جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
راز ایمان ابراهیم خلیل ع
شهواژه کتاب «ترس و لرز» اثر سورن کییرکگارد فیلسوف دانمارکی (۵۵-۱۸۱۳)، «ایمان» است یعنی بالاترین مرتبه اگزیستانس یا هست بودن.اما حقیقت ایمان چیست و چه اوصافی دارد؟ کییرکگارد در «ترس و لرز» به دنبال یافتن پاسخ این سؤال به سراغ ابراهیم(ع) که به عقیده او شهسوار(شوالیه) و پدر ایمان است می رود. کییرکگارد «ترس و لرز» را بهترین کتاب خود می دانست و معتقد بود که این کتاب برای جاودانه کردن نامش کافی است. به قول ژان وال مفهوم ایمان به گونه ای که در «ترس و لرز» بسط داده شده در دیگر آثار کییرکگارد که به او لقب پاسکال پروتستان را میدهد باز یافته نمیشود به استثنای «تکرار» که در همان زمان نوشته شد و لذا در این کتاب کییرکگارد احوال ابراهیم(ع) را توصیف میکند.
ابراهیم(ع) مأمور می شود که فرزندش را قربانی کند، فرزندی که آن همه انتظارش را کشید.پسری که تنها تمنای یک زندگی سرشار از وفاداری نسبت به خداوند است. یعقوب(ع) دوازده پسر داشت که یکی از آنان را دوست میداشت، اما ابراهیم(ع) یک پسر داشت پسری که دردانه او بود.او را دوست دارد و او را هنگامی که باید قربانیاش کند بیشتر دوست دارد و خود اوست که باید او را بکشد.از این رو عرصه، عرصه امتحان و ابتلا و انتخاب و تقابل است. تقابل شریعت و طریقت، درون و برون، قتل یا عملی خداپسندانه، یا این یا آن؟ و در انتخاب است که حیرت ظهور پیدا می کند وترس و لرز به وجود میآید. چرا که هر انتخابی اضطرابی به دنبال خود دارد و لحظه انتخاب، لحظه مرگ و زندگی است.
● اوصاف ایمان
۱) ایمـــان مستلزم ســـکوت است: زیرا هیچکس قادر به فهم انسان یکه و تنها نیست؛ابراهیم(ع) در این حال چیزی برای گفتن ندارد و باید به تنهایی راه سخت پارادوکس را طی کند. در ایمان سکوت و خاموشی نهفته است.«پس ابراهیم خاموش ماند . او نه با سارا سخن گفت نه با العاذر و نه با اسحاق. او این سه مقام اخلاقی را نادیده گرفت زیرا امر اخلاقی برای او بیانی عالی تر از زندگی خانوادگی داشت»
او نمی تواند به هیچ زبان بشری سخن بگوید حتی اگر همه زبانهای زمین را میدانست. حتی اگر عزیزانش نیز آنها را میفهمیدند باز نمیتوانست سخن بگوید. او با زبان الهی سخن میگوید. او «با زبانها سخن میگوید».
۲) ایمان امری پارادوکسیکال (فرا کیشی) است: doxa یعنی کیش و ظاهر دیانت و para به معنای فرا است. پس paradoxical یعنی فرا کیشی و خلاف عادت.لذا تفکر doxical یعنی تفکر کیشمدارانه، نقطه مقابل دینداری است زیرا در نظر کییرکگارد ایمان ورای عقل و شریعت است و «ایمان دقیقاً از همان جایی آغاز میشود که عقل پایان مییابد». ایمان یعنی به صلیب آویختگی عقل.
۳) ایمان شور اعظم است: ایمان یک شور است. شور این عنصر اصالتاً انسانی که هیچ نسلی هرگز نمیتواند آن را از نسل دیگر بیاموزد. اساساً هر حرکت نامتناهی با شور تصدیق می شود؛ حتی برای انجام حرکت اصیل سقراطی یعنی حرکت تجاهل (irony) شور لازم است و شور یعنی جهشی خجسته به درون ابدیت. ایمان شور اعظم در انسان است و شور اعظم آن است که ناممکن را انتظار می کشد.
۴) ایمان امری انفسی (subjective) است نه آفاقی(objective): به لطف ایمان درون از برون برتر است. مراد از انفسی بودن رجوع به جان و نفس آدمی است و مراد از آفاقی بودن یعنی رجوع به جهان خارج. لذا مرجع حقیقت انسان است نه عالم خارج.ایمان امری انفسی است و هر کس خود را بشناسد خدا را شناخته است.(من عرف نفسه عرف ربه).
۵) ایمان متضمن زمان است: ابراهیم(ع) هفتاد سال در انتظار پسرش زندگی کرد و سفر پر اضطرابش به سوی کوه موریه که باید فرزند را در آنجا قربانی میکرد سه روز به درازا کشید. لذا ایمان نسبتی دو ظرفیتی و چند ظرفیتی با زمان دارد. ایمان مستلزم زمان است زیرا ایمان وجود ندارد مگر اینکه رویدادی تاریخی در کار بوده باشد. به علاوه خود ایمان نیز رویدادی تاریخی است. ایمان همیشه نبوده و اگر همیشه بوده باشد حلولی خواهد بود و دیگر ایمان نیست. دون ژوان چون تغییر نمیکند هیچ چیز به دست نمیآورد. آن کس که تبدل مییابد میتواند همه چیز را باز یابد زیرا هست بودن همان شدن، گردیدن و صیرورت متفکر است.
۶) ایمان با انتخاب میسر است: به نظر کی یرکگارد در «هست بودن»، انسان در برابر شقوق متضاد قرار می گیرد که از رفع آنها و گریز آنها ناتوان است. هر گاه امری را بر می گزینیم در واقع چگونگی خود را انتخاب میکنیم و «چه بودن» خود را و انتخاب چه بودن خود در واقع عین تعریف اختیار و آزادی است. مهمترین فصل انسان انتخاب و اختیار است. این یا آن را انتخاب کردن و انتخاب این یا آن در واقع انتخاب خود است. در اینجا است که ترس و لرز و اضطراب و ترس آگاهی برای من به وجود میآید چرا که ترس آگاهی با اختیار و آزادی ارتباط دارد و سرگیجه و حیرت وجدان در قبال این کنم یا آن کنمهای خود است.
۷) ایمان چیزی ساکن نیست: در ایمان جهشی دو گانه وجود دارد که کییرکگارد از آن به «دیالکتیک ایمان» تعبیر می کند. در ایمان دو حرکت وجود دارد : حرکت ترک و حرکت طلب. از یک طرف ابراهیم(ع) با آماده کردن اسماعیل(ع) جهت قربانی شدن و هدایت او به جانب قربانگاه و تیغ بر کشیدن از فرزند خود چشم پوشیده است و این چشمپوشی با تسلیم و رضا مترادف است. لذا ترک با تسلیم و رضا ملازمه دارد، اما حرکت دوم طلب است چرا که ابراهیم(ع) باور داشت که اسماعیل(ع) به او بازگردانیده می شود.با ایمان من از هیچ چیز دست نمیکشم بر عکس همه چیز را به دست می آورم. با ایمان، ابراهیم(ع) از اسماعیل(ع) دست نکشید بلکه او را به دست آورد. حرکت ترک شرط لازم ایمان است اما شرط کافی نیست. شرط کافی ایمان حرکت طلب است که به لطف ایمان به محال میسر می شود.
۸) ایمان مبتنی بر محال است: با ایمان هر ناممکنی ممکن است . در نظر کییرکگارد محال امری بیمعنی نیست بلکه بر عکس این محال است که به ما بر خلاف عقل و منطق حقیقت را افاده میکند. محال معنای حق است اگرچه مفهوماً باطل است. ابراهیم ممکن بودن محال را باور داشت و اساساً ایمان همین است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق دانشگاه تهران انتخابات حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم چین رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی
ایران بارش باران تهران هواشناسی یسنا هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم سیل شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ لیلا بلوکات سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون عفاف و حجاب صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات ناسا دبی
خواب فشار خون کبد چرب