چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
استقامت در سیره پیامبر اعظم ص
استقامت در سیرهٔ پیامبر اعظم(ص) در عرصهها و حوزههای مختلف، ظهور و بروز و نمود مییابد. از یک سو در تبلیغ دین اسلام به قدری نمود دارد که خداوند در آیات شریفه قرآن کریم آن حضرت را مورد خطاب قرار داده است (سوره کهف، آیه ۶). از سوی دیگر، آن حضرت در مقابل فشارهای شدید اقتصادی در شعب ابی طالب، دشمنان را وادار به عقب نشینی کرده و صفحات زیبایی را در تاریخ استقامت رقم زده است. در حوزهٔ نظامی علی رغم تمام کمبود امکانات، تاریخ شاهد غزوات بسیاری از پیامبر اعظم(ص) بوده که در سایه صبر و استقامت و توکل به خداوند انجام شده است و در حوزه سیاسی، استقامت آن حضرت(ص) در قبال تهدیدهای منافقان و مخالفان، بسیار درخور توجه است.
● مقدمه
پیامبر گرامی اسلام(ص) که در کودکی پدر را از دست داده و در زندگی با مشکلات فراوان روبه رو بودند، تلاش وافر داشتند که همواره بر صراط مستقیم استوار باشند. رفتارشان چنان سرآمد همگان بود که از شدت مهربانی و مهرورزی، زبانزد همه و به خاطر صداقت و امانتداری به محمد امین معروف شدند.
آن حضرت مشکلات زندگی خود را یکی پس از دیگری با صبر و بردباری، تحمل و استقامت و توکل بر خداوند بزرگ پشت سر گذاشتند، تا اینکه در سن چهل سالگی، در مکه و در شرایطی که جهل و نادانی در سراسر عربستان بیداد میکرد، به رسالت مبعوث شدند. در روزهای آغازین رسالت، با علی(ع) و حضرت خدیجه برای عبادت به خارج شهر مکه می رفتند و بعد از مدتی در خود کعبه نماز میگزارند. سه سال شرایط به همین منوال گذشت تا آن حضرت با دعوت از خویشاوندان در منزل خود، آنان را به اسلام فراخواندند و تبلیغات دین اسلام را با کمک و همدلی علی(ع) و جمعی از خویشاوندان که پیشتر مسلمان شده بودند، آشکار فرمودند.
کم کم با بالا گرفتن تعالیم پیامبر(ص)، بر شدت مخالفت مخالفان نیز افزوده شد. از این رو درگامهای نخست سعی کردند با ریش سفیدی و وساطت این بحران را حل کنند. آنان به نزد ابوطالب رفتند که بزرگ قوم بود، ولی ابوطالب از پیامبر(ص) دفاع کرد. وقتی از این راه نومید شدند، تصمیم به استهزا و تمسخر پیامبر اسلام گرفتند. ولی این ترفند آنان نیز با سعهٔ صدر و بزرگواری حضرت (ص) که نتیجه ای نداشت.
شخصیت وجودی پیامبر اسلام(ص) در تمامی ابعاد الگوی یک انسان کامل است. لذا محقق بر آن شد با الهام گرفتن از قرآن کریم و فرمودههای بزرگان دین، استقامت و بردباری آن حضرت در ابعاد مختلف مورد تحقیق و پژوهش قرار دهد.
● استقامت در جهت تبلیغ دین اسلام
رسول گرامی اسلام(ص) در تبلیغ دین مبین اسلام از هیچ تلاش و کوششی دریغ نفرمودند و همواره در برابر معضلات سر راه خود، مقاومت و صبر پیشه میکردند. وجود مبارکشان آنچنان پر از رحمت و مهربانی و عطوفت بود که ایشان را مظهر رأفت خداوند و کانون محبت و مودّت برای همه مردم کرده بود. آن چه وجود پیامبر(ص) را از دیگران متمایز کرده بود این بود که مهرورزی و رحمتشان مختص به مسلمانان و خواص نبود، بلکه به مسلمانان و غیرمسلمانان محبت میکرد؛ چرا که خداوند بزرگ می فرماید: "و ما ارسلناک علی رحمه للعالمین" (انبیا، آیه ۱۰۷) (و ما تورا جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده ایم.)
شکیبائی واستقامت آن حضرت دربرابر زخمزبانها به همراه نگاه محبت آمیزشان، چهرهٔ زیبایی از دین را به نمایش گذاشته که خود تبلیغ زوایای مختلف دین است.
"فیما رحم من الله لنت لهم ولوکنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک" (آل عمران، آیه ۱۵۹)(پس تو به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخو شدی و اگر درشتخوی و سخت دل بودی بی شک از دور تو پراکنده می شدند.)
اوج رأفت و مهربانی پیامبر اعظم(ص) در تبلیغ دین اسلام و استفامت در برابر کج فهمیها را میتوان از آیه ذیل فهمید: " فلعک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا لهذا الحدیث اسف" (سورهٔ کهف، آیهٔ ۶) (چه بسا تو از پی اعراض آنها، اگر به این گفتار ایمان نیاوردند، خود را از اندوه هلاک کنی.)
خداوند در این آیه آن حضرت را خطاب قرار میدهد که این قدر برخود سخت نگیرد و خود را به رنج و عذاب نیندازد که اگر آنان ایمان نیاوردند از غم و غصه و شدت اندوه از دار دنیا بروند.
در جنگ احد وقتی که دندان آن حضرت را شکستند و صورتشان را مجروح کردند، اصحاب از ایشان خواستند تا نفرین کنند. ولی آن حضرت در برابر این خواسته، مقاومت کردند و فرمودند: "انی لم ابعث لعانا ولکنی بعثت داعیا و رحمه" (من نه برای نفرین، بلکه در مقام صاحب دعوت و کانون محبت مبعوث شدم.)
آنگاه دست به دعا برداشت و از کوته نظری مردم عذرخواهی کرد و فرمود: (خدایا قوم مراهدایت کن؛زیرا اینان نادانند و ازسرجهل برمن ستم رواداشتند.)(بلاغی، ۱۳۵۹، ص۱۰)
همو میگوید: اگر یکی از دوستان پیامبر اکرم(ص) دو روز غیبت میکرد، احوال او را میپرسید. اگر غایب بود، برایش دعا میکرد و اگر حاضر بود به دیدنش میرفت و اگر مریض بود، از او عیادت میکرد. (طبرسی، ۱۴۲۰، ص ۱۹)
معمار کبیر انقلاب، حضرت امام (ره) در مورد عطوفت و استقامت پیامبر میفرماید: "پیغمبر اسلام(ص) همانطور که برای مؤمنین رحمت و دلسوز بود، برای کفار هم بود، دلسوز بود برای کفار؛ یعنی متأثر میشود که این کفار به کفر خودشان باقی باشند و منتهی به آتش جهنم بشوند. (دعوتش برای این بود که نجات بدهد این اشخاص کافر را)، آن اشخاص عاصی را. خدای تبارک و تعالی خطاب میفرماید که: "مثل اینکه میخواهی خودت را بکشی برای اینها که اینها ایمان نیاوردند." متأثر بود که اینها چرا ایمان نیاوردند، اینها چرا نجات پیدا نمیکنند." (امام خمینی، ۱۳۶۱، ج ۷، ص ۲۵۹)
استاد مرتضی مطهری (ره) در این خصوص می فرماید: "در خانواده مهربان بود، نسبت به همسران خود هیچگونه خشونتی نمیکرد و این برخلاف اخلاق و خوی مکّیان بود. بد زبانی برخی از همسران خویش را تحمل میکرد، تا آنجا که دیگران از این همه تحمل رنج می بردند... ". "او با فرزندان و با فرزند زادگان خود فوقالعاده عطوفت داشت و مهربان بود. به آنها محبت میکرد. روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خودش سوار می کرد، آنها را میبوسید و اینها همه برخلاف خلق و خوی رایج آن زمان بود."
"روزی در حضور یکی از اشراف، یکی از فرزند زادگان خویش (امام حسن مجتبی(ع)) را بوسید. آن مرد گفت: دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هیچ کدام از آنها را نبوسیدهام. فرمود: "من لایرحم لایرحم"؛ (کسی که مهربانی نکند، رحمت خدا شامل حالش نمی شود.)
"نسبت به فرزندان مسلمین خود مهربانی میکرد... نسبت به بردگان، فوقالعاده مهربان بود. به مردم میگفت: اینها برادران شمایند. از هر غذا که میخورید به آنها بخورانید و هر نوع جامه که میپوشید آنها را بپوشانید. کار طاقت فرسا به آنها تحمیل مکنید. خودتان در کارها به آنها کمک کنید. میگفت: آنها را به عنوان بنده یا کنیز خطاب نکنید؛ زیرا همه مملوک خدائیم و مالک حقیقی خداست. میگفت: آنها را به عنوان "فتی" (جوانمرد) یا "فتاه" (جوانزاده) خطاب کنید." (مطهری، ۱۳۶۸، ص ۱۷۳-۱۷۱)
● استقامت در حوزه اقتصادی
بعد از فراخوانهای متعدد پیامبر(ص) از اطرافیان برای دعوت آنان به دین اسلام و بالا رفتن روحیه و زمینهٔ پذیرش اطرافیان و مردم برای پذیرش دین حق، مخالفان به فکر افتادند تا با وساطت بزرگان، رسول گرامی اسلام(ص) را از این دعوت منصرف کنند، ولی موفقیتی حاصل نشد. در گامهای بعدی، قریش تلاش کرد تا طرفداران حضرت را که اغلب از قبایل قدرتمند نبودند، تحت فشار قرار دهد که این حرکت قریش باعث به شهادت رسیدن عدهای از یاران رسول گرامی اسلام(ص) شد. علیرغم تمام این فشارها، همچنان پیامبر اعظم(ص) و یاران وفادارش از خود استقامت نشان داده و تن به ذلت نمیدادند. آن حضرت دستور داد عدهای از مسلمانان به سرپرستی جعفربن ابی طالب به حبشه مهاجرت کنند. جعفربن ابی طالب در جمعی علمی به مناظره با هیئت مسیحی حبشه پرداخت که بسیار موافقیتآمیز بود. قریش بعد از اطلاع از این وضعیت، سعی در بازگرداندن آنان کرد که تلاش آنها با حمایت نجاشی بینتیجه ماند. رفتن عدهای از مسلمانان به حبشه باعث کم شدن مسلمانان در مکه و فشار زیاد قریش به آن عده شد. در اینجا بود که قریش طرح محاصره اقتصادی را با هدف ضربه زدن نهایی به بنیهاشم به مرحله اجرا گذاشت. که این محاصره سه سال به طول انجامید بنی هاشم را به بدترین وضعیت ممکن اقتصادی سوق داد. حضرت خدیجه تمامی سرمایه و ثروت خود را برای تسهیل این محاصره هزینه کرد و مسلمانان نهایت استقامت را از خود نشان دادند. ابوطالب به خاطر حفظ جان پیامبر(ص) و قدرت کم مسلمانان، همه بنیهاشم و بنیمطلب را در شعب جمع کرد تا هم از خطرات احتمالی جلوگیری شود و هم شرایط محاصره اقتصادی آسانتر گردد. در نهایت، این محاصره با استقامت مسلمانان و در زمان مرگ ابوطالب، بزرگ بنیهاشم شکسته شد.
● استقامت در حوزهٔ نظامی
استقامت رسول گرامی اسلام(ص) در حوزهٔ نظامی، علیرغم کمبود امکانات و انجام غزوات بسیاری که در سایه توکل به خدا و صبر و بردباری شکل گرفت، نشانگر اهمیت و نگاه ویژهٔ آن حضرت به مسائل نظامی است.
قریش که بعد از جنگهای فراوان به قدرت نظامی پیامبر(ص) پی میبرد، بزرگترین تصمیم نظامی خودرا به امید یکسره کردن کارایشان میگیرد وتمامی هم پیمانان خود را برای نبرد با پیامبر(ص)آماده میکند.تجمع این گروهها برای جنگ با پیامبر(ص) آن قدرزیاد بودکه این نبردبه جنگ احزاب نامیده شد.رسولخدا(ص)برای مقابله با دشمن، دستور کندن خندق را دادند که به تعویق افتادن جنگ منجر شد. (طبرسی، ۱۳۷۵، ص ۱۱۷۳)
استقامت و صبر و بردباری پیامبر(ص) و القای آن به مسلمانان باعث شد تا زمان محاصره به طول بینجامد و فرقهای فراوان در بین دشمنان به وجود آید و علیرغم قدرت چشمگیر قریش، مسلمانان در این جنگ به پیروزی برسند. این خود بیانگر آن است که پیامبر اسلام(ص) با حداقل امکانات ولی با استقامت و بردباری توانستهاند بر دشمنانی که تا بن دندان مسلح بودند، پیروز شوند.
آن حضرت همواره تلاش میکردند تا مسلمانان بر اثر پیروزیهای به دست آمده دچار غرور نشوند؛ چرا که غرور بیجا موجبات تباهی را فراهم خواهد کرد. در جنگ حنین که پس از فتح مکه رخ داد، بر اثر غرور برخی از سپاهیان اسلام و کم تجربگی تعداد تازه مسلمان و نیز کمین دشمن، لشکر اسلام وحشتزده در آستانه شکست قرار گرفت و به اطراف پراکنده شد و در نتیجه، رسول خدا(ص) و چند تن از یاران وفادارش در معرض حملهٔ دشمن قرار گرفتند که البته با توکل به خدا و شجاعت و دلاوری و جنگ دلیرانهٔ سپاهیان اسلام، جنگ به نفع مسلمانان تغییر کرد. در این جنگ نیز استقامت و تیز بینی پیامبر اعظم(ص) مسلمانان را از یک شکست حتمی نجات داد.
نکتهٔ قابل توجه در حوزهٔ استقامت نظامی آن حضرت، استقامت در جهت رعایت اجرای قانون است. رسول گرامی اسلام(ص) به عنوان قانونگذار، حافظ و نگهدار قانون، هرگز اجازه نمیداد نیروهای تحت امرش نقض قانون کنند؛ چرا که خود در حفظ و اجرای آن همیشه پیشگام بود.
در جنگ بنیقریظه پس از چیره شدن سپاه اسلام بر یهودیان و کشتن خیانتکاران و به اسارت گرفتن بقیه، اموال زیادی از آنان به غنیمت مسلمانان درآمد. برخی همسران پیامبر(ص) از آن حضرت خواستند بخشی از آن همه ثروت و طلاهای غنیمت گرفته را به آنها اختصاص دهد؛ اما رسول خدا(ص) تن به خواستهٔ آنان نداد. آیات ۲۸ تا ۳۵ سورهٔ احزاب به همسران پیامبر(ص) هشدار فرمود که اگر خواهان خدا و پیامبر(ص) و سرای آخرتند، باید به زندگی زاهدانه قناعت کنند و تخطی را از پیامبر(ص) مطالبه نکنند. (طوسی، ۱۴۰۹، ج ۸، ص ۳۳۴-۳۳۲)
رسول اکرم(ص) به لشکری از مسلمانان مأموریت جنگی داد و فردی از انصار را به فرماندهی آن برگزید. فرمانده در بین راه بر سر موضوعی بر نیروهای تحت امر خود خشم گرفت و دستور داد هیزم فراوانی جمع کنند و آتش بیفروزند. همین که آتش برافروخته شد، گفت: آیا رسول خدا(ص) از شما نخواسته است که به اوامر من گردن نهید؟ گفتند: بلی. گفت: فرمان می دهم همه خود را در این آتش بیفکنید. آنان امتناع کردند. وقتی رسول خدا(ص) از این ماجرا اطلاع یافت، بر فرمانده برآشفت و فرمود: اطاعت در موردی است که فرمانده در چارچوب قانون دستور بدخد. (جمعی از نویسندگان، بیتا، ص۸-۴؛ به نقل از: صحیح مسلم، ج۶، ص۱۶)
آنچه در سیرهٔ نظامی آن حضرت باید به آن توجه ویژه داشت این است که پیامبر اعظم(ص) در دادن مسئولیتهای نظامی به جوانان هرگز تردید نمیکرد. رسول گرامی اسلام(ص) در یکی از حساسترین لحظات عمر با برکت خویش، آنگاه که لشگرکشی به سرزمین روم را به خاطر وضعیت جسمی و روحی خود امکانپذیر نمیدانست، تلاش کرد فردی را با انرژی و مدیریت بالا به فرماندهی برگزیند. از این رو، این مسئولیت مهم را به جوانی ۱۸ ساله (اسامه بن زید) واگذار کرد. در صورتی که در جمع آن لشگر، افرادی با تجربه و مسن تر نیز بودند. ولی رسول خدا(ص) با تکیه بر نیروی عظیم جوانی، مسئولیتی به این مهمی را به اسامه بن زید واگذار فرمود.
حضرت رسول(ص) در هر شرایطی سعی میکردند عزت و عزتمداری خویش و مسلمانان را حفظ کنند. همان عزتی که خداوند بزرگ در قرآن کریم میفرماید: "ولله العزه و لرسوله و للمومنین" (منافقون، آیه ۸) (عزت از آن خدا و از آن رسول خدا و از آن مؤمنان است.)
رسول خدا(ص) عزت خود را در سایهٔ عبودیت و در پرتو لطف الهی میدانست و مؤمنان را برای رسیدن به آن ترغیب و تشویق میفرمود. عزتمداری و عزتمندی در تمامی ابعاد زندگی پیامبر اعظم(ص) جریان داشت و از اصول جدا نشدنی و خدشه ناپذیرشان به حساب میآمد. در دوران مکی و آن زمان که مشرکان برای خاموش کردن مشعل اسلام به هر دری میزدند و به هر پیشنهادی از جمله واگذاری ریاست، اموال، دختران زیبارو و ... متوسل میشدند تا پیامبر(ص) عزت و عزتمداری را به خود وابسته کنند تا از اعتقادات خویش دست بردارد، آن حضرت در برابر همهٔ این پیشنهادها، با بزرگ منشی و عزتمندی استقادمت کرد و حتی حاضر نشد یک قدم از اعتقادات خویش عقب نشینی کند.
بعد از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه که با شروع تهاجمات سنگین دشمن روبه رو بود، علیرغم در مضیقه بودن از لحاظ اقتصادی و نظامی، ذرهای ضعف و سستی از خود نشان نداد و دست نیاز به سوی دشمن دراز نکرد. حتی در یکی ازجنگها پیشنهاد کمک گرفتن از گروهی دیگر از مشرکان را با توجه به نیاز مبرم به آنها، به شدت رد کرد.
رسول گرامی اسلام(ص) در هنگام شکست ظاهری از دشمن نیز حاضر نبود مسلمانان در برابر دشمنانشان، احساس ذلت و وابستگی کنند. از این رو، در جنگ احد پس از پیروزی دشمن، دربرابر شعار ابوسفیان که با ایجاد جنگ روانی دستور داده بود نیروها فریا برآورند: "سربلند باد هبل" و با این کار وانمود کنند شکست مسلمانان به خاطر خداپرستی و پیروزی آنها به خاصر بتپرستی بوده است، پیامبر(ص) دستور فرمود فریاد برآورند: "خداوند برتر و بزرگ تر است" و با این تدبیر، اجازه نداد دشمن از موقعیت به وجود آمده سوء استفاده و عزت مسلمانان را خدشهدار کند.
عزتمداری در سیرهٔ پیامبر اعظم(ص) میتواند الگوی مناسبی بر حاکمان حکومت اسلامی در مقابله با دشمنان برای حفظ و اقتدار ملت مسلمان باشد؛ چرا که استکبار جهانی در عصر ما نیز میکوشد سیاست وابستگی جهان اسلام را به خود پیاده کند.
ملت ایران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و در دوران ۸ سال دفاع مقدس، همواره تلاش کردند تا در برابر زورگوییها و قلدر مأبیهای سردمداران زور و نادانی، از خود استقامت نشان دهند و عزت خویش را با توکل به خداوند قادر حفظ کنند. نتیجهٔ این استقامت، خوار و ذلیل شدن دشمنان در عرصههای بین المللی و عزت و بزرگ منشی ملت بزرگ ایران در عرصههای گوناگون است.
دوراندیشی و تحلیل و ارزیابی مسائل نظامی با دیدگاه سیاسی جهت حفظ عزت و سربلندی مسلمانان، بسیار مورد توجه رسول حق بود. ابتدا همهٔ احتمالات را مورد بررسی قرار میداد و بعد تصمیمگیری میکرد. در جریان صلح حدیبیه با آنکه بیشتر سپاهیان با قرارداد صلح مخالف بودند، حضرت رسول(ص) که آیندهٔ کار را روشن و موفقیتآمیز ارزیابی میکرد و میدانست با پذیرش صلح، عزت مسلمانان حفظ خواهد شد، آن را پذیرفت. البته بعدها در مسیر حوادث معلوم شد که تصمیم حضرت پس از سنجیدن و ارزیابی همه جانبه صورت گرفته است. پیامبر محبت و مهربانی در مسائل نظامی با فرماندهان سپاه خود مشورت میکرد و به نظرشان احترام میگذاشت و به آنان محبت مینمود و هیچگاه اشتباه فردی را در جمع و با صدای بلند به نحوی که عزتش مورد خدشه قرار بگیرد به او متذکر نمیشد و همواره برای شخصیت فردی آنان ارزش فوق العادهای قائل بود.
در سیرهٔ نظامی آن حضرت به وضوح پیداست که ایشان میکوشید تا جنگها با کمترین تلفات جانی و مالی همراه باشد. از این رو، تعرض به غیر نظامیان و ویران ساختن مزارع، نخلستانها و آبادیها را روا نمیشمرد و دست رزمندگان پیروز را برای چپاول نمیگشود. آنگاه که لشگر اسلام به فرماندهی پیامبر اعظم(ص) بر سر سختترین دشمنان اسلام که یهودیان خیبر بودند پیروز شدند، اجازه نداد تا مزارع و کشتزارهای آنها را نابود و ویران کنند؛ بلکه دستور داد مزارع و ... در اختیار همانها بماند تا به کشت و درآمد بپردازند و مقداری از آن درآمد را به عنوان "جزیه" به حکومت اسلامی بدهند. با این کار، هم محبت و رأفت اسلامی را به آن نشان داد و هم عزت آنان را به عنوان یک انسان حفظ کرد.
۱) قرآن کریم.
۲) ابن هشام، عبدالملک بن هشام(۱۳۶۰)، سیره النبویه، تهران، خوارزمی.
۳) امام خمینی (۱۳۶۱)؛ صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
۴) برقی، احمد بن محمد(بیتا)؛ المحاسن، بیجا، دارالکتب الاسلامیه.
۵) بلاغی، صدرالدین (۱۳۵۹)؛ پیامبر رحمت، تهران، حسینه ارشاد.
۶) جعفریان، رسول (۱۳۷۷)؛ سیره رسول خدا، قم، دفتر نشر الهادی.
۷) جمعی از نویسندگان(بیتا)؛ محمد خاتم پیامبر، تهران، حسینه ارشاد
۸) دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۲)؛ لغت نامه دهخدا، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
۹) طبرسی، حسن بن فضل(ق۱۴۲۰)؛ مکارم الاخلاق، قم، دارالکتب الاسلامی.
۱۰) طبری، محمد بن جریر (۱۳۷۵)؛ تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پایبند، تهران، انتشارات اساطیر.
۱۱) طوسی، محمد بن حسن (۱۴۰۹ق)؛ فی تفسیر القرآن، [بیجا]، مکتب الاعلام الاسلامی
۱۲) فصلنامه کوثر(۱۳۸۱)؛ شماره ۵۰.
۱۳) کلینی، محمد بن یعقوب(۱۳۷۰ق)؛ اصول کافی، تهران، اسوه
۱۴) مجلسی، محمد باقر (۱۳۰۳ق)؛ بحار الانوار، لبنان، دارالحیاء التراث العربی.
۱۵) مطهری، مرتضی(۱۳۶۸)؛ وحی و نبوت، قم، انتشارات صدرا.
۱۶) نوری، میرزا حسین (۱۴۱۱ق)؛ مستدرک الوسایل، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام).
منبع:فصلنامه مطالعات بسیج، شماره ۳۳۳
نویسنده: مرتضی عمرانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست