلات کوتاه‌مدت نباید به وضع یارانه‌های موقتی بپردازند که این همان چاه قبلی است و دیگر اینکه از تورم‌زدایی اجرای طرح به هیچ‌وجه نباید هراسیده شوند که این تورم بنیادی نبوده، بنابراین کوتاه‌مدت است. به بیان دیگر می‌توان ادعا کرد که ازدیاد تورم ممکن نیست بلکه نوسان در آن ظاهر خواهد شد، مگر اینکه به طور همزمان تغییرات دیگری در مولفه‌های دیگر اقتصادی مانند حجم نقدینگی در کشور داده شود.

سیدکاظم اورعی

استاد دانشگاه استرلینگ انگلیس