هنر مغز

جهان,همه شگفتی هاست و یادگیری, هنر شگفت انگیز ساختار و کارکرد مغز است اولیور ساکس نوروساینتیست معاصر

جهان،همه شگفتی‌هاست و یادگیری، هنر شگفت‌انگیز ساختار و کارکرد مغز است."اولیور ساکس" (نوروساینتیست معاصر)

زمینه شناختی، به معنای دقیق کلمه، در علوم جدید، به شناخت نوین هنر مغز، مربوط می‌شود. هنر مغز، دارای شناختی است که شامل توجه، ادراک، هوش، زبان، حافظه، مقایسه و تفسیر مفاهیم و مهمتر از همه، "یادگیری" می‌باشد.

علوم شناختی به عنوان هوش مصنوعی، روان شناسی زبان شناسی، فلسفه ذهن، علوم اعصاب را به عنوان هنر مغزی، در مجموعه خود، به عنوان عامل اصلی جای داده است تا با استفاده از ساختار وکارکرد بافت مغزی، (Structure&Function) همه "یادگیری"‌ها را به سوی هنر مغزی ببرد و بدین سان هنر مغز را با پردازش روی تمام یادگیری‌ها، در اوج زیبایی برای همگان مشخص می‌نماید!!

هنر مغز، با پردازش مواد خام یادگیری، با عبور از سه مرحله خاص و کلی، آغاز می‌شود:

۱) صافی کردن یا فیلتر تمام مواد خام یادگیری‌ها یا Filtration توسط هنر بافت مغزی

۲) شکل دادن به تمام یادگیری‌ها یا Figuration، باز هم توسط هنر بافت مغزی

۳) آماده سازی پاسخ‌ها یا رفتارها، ناشی از هنر مغز، پس از پردازش کلی و جزئی یادگیری‌ها

یا هنر مغز، کلاف سردرگم مواد خام یادگیری‌ها مختلفه، Behavior The Data diversities-Learning را با استفاده از زیست شناسی عصبی تا فیزیولوژی و آناتومی عصبی، ‌در کنار هم قرار می‌دهد، تا پایه‌های زیبایی پردازش مواد خام انواع یادگیری‌ها (DDL)، مستحکم و کامل شود. هنر مغز با استفاده از معماری ساختمانی مغز که خود شامل، زیرساختارهای اتمی، مولکولی، سلول‌ها، گروه‌های نورونی، فضاهای خاص ارتباطی سیناپس‌ها (Synaps)، ستون‌های نورونی (Columns) و سایر سطوح بافت مغزی، همانند مراکز عصبی، نیمکره‌ها، کارکردهای مشخص خود را برای هر نوع مکانیسمی به طور اختصاصی، در نظر می‌گیرد، ساختمان و کارکرد بافت مغزی در محدوده صد بیلیون ۱۰۱۱ واحد سلول‌های عصبی به نام نورون Neuron، در ساختار خود بافت مغزی و صد میلیون ۱۰۸، واحد سلولی نورونی در نخاع، ساده‌ترین نمای عامل شگفتی‌زای زیبایی پردازشی مواد خام یادگیری توسط نورون‌ها را، جلوه‌گر می‌کند.

هر نورون، مرکب از دندریت‌ها، جسم نورونی، آکسون (دنباله بلند نورونی)، پوشش‌های روی آکسون (میلین و شوآن) در فضای ارتباطی با نورون‌های دیگر، قرار می‌گیرد، در این فضای ارتباطی نانومتری مجازی به صورت سیناپس‌ها هنر مغز، به صورت سیستم الکترو کمیکال کوانتومی یا -Electro-Chemical Quntumic (ECQ) در اوج زیبایی، از طریق پردازش موازی وتوزیعی مواد خام یادگیری‌های مختلفه و در هماهنگی با دیگر نورون‌ها، هنر کامل مغز را با استفاده از پنج ویژگی، تحقق تفهیمی، به خود می‌دهد:

۱) جبر ژنی بافت مغزی: رشد هر نورون، تحت فرمان ژن اختصاصی ساخت و رشد و تغذیه، به سمت یادگیری‌ها، می‌رود و در عین حال از راه روابطی جدید با دیگر نورون‌ها، هماهنگی و دینامیکی واحد را به عنوان هنر تطابق دینامیکی پردازش مواد خام یادگیری‌ها، مشخص می‌نماید. (ژن ساختار، رشد، تغذیه اولیه نورونی)

۲) تحول خاص بافت مغزی فردی: نورون‌ها، قدرت زیبایی خود را با هر تجربه انسانی، شکل نوینی، از پردازش یادگیری‌ها را می‌سازند و ارائه می‌دهند (ژن پیامد به دنبال هر تجربه مشترک مادی و ذهنی).

۳) تحول دوره‌ای فرهنگی: همگام بافت‌های مغزی نورون‌ها با استفاده از توان‌های فرهنگی که در واقع، مجموعه‌ای نوین ودینامیک از عالی‌ترین و ثمربخش‌ترین یادگیری‌هاست، زیبایی خود را با استفاده از ماتریس سه گانه خود، عشق، اخلاق در جهان فیزیکال، در برداری‌های حالتی مشخص، به سمت معنا سوق می‌دهند (ژن فرهنگی دوره‌ای نورونی).

۴) خاصیت نورو پلاستیسیته یا حالت نرمشی اقتصادی بافت مغزی: نورون‌ها با شکل پذیری نوین و با حرکتی دینامیکی و کاملا آزاد منشانه، در جهان بافت مغزی حریم استبداد خشک و "در یک زمان بودن" را، " در تقارن عادتی شدن را" بر هم می‌زند و یادگیری‌ها را به اوج شوق و رسیدن به مرحله‌ای نوین از تکامل فردیت، جامعه، محیط هدایت می‌کند چین‌ها و شکن‌های کورتکس مغزی (Sulcus & Gyrus) و دنباله‌های نورونی (دندریت‌ها و آکسون‌ها) و مواد شیمیایی درون مغزی (نوروترانسمیترها) به طور دینامیک، هنر حقیقی نوروپلاستیسیته بافت مغزی را همراهی می‌کند.

۵) پدیده انتخاب (Choice) و کاربرد بعضی از یادگیری‌های مثبت (Used) ورهایی از دیگر یادگیری‌های (خاصیت هنر حقیقی نوروپلاسیتیه مغزی) منفی یا (Unused) توسط بافت مغزی، نورون‌ها با فراتر از ده‌ هزار ارتباط سیناپسی برای هر نورون و به دست آوردن قدرت سیناپسی ناشی از آن (۱۰۱۵) یادگیری‌ها را در مسیر سانسور و حذف بعضی از یادگیری‌ها (Redundency) قرار می‌دهد، تا زیباترین یادگیری‌ها را، بیشتر و بیشتر، نمایان سازد، اصل انتخاب یا داروینیسم انتخابی (Choice-Darvinism) ویژگی اختصاصی بافت مغزی است که بر "اصالت نوع انسان" تاکید می‌نماید و سرانجام، مکانیسم‌های ساختاری و کارکردی زیبای مغز صداقت و تائیدیه از آخرین دستگاه‌های تصویر سازی مغزی، مسیر همه یادگیری‌ها را در مجموعه منسجم، محکم، منطقی، شفقت آمیز، برای پاسخگویی به انواع پرسش‌ها قرار می‌دهد تا اعمال حقیقی شناختی هنری مغزی، کاملا هویدا شود این جهان درون مغزی و زیبایی آن برای همه دانش پژوهان جوان می‌تواند نموداری از اصل تفهیم پذیری همه یادگیری‌های بافت مغزی را فراهم نماید تا شاهد باور و اعتقاد به اصل زیبای وحدت در کثرت نوع انسان، ناشی از زیبایی یادگیری‌های ساختارها و کارکردهای مختلفه مغزی در تک واحدبافت مغزی باشیم و یادگیری‌ها را به عنوان هنر زیبای مغز در جامعه انسانی هم بپذیریم.

دکتر احسان الله محمدی