شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
جهانی شدن جهانشمول نیست

می گویند: عصر، عصر جنبش های ناگهانی است. عصری كه برخی بر تغییرات فرهنگی تأكید دارند، برخی بر دگرگونی های اقتصادی و تغییر در نظام تولید و بازاریابی،. . . برخی هم تحولات را به امور مالی شركت ها نسبت می دهند. بدون شك، دگردیسی های دوران جدید بسیار گسترده و حائز اهمیت است. انسان این عصر در بزرگراه های اطلاعاتی قدم می زند، گفت و گو می كند و به فراسوی مكان و زمان می رود و به قله های آمال و آرزوهایش صعود می كند. اما در جریان این فراز و نشیب ها، چالش هایی وجود دارد كه دراثر رویارویی با موج های جدید جهانی شدن، پدید آمده است. چالش هایی كه شاید در دوره مدرن به آن ها كمتر توجه شده. چالش هایی كه ریشه در حركت شتابان سرمایه های جهانی در قالب شركت های چند ملیتی دارد. امروز توسعه یافتگی منوط به گسترش شهرها ست. شهرها گسترش می یابند و به تعبیر دكتر مظفرصرافی استاد دانشگاه شهید بهشتی، این شهرها هستند كه می توانند در بسط و گسترش جامعه مدنی و محیطی خلاق كه به قابلیت شكوفایی استعداد ها در جهان می انجامد، یاری رساند. مسیر توسعه برگشت ناپذیر است، اما پیامدهای منفی ناشی از پیشرفت هم قابل كتمان نیست. نابسامانی هایی كه شاید ریشه در شیوع فرهنگ مصرف داشته باشد. فرهنگ مصرف در شهرها هر روز و هر ساعت از سوی دستگاه های برنامه ساز تبلیغ می شود و به تبع آن كمپانی های عظیم كوكاكولا، مك دونالدو. . . روز به روز فربه تر می شوند. حاصل این شرایط چیست؟ پاسخ این سؤال را در گفت و گوی ما با دكتر صرافی، در ادامه دنبال كنید.
به نظر می رسد كه تعریف توسعه مسیر پر فراز و نشیبی را پیموده است. زمانی توسعه را معادل رشد اقتصادی در نظر می گرفتند و بسیاری از كشورها در تلاش برای رشد تولید ناخالص ملی و یا درآمد سرانه خود بودند. پس از مدتی كه ناكارآمدی این الگو مشخص شد، تعاریف و اصول دیگر مورد توجه قرار گرفت، برای نمونه به كاهش نابرابری های اقتصادی و تغییر الگوهای تولید، توزیع و مصرف اهمیت داده شد. امروز از توسعه انسانی و توسعه پایدار و رشد امكانات برای همه افراد بشر سخن به میان می آید. به نظر شما امروز چه الگویی از توسعه قابل پیگیری و پیاده كردن است و كدام رهیافت می تواند در كشورهای در حال رشد به نتیجه برسد؟
همان طور كه شما هم اشاره كردید امروز، یك شعار فراگیری به نام توسعه وجود دارد كه هر كشوری به دنبال دستیابی به آن است. برای دستیابی به توسعه راه های مختلفی وجود دارد، ولی در مورد آرمان و اهداف آن و این كه چه چیزی توسعه تلقی می شود، درحال رسیدن به توافقی بین متخصصان این رشته هستیم. برای نمونه شاخص درآمد سرانه باید درحد قابل قبولی باشد و یا توزیع درآمد حتماً لحاظ شود. چرا كه مسأله فقر، بیكاری و . . . برای جوامع بشری مسأله ای مهم و قابل توجه است. از طرف دیگر یك سری حساسیت های زیست محیطی وجود دارد كه انتظار می رود جوامع به آن توجه نمایند، زیرا لازم است استفاده جوامع از مواهب طبیعی، سبب تخریب و آلودگی محیط زیست نشود. این یك توافق كلی است كه در حال رسیدن به آن هستیم.
●آقای دكتر آیا فرایند جهانی شدن در این روند موثر نیست؟
بله. به نكته مهمی اشاره كردید. فرایند كلانی، به نام جهانی شدن در حال رخ دادن است كه بر ایده ها و الگوهای توسعه هم تأثیر گذاشته است. از مهم ترین پیامدهای جهانی شدن، مسأله انحصار و كوچك شدن گروه های بهره مند از توسعه است. یعنی مفهوم فرایند جهانی شدن دارای ویژگی هایی است كه پهنه توسعه را لزوماً گسترده نمی كند و قشرهای بهره مند از توسعه را افزایش نمی دهد.
●من فكر می كنم مصداق عرایض شما در شهرها بیشتر نمود پیدا می كند تا روستاها. . . چون اكثر روستاییان بر اساس اقتضا و نوع معیشتشان، هزینه های زندگی شان محدود است و كمتر در میان قشرهای روستایی شكاف طبقاتی دیده می شود، در صورتی كه موج های جهانی شدن نخستین تأثیر خود را بر روی زندگی قشرهای شهری خواهد گذاشت. آیا شما این ایده را قبول دارید؟
بالطبع این گزینشی برخورد كردن توسعه در دوران جهانی شدن، مسأله ای است كه در شهرها بیشتر به چشم می خورد و مطرح می شود كه البته این موضوع به تغییر كاربری ها و ساختار شهرهای امروزی برمی گردد. ما از ابتدای انقلاب صنعتی وقتی می خواستیم شرایط زندگی در یك شهر را بهبود ببخشیم به بهبود و افزایش كارآیی روند تولید در آن می پرداختیم. در آن دوران تلاش می كردند كه در شهر تولید صنعتی را بالا ببرند و از این طریق شغل و درآمد ایجاد كنند. بتدریج تلاش شد مشاغل جنبی كه مشاغل وابسته به تولید را ایجاد می كردند، گسترش یابد تا اقتصاد رونقی گرفته و اجتماع شهرها به وجود آید. وقتی شهرها تكوین پیدا می كردند، شهرداری ها می توانستند مالیات بیشتری بگیرند و خدمات مورد نیاز را به شهروندان ارائه دهند. اما با گذر زمان ما به دوره ای رسیدیم كه به «مدیریت گرایی» معروف است، در این دوران شهرها دیگر مكان های تولید متمركز قلمداد نمی شدند بلكه مدیریت و تخصیص منابع در آن ها كلیدی شد به طوری كه باید با تدبیر و اندیشه منابع را طوری اختصاص می دادند كه شهرها رونق گیرند.
بر همین اساس، ما دیگر شاهد رشد شهرهایی مثل شیكاگو و منچستر نیستیم، كه همانند دوران انقلاب صنعتی كارخانه های عظیم نساجی و خودروسازی در آن ها رشد كنند بلكه شهرها به مراكز مدیریتی تبدیل شدند. در دهه های اخیر شهرها یك پرش دیگر داشته اند و تفكر ما را در مورد برنامه ریزی شهری دستخوش تغییر كرده اند. بعد از تولیدگرایی و مدیریت گرایی امروزه شهرها مهد كارآفرینی شده اند و تلاش برنامه ریزان شهری این است كه محیط شهر طوری طراحی و تنظیم شود كه كارآفرینی را رونق دهد.
با توجه به انقلاب انفورماتیك و در حاشیه قرار گرفتن الگوی تولیدگرایی و حذف تدریجی مشاغل صنعتی، الگوی كارآفرینی تا چه حد توانسته است به نیازهای امروزی جوامع بشری پاسخ دهد؟
امروز، راهكارهای بسیار زیادی برای تخصیص منابع و افزایش تولید پیشنهاد شده است. وقتی از كارآفرینی صحبت می كنیم، در واقع می خواهیم با ایجاد محیط مناسب از قابلیت های همه بازیگران توسعه حداكثر استفاده صورت گیرد.
ما باید كنشگران فعالی را در اختیار داشته باشیم كه سرزنده و پویا در راستای پیشرفت و ترقی گام برمی دارند و هدفشان تولید خلاق باشد نه چیز دیگر. ما نباید هرگز نیرویی را حذف كنیم بلكه باید با رهیافت كثرت گرایی زمینه رشد مردم سالاری را در جهان فراهم نماییم. تا همه نیروهای مولد، اعم از مولد فكری و بازویی آزادانه به كار خلاق بپردازند. این جمله برای من خیلی جذاب است كه یكی از اندیشمندان گفته است، ما در قرن نوزدهم با امپراتوری هایی سر و كار داشتیم كه جهان را در سیطره خود داشتند. بر همین اساس، قرن نوزدهم را قرن امپراتوری هایی نام نهادند كه سردمدار نهادها و نیروهای اجتماعی جهان محسوب می شوند، ولی در قرن بیستم با دولت - ملت ها سر و كار داریم. دولت - ملت ها نهادهای پیشتاز و سردمدار در قرن گذشته بودند و قرن بیست و یكم، قرن شهرها اعلام شده است. زیرا شهرها به صورت محرك جهانی عمل می كنند و پایه اساسی برنامه ریزی و سیاستگذاری ها، تلقی می شوند.
●شاید هم علت اصلی پر رنگ شدن نقش شهرها به الگوهای جهانی شدن مرتبط باشد؟
بله. در واقع موج جهانی شدن، شهرها و قشرهای گسترده شهرنشینی را گلچین می نماید و آن ها را از ثروت و آسایش مادی بهره مند می سازد. شهرها همچنین می توانند نقش خاصی در راستای تحقق عدالت اجتماعی و حفاظت محیط زیست ایفا كنند، كه این دو از اركان اصلی توسعه پایدار هستند. در بحث رشد اقتصادی همه پذیرفته اند كه شهرها پیشتاز توسعه ملی هستند اما در این كه چه رسالتی برای عدالت اجتماعی و حفاظت محیط زیست دارند، پرسش های بسیاری وجود دارد.
●عده ای معتقدند بسیاری از نابسامانی و ناكارآمدی ها از شهرها نشأت می گیرد و می گویند اگر قرار است ما محیط زیست را حفظ كنیم، بهتر است شهرها نباشند یا تا جای ممكن تحلیل روند، نظر شما در این مورد چیست؟
بله. عده ای بر این اعتقادند كه اگر شهرها نباشند و یك نوع بازگشت به روستاها و هنجارهای سنتی صورت گیرد، بشر آسوده خواهد شد. این افراد دچار حس نوستالژیك شده اند و تأكید دارند كه زندگی قدیم خیلی جذاب تر است. اما نظر من دقیقاً برخلاف این ایده است. عقیده دارم كه اتفاقاً برای روبرو شدن با وجهه منفی جهانی شدن، رسالت ویژه ای بر عهده شهرهاست. همین جمله ای كه می گوید قرن بیست و یك قرن شهرهاست، منظور این است كه كانون های رشد و تولید در قرن بیست و یك شهرها خواهند بود و دیگر این كشورها نیستند كه باهم رقابت می كنند و توده یكپارچه اقتصاد مولد را به وجود می آورند بلكه هر شهر برای خود، اقتصاد خاص خودش را دارد.
اندیشمندان زیادی مانند هابرماس و گیدنز به زیبایی، تحولات قرن جدید را مطرح می كنند. آن ها می گویند: ما در دوران جدید شاهد شكل گیری منظومه هایی هستیم كه خود را از فضای یكپارچه جهان جدا می كنند، درست شبیه یك مجمع الجزایر در یك اقیانوس . . . . البته لازم است این را اضافه كنم كه در این باره گزینشی عمل كردن جهانی شدن بسیار حائز اهمیت است. این انتخاب محدود نمی تواند همه را دربر گیرد. در نتیجه شهرها و مكان های خاصی كه دارای این ویژگی هستند، برگزیده می شوند و در پارادایم رشد قرار می گیرند و بقیه در یك حاشیه و انزوایی می افتند كه برایشان چندان هم سودمند نیست.
●آیا شهرها می توانند این نقش را عوض نمایند؟
ببینید قبل از هر چیز باید بدانیم كه یك تفاوتی بین تئوری های قبلی كه در مورد مركز - پیرامون مطرح می شد، با نظریاتی كه اكنون ارائه می شود، وجود دارد. وقتی یك شهر در حال توسعه است به نسبت حوزه نفوذی كه دارد، منابع آن ها را به سمت خود جذب یا درخود حفظ می كند یا به مراكز جهانی انتقال می دهد. اما امروز ممكن است این مكانیسم در شهرها دیده شود اما لزوماً نمی توان گفت كه به قیمت جذب منابع پیرامون حاصل شده است. امروز دیگر شهرها كانون های مولدی هستند كه در بسیاری از موارد چندان هم به مواد خام و اولیه نیازمند نیستند، در حالی كه در گذشته متكی به حومه خود بودند.
شما فقط كافی است كه به ارزش افزوده ای كه امروزه در فعالیت هایی مانند IT نهفته است توجه كنید. ملاحظه می كنید كه این فعالیت ها، مواد اولیه بسیار كمی مصرف می كنند و بیشتر ارزش افزوده آن ها در تولید دانش و دانایی محور بودن اقتصاد این فناوری ها است. از همین رو اگر توسعه ای در جهان در حال اتفاق است در شهرهاست و لاجرم خود این شهرها هم می توانند نقش های مختلف و متنوع را ایجاد كنند و وظایف گوناگون را به عهده گیرند و راه حل های مختلف از جمله در حیطه حل مسائل محیط زیست و. . . ارائه دهند.
یكی از نتایجی كه توسعه شهرها به دنبال داشته است كه یكی از مهم ترین آن ها شكاف طبقاتی و شكاف دیجیتالی است. آیا به نظر شما این روند در عصر جدید تشدید نشده است؟ و شهرها به مكان هایی خاص مبدل نشده اند كه در آن ها، عده ای از سودهای سرشار برخوردار می شوند و در برابر عده كثیری فاقد امكانات اولیه و رفاهی هستند و در بدترین شرایط ممكن زندگی می كنند
با نظر شما موافقم. اگر امروز توسعه ای در جهان به وقوع می پیوندد، فضاهای محدود و معدود را شامل می شود و در درون این فضاها نیز اقشار محدودی از توسعه بهره مند می شوند. به اصطلاح توسعه به صورت كاملاً گزینشی اتفاق می افتد، امروز در اثر روند جهانی شدن قدرت های بی مكانی ظهور كرده اند كه به دولت خاصی تعلق ندارند و نمی توان ملیت آن ها را تعیین كرد. اگر به بازارهای بورس جهان نگاه كنید، ملاحظه می كنید كه سهام این شركت ها به صورت مواج در بازارهای جهانی عرضه می شوند و یك شركت چند ملیتی بیشترین بهره و سود را از آن می برند. این شركت ها در تولیدی كه در مكان های مختلف انجام می شود، مشاركت می كنند و نسبت به مكان تعصب و تعلق خاصی هم ندارند و اهمیتی برای پایداری محیطی قائل نیستند. چون هدف اصلی این شركت ها باز تولید سرمایه است. سرمایه است كه باید روز به روز انباشته تر و انباشته تر گردد. بر همین اساس در هر كجای دنیا كه تولید به صرفه تر باشد، به آن نقطه از جهان كوچ می كنند. به واقع، این اقتصاد كوچ رو است كه در عصر جدید به انباشت بیشتر سرمایه ها كمك می كند. سرمایه مانند یك جیوه سیال است كه روی سطح زمین حركت می كند و هر جایی كه حفره هایی برای جذب وجود داشته باشد، به آن جا سر می خورد.
مهرداد ناظری - روزبه زعفرانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست