سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
سرپـرستـان بـی پـنـاه

زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان، پایه و اساس کوچکترین و بنیادیترین رکن جامعه یعنی نهاد مقدس خانواده را تشکیل میدهند و در سراسر جهان به هنگام از دست دادن همسرانشان یا بیماری و بیکاری آنها سرپرستی و اداره جامعه کوچک خانواده را به عهده میگیرند و مسئولیت سنگین پدر و مادر بودن، ایشان را با مشکلات و موانع عدیده اقتصادی، تربیتی، روحی و قانونی روبهرو میگرداند. با توجه به افزایش روزافزون زنان سرپرست خانوار شناخت مشکلات و مسائل این گونهزنان و حمایت جدی از آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
طبق تعریف، «خانواده نیازمند با سرپرست زن به خانوادههایی اطلاق میشود که به یکی از دلایل فوت، مفقودالاثر شدن، متارکه، طلاق، اعتیاد، از کار افتادگی، محکومیت به زندان، اعزام به سربازی، بیماری سرپرست مرد و عوامل دیگر، تامین معاش مادی و نیازهای معنوی برعهده زن سرپرست خانواده افتاده باشد.»
براساس تعریف فوق و با توجه به حصری نبودن مصداقها، میتوان گفت خانواده نیازمند با سرپرست زن، خانوادهای است که به هر دلیلی در آن تأمین معاش زندگی برعهده زن سرپرست خانوار افتاده باشد.
با توجه به افزایش عواملی که موجب شده زنان بیشتری سرپرست خانوار باشند، شمار اینگونه زنان به صورت تصاعدی در جامعه رو به فزونی است، به نحوی که طبق آخرین گزارشات، میزان زنان سرپرست خانوار در کشور یک میلیون و پانصد هزار نفر اعلام شده است و این زنان حدود شش میلیون نفر در کشور را تحت پوشش قرار دادهاند که باید به این میزان، زنان خود سرپرست را هم اضافه کرد. مضاف بر این که این آمارها کاملاً دقیق نیستند چرا که ارقام غیررسمی از چیز دیگری حکایت میکنند.
زنان سرپرست خانوار به عنوان آسیبپذیرترین و بییاورترین قشر جامعه از مشکلات عدیدهای رنج میبرند که به طور کلی میتوان آنها را در چهاردسته عمده تقسیمبندی کرد:
۱) مشکلات اقتصادی؛
فقر از جمله شایعترین و حادترین مشکلات زنان سرپرست خانوار است. از مهمترین دلایل فقیر بودن زنان سرپرست خانوار، کمتوجهی دولت و فقدان سیاستهای تامین اجتماعی جامع و مستمری است که این خانوادهها را مورد حمایت قرار دهند. فقدان سیستم جبرانکننده کسری درآمدها از طرف نهادهای دولتی وعدم حمایت قابل انتظار از سوی سازمانهای غیردولتی متولی (NGO) و یا ناچیز بودن آثار خدمات این سیستمهای جبرانی بر وضعیت خانواده و بهطور خلاصه محدویت حمایت دولت و اجتماع، سطحزندگی این زنان را به زیر خط فقر کشانده است.
وضعیت نابسامان اقتصادی نیز بر فقر این گروه دامن میزند. با شرایط فعلی درآمدها و هزینهها، بسیاری از خانوادههایی که دارای سرپرست هم هستند، با وجود چند شغله بودن، توانایی تامین نیازهای زندگی از جمله مسکن را ندارند. با توجه به این مسأله بهتر میتوان دریافت که زنان سرپرست خانوار که فاقد هرگونه پناه و یاوری در جامعه هستند، با چه مشکلاتی روبرو هستند.
گاه دسترسی به موقعیتهای تحصیلی و به تبع آن جایگاههای شغلی مناسب، تبعیض اقتصادی در بازار و دستمزد کمتر زنان نسبت به مردان، فقدان چتر حمایتی مورد نیاز و عدم تناسب کمک هزینههای دریافتی از مراکز حمایتی با هزینههای زندگی، در خیلی موارد این زنان را مجبور کرده است که کودکان خود را از تحصیلات منع کرده و در اوان کودکی به بازار کار بفرستند.
۲) مشکلات اجتماعی و فرهنگی
فقر فرهنگی جامعه و دیدگاههای تعصبآلود و غیرمنصفانه نسبت به زنان سرپرست خانوار و محکومیت به زندگی در زیر سایه سنگین نگاه دوستان و آشنایان ازجمله مشکلات پیشروی این قشر آسیبپذیر است.
از بین دو گروه زنان مطلقه و بیوه سرپرست خانوار، زنان مطلقه در شرایط نامساعدتری بهسر میبرند، زیرا زنان بیوه ممکن است در بدترین حالت، ترحم محیط خویش را برانگیزند و از حداقل حمایتهای خانـواده و دوستان و آشنایان برخوردار شوند و لیکن مصائب طلاق برای زنان مطلقه بیشتر است و بر محدودیتهای قبلی آنها میافزاید.
بهطور مثال پیامدهای فرهنگی ناشی از طلاق، شرمساری بعد از آن و عدم پذیرش ازدواج مجدد توسط جامعه موجب میشود این دسته از زنان سرپرست خانوار در روابط اجتماعی خود با دیگران منزوی و گوشهگیر شوند.
۳) مشکلات روحی و روانی
روانشناسان مجموعه مشکلات اقتصادی و فرهنگی و تربیتی فرزندان را باعث آسیبپذیری عاطفی زنان سرپرست خانوار برشمردهاند، زنانی که در اثر فوت همسر و یا طلاق عهدهدار مخارج زندگی میشوند، با مشکلات متعددی در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی مواجه هستند که ترس و نگرانی از آینده مبهم و نامعلوم خود و فرزندان زمینههای ایجاد استرس، خود کمبینی و تضعیف اعتماد به نفس را در آنان و در افراد تحت سرپرستی ایشان ایجاد میکند. زنان سرپرست خانوار، علاوه بر اینکه به علت از دست دادن همدم و همراه خود از نظر عاطفی بسیار ضربهپذیر هستند، با ایفای دو نقش خطیر پدری و مادری نیز فشارهای روانی زیادی را متحمل میشوند.
۴) مشکلات تربیتی فرزندان
زنان سرپرست خانوار به جهت مشغله فراوانی که درخصوص فراهم آوردن وسایل معیشت خانواده متحمل میشوند، اساساً وقت کافی برای تربیت فرزندان و توجه به مسائل موثر پیرامونی آنها از جمله نوع گروه دوستان و همسالان و وضعیت تحصیلی آنها ندارند.
آنان با بردوش داشتن وظیفه پدری، عموماً از عهده هر دو نقش به خوبی بر نمیآیند، چرا که فرزندان پسر نیاز به الگویی همانند و همجنس دارند، دختران نیز نیازمند برقراری و داشتن رابطه عاطفی با پدر خود هستند، فقدان پدر بهطور طبیعی فرزندان را با کمبودهای تربیتی و عاطفی مواجه میکند و تلاشهای مادر قادر به جبران همه این کاستیها نخواهد بود.لذا با توجه به مشکلات بیشماری که زنان سرپرست خانوار با آنها مواجه هستند، توجه و حمایت مستمر دولت و نهادهای غیردولتی در مدیریت و ایجاد سازوکارهای مناسب اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و پر کردن خلأهای قانونی در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
تهیه و تنظیم: فرزانه هرویان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست