چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اول آذر ماه ۱۳۷۷ داریوش فروهر و پروانه اسکندری به قتل رسیدند
در شامگاه ۱ آذر ۱۳۷۷ هجری شمسی، داریوش فروهر رهبر حزب ملت ایران و همسرش پروانه مجد اسکندری در منزل مسکونیشان در خیابان هدایت تهران به قتل رسیدند.
داریوش فروهر در روز ۷ دی ماه ۱۳۰۷ در شهر اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و پس از آن به همراه خانوادهاش به ارومیه رفت. در سال ۱۳۲۱ پدر فروهر به دلیل مبارزه با نیروهای اشغالگر خارجی، به اردوگاه اسیران جنگی در اراک فرستاده شد. داریوش در سن ۱۵ سالگی در سال ۱۳۲۲، در حالیکه دانشآموز دبیرستان ایرانشهر تهران بود با نهضت مصدق آشنا شد و به هواداری سرسخت برای نخستوزیر دولت ملی تبدیل شد. وی در پیش از انقلاب اسلامی ایران بیش از ده بار بازداشت و زندانی شد. فروهر در آذرماه ۱۳۲۷ و در سن ۲۰ سالگی به عضویت گروه مکتب درآمد. گروهی که هسته مرکزی یک سازمان سیاسی ملیگرا و مبارز بود. گروه مکتب سه سال بعد در یکم آبان ماه ۱۳۳۰ تبدیل به حزب ملت ایران شد و داریوش فروهر نیز به عضویت در کمیته موقت رهبری این حزب درآمد. او در هفدهم دی ماه همان سال و در سن ۲۳ سالگی به دبیری حزب ملت ایران انتخاب شد و به واسطه فعالیتهای سیاسیاش پس از کودتای ۲۸ مرداد، برای دستگیری زنده و یا تحویل مردهاش جایزه تعیین شد. در سال ۱۳۳۸ نیز در حالی که در زندان به سر میبرد ارتشبد هدایت که گویی حامل پیامی از سوی شاه بود، به او توصیه کرد تا برای همیشه از ایران برود. فروهر اما در پاسخ به او گفت که «زندان را به آزادی دور از وطن ترجیح میدهم.»
نیمه اسفند ۱۳۴۱ بار دیگر به دلیل شرکت فعال در تظاهرات علیه انقلاب سفید شاه و مردم، به زندان افتاد و تا شهریور ۱۳۴۲ در زندان ماند. فروهر بلافاصله پس از آزادی طرحی به نام «ایستادگی و کوشش» ارائه کرد که در جریان آن با ارسال نامههایی برای دکتر مصدق که در احمدآباد در تبعید بود، از او برای سازماندهی و چگونگی پیکارهای آینده گروههای ملیگرا راهنمایی میخواست. فروهر سی شهریور باز هم به زندان افتاد و در آبان سال ۱۳۴۵ آزاد شد و در مراسم وفات دکتر مصدق حضوری فعال داشت و طی اطلاعیهای از مردم خواست به مدت چهل روز عزاداری کنند. او حتی در دادگاه هم به تمجید از دکتر مصدق پرداخت و به دلیل اهانت رئیس دادگاه به دکتر مصدق، به همراه دیگر همفکرانش دادگاه را ترک کرده و از هر دفاعی خودداری کرد.سال ۱۳۴۹ در اعتراض به جدایی بحرین از ایران باز هم به زندان افتاد و دست به اعتصاب غذا زد و تا آستان? مرگ پیش رفت اما باز حدود سه سال در زندان ماند. او در آستانه انقلاب ایران نیز با حضور در صف مقدم راهپیماییهای اعتراضی، اراده خود برای تغییر نظام سلطنتی در ایران را به نمایش گذاشت. فروهر در نهم آبان ۱۳۵۷ و پس از آزادی آیتالله طالقانی از زندان، از مردم خواست تا دستور حکومت نظامی را بشکنند. بدین ترتیب بود که صف عظیمی از مردم در حالی که شاخههای گل به دست داشتند، فاصله بازار تا خانه طالقانی را پیاده پیمودند.فروهر در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ و همزمان با خروج شاه از ایران، برای ملاقات با امام خمینی عازم پاریس شد و ۱۶ روز بعد با پرواز انقلاب به کشور بازگشت. او بلافاصله پس از انقلاب، در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ در کابینه دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان شرکت کرد و به عنوان وزیر کار مشغول به کار شد. او حقوقی بابت شغل وزارت دریافت نکرد و با استعفای دولت موقت نیز از فعالیتهای اجرایی فاصله گرفت. فروهر در آغاز پاییز سال ۶۰ به زندان رفت که پنج ماه بطول انجامید و پس از آن به عنوان دبیرکل حزب ملت ایران به طیف اپوزیسیون ملیگرا پیوست.
پروانه مجد اسکندری همسر فروهر نیز از مبارزان قدیمی و از اعضای حزب ملت ایران بود. او در روز ۲۹ اسفند ۱۳۱۷ در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش از آزادی خواهان مخالف حکومت رضا شاه بود که سابقه زندان داشت و مادرش زنی روشنفکر شاعرپیشه. اینچنین بود که پروانه هم از همان دوران کودکی به واسطه فضای خانوادگی با مسائل سیاسی آشنا شد. در دوران دانشآموزی، به طرفداری از جنبش ملی شدن صنعت نفت پرداخت. دستگیری و حتی اخراج، حاصل این فعالیتها در دوران دانشآموزی بود. این علاقهمندیها مقدمات همکاری او را با انجمن آناهیتا که از سازمانهای همگام حزب ملت ایران به شمار میآمد، فراهم آورد.با اتمام دوران دبیرستان و قبولی در دانشگاه تهران به تحصیل در رشته علوم اجتماعی پرداخت. مقطع دانشگاه فراز مهمی بود که او را در یک ارتباط نزدیک و فعال با جنبش ملی ایران قرار داد. او در دوران دانشجویی بارها بازداشت شد. از آن جمله میتوان به بازداشتش در مراسم سالروز ۱۶ آذر در سال ۱۳۳۸ و بازداشت به واسطه ایراد یک سخنرانی در اعتراض به نبود آزادی در دانشگاه در بهمن ماه ۱۳۳۹ و مجدداً در جریان تلاش برای سیاسی کردن حرکت اعتراضی فرهنگیان اشاره کرد. اسکندری از جمله دانشجویانی بود که در ۱۶ آذر ۱۳۳۹ در محوطه دانشگاه تهران با دعوت از دانشجویان جهت گرامیداشت یاد شهدای ۱۶ آذر ۱۳۳۲ سکوت چندساله دانشگاه پس از کودتای ۲۸ مرداد را شکست.
او در دوران نخستوزیری علی امینی یکی از ۴ دانشجوی منتخبی بود که جهت اعلام اعتراض نمایندگان جنبش دانشجویی نسبت به رفتار غیرانسانی حکومت با مردم و دانشجویان به دیدار وی رفت. در سال ۱۳۴۰ بود که به همراه هما دارابی به کنگره جبهه ملی دوم راه یافت. این نخستین بار بود که در میان احزاب ملی دو زن امکان آن را یافتند که در این سطح از مشارکت سیاسی حضور داشته باشند. حضور زنان در آن مقطع بسیار بحث برانگیز بود و با مخالفت برخی نمایندگان حوزهها نیز مواجه شد. اما حمایت آیتالله طالقانی و دکتر غلامحسین صدیقی از ضرورت حضور زنان در تمامی مناسبات راه را بر اعتراضات بست. شامگاه اول آذرماه ۱۳۷۷ بود که فروهر و اسکندری در منزل مسکونیشان در تهران به طرز فجیعی به قتل رسیدند. قتل این دو نفر سرآغاز قتل گروهی دیگر از نویسندگان و روشنفکران ایرانی از جمله محمدجعفر پوینده، محمد مختاری و مجید شریف بود که بعدها به قتلهای زنجیرهای معروف شد.روزنامه اطلاعات فردای آن روز با چاپ خبر قتل داریوش فروهر و همسرش، نوشت: «داریوش فروهر و همسرش در منزل مسکونی خود در خیابان هدایت تهران به وسیله افراد ناشناسی با ضربات کارد به قتل رسیدند. به گزارش رسیده، بهمنش قاضی کشیک جنایی و ماموران انتظامی کشف جرم در خانه داریوش فروهر در حال بررسی و تحقیق درباره علت این جنایت هستند. این گزارش حاکیست شاهدان عینی معتقدند قاتل یا قاتلان آشنا بودهاند چرا که با جعبه شیرینی و دسته گل وارد خانه شدهاند.
شاهدان عینی اظهار داشتند: راز قتل هنگامی فاش شد که عصر روز گذشته عدهای میهمان زنگ در خانه فروهر را به صدا درمیآورند و چون در را باز نمیکنند مشکوک میشوند و یکی از میهمانان از دیوار خانه وارد حیاط میشود و در را باز میکند و هنگامی که میهمانان وارد خانه شدند با صحنه جنایت روبرو میشوند. این شاهدان افزودند: قاتل یا قاتلان داریوش فروهر را در دفتر کارش در طبقه بالای ساختمان با ۳ ضربه کارد و همسرش را در طبقه پایین با ۲ ضربه کارد بر سینهاش کشتهاند... داریوش فروهر و همسرش در خانه تنها زندگی میکردند و احتمال میرود این جنایت بعد از ساعت ۳۰:۱۹ روی داده باشد، زیرا در این ساعت همسر فروهر با خواهرش تماس تلفنی داشته است...»
قتل داریوش و پروانه فروهر چند روز بعد با کشف اجساد محمدجعفر پوینده و محمد مختاری و مرگ مشکوک مجید شریف زلزلهای سیاسی به پا کرد. ۱۴ آذرماه بود که آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری در دیدار گروهی از روحانیون و مبلغان دینی خواستار «پیگیری جدی قتلهای اخیر توسط دولت و قوه قضاییه» شدند. سیدمحمد خاتمی رییسجمهوری وقت هم در پی این سخنان طی حکمی مسوولان وزارتخانههای کشور و اطلاعات را مامور بررسی این پرونده کرد و چند روز بعد در روز ۲۳ آذرماه ۷۷ کمیتهای با عنوان کمیته تحقیق قتلهای مشکوک اخیر به دستور وی تشکیل شد. رهبری در خطبههای نماز جمعه روز ۲۰ دی ماه ۱۳۷۷ هم طی سخنانی بار دیگر بر ضرورت پیگیری و پیدا کردن سرنخ قتلها توسط رییسجمهوری و مسئولان وزارت اطلاعات تاکید کردند. سه روز بعد کمیته تحقیق قتلها در پی دیدار با رییسجمهوری با صدور اطلاعیهای از شناسایی طراحان و عاملان قتلها خبر داد.همزمان احزاب مختلف، چهرههای سیاسی و سایر مسؤولان بلندپایه کشور نیز در سخنان جداگانه، قتل شهروندان را محکوم و آن را توطئهای علیه کشور ارزیابی کردند. موج محکومیتها همچنان ادامه داشت و اخبار رسمی و غیررسمی از دستگیری برخی عوامل این قتلها از گوشه و کنار شنیده میشد. از سویی در این میان در برخی محافل از گروهی که خود را فداییان پیرو مصطفی نواب میخواندند، نام برده شد که در اطلاعیهای مسؤولیت این قتلها را به عهده گرفته بود اما دیگر کسی از این گروه خبری نیافت.
رفته رفته در محافل غیررسمی اخباری از عوامل این قتلها به گوش میرسید که انگشت اتهام را به سوی برخی محافل و دستگاههای امنیتی داخلی چرخاند تا اینکه در تاریخ ۱۵ دی ماه، یعنی ۴۵ روز پس از اولین قتل، روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که تعدادی از عوامل ارتکاب جنایتهای اخیر از پرسنل «خودسر» این وزارتخانه بودهاند.
در این بیانیه آمده بود: «وقوع قتلهای نفرتانگیز اخیر در تهران، نشان از فتنهای دامنگیر و تهدیدی برای امنیت ملی داشته است. وزارت اطلاعات بنابه وظیفه قانونی و به دنبال دستورات صریح مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری، کشف و ریشهکنی این پدیده شوم را در اولویت کاری خود قرار داد و با همکاری کمیته ویژه تحقیق رئیسجمهوری، موفق گردید شبکه مزبور را شناسایی، دستگیر و تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار دهد و با کمال تاسف، معدودی از همکاران مسوولیت ناشناس، کجاندیش و خودسر این وزارت که بیشک آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدهاند، در میان آنها وجود دارند. این اعمال جنایتکارانه نه تنها خیانت به سربازان گمنام امام زمان (عج) محسوب میشود، بلکه لطمه بزرگی به اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد آورده است. وزارت اطلاعات ضمن محکوم کردن هر جنایت علیه انسانها و هرگونه تهدید امنیت شهروندان و درک عمیق از ابعاد فراملی این فاجعه، عزم قاطع خود را در ریشهکنی عوامل و محرکان خشونت سیاسی و تضمین امنیت اعلام داشته و به امت شریف ایران اطمینان میدهد همانگونه که در فراز و نشیبهای انقلاب اسلامی، حافظ امنیت و استقلال کشور و حقوق شهروندان بوده است، این بار نیز با تمام توان و امکانات خود بقایای باندهای منحرف و قانونستیز را مورد هجوم قرار داده و سایر سرنخهای داخلی و خارجی این پرونده پیچیده را برای دستیابی به دیگر عوامل این فتنه دنبال خواهد کرد.»
این، نقطه عطف ماجرا بود. خاتمی که همواره پس از آن اطلاعیه از عوامل وقوع قتلهای زنجیرهای در وزارت اطلاعات به عنوان یک «غده سرطانی» یاد میکرد، بلافاصله در سخنانی اطمینان داد که با عوامل و مجرمان این پرونده برخورد خواهد کرد.به دنبال صدور این اطلاعیه بود که قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر وقت اطلاعات با توجه به حادثه قتلها، استعفا کرد و رییسجمهور هم در ۲۱ بهمن، استعفای وی را پذیرفت.پرونده قتلها ابتدا به سازمان قضایی نیروهای مسلح سپرده شد. ۳۱ خرداد ۷۸ بود که حجت الاسلام نیازی رییس این سازمان همزمان با اعلام اسامی چهار تن از عاملان اصلی قتلها به نامهای مصطفی کاظمی، مهرداد عالیخانی، خسرو براتی و سعید امامی از خودکشی منجر به مرگ سعید امامی یا همان سعید اسلامی معاون پیشین وزارت اطلاعات و از عاملان اصلی قتلها خبر داد. پس از کش و قوسهای فراوان، پرونده از سازمان قضایی نیروهای مسلح گرفته شد و برای رسیدگی به دادسرای نظامی تهران انتقال یافت. در پی تشکیل پرونده ناصر زرافشان وکیل خانواده محمدجعفر پوینده، احمد بشیری وکیل خانواده محمد مختاری و شیرین عبادی وکیل فروهرها شدند تا پروند? قتلها را پیگیری کنند.دادگاه دو سال پس از قتلها در سال ۱۳۷۹ تشکیل شد و پس از دوازده جلسه غیرعلنی به ریاست قاضی عقیقی رییس شعبه یک دادگاه نظامی تهران، دادگاه در دی ماه همان سال حکم ۱۸ متهم این پرونده را صادر کرد. بر اساس این حکم چند تن از متهمان به قصاص، برخی به حبس ابد و دیگران به حبسهایی از دو تا ده سال حبس محکوم شدند.
منبع: تاریخ ایرانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست