جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اهداف آمریکا از اشغال عراق


اهداف آمریکا از اشغال عراق

حمله آمریکا و هم پیمانان غربی اش به عراق و افغانستان و اشغال این دو کشور, که با ادعا و توجهات واهی و فریبکارانه مبارزه با تروریسم, دفاع از آزادی و حقوق بشر, مبارزه با استبداد, حذف فتنه القاعده و انهدام شبکه تروریستی آن, پاکسازی منطقه از تسلیحات خطرناک کشتار جمعی, صدور دموکراسی و

حمله آمریکا و هم پیمانان غربی اش به عراق و افغانستان و اشغال این دو کشور، که با ادعا و توجهات واهی و فریبکارانه مبارزه با تروریسم، دفاع از آزادی و حقوق بشر، مبارزه با استبداد، حذف فتنه القاعده و انهدام شبکه تروریستی آن، پاکسازی منطقه از تسلیحات خطرناک کشتار جمعی، صدور دموکراسی و... صورت گرفت، تهاجمی نظامی تمام عیار و پرهزینه ای بوده که به «جنگ های دو قلو» معروف شده است. البته ناگفته نماند که اولاً، اجماع و توافق نسبی اولیه بین مهاجمان، بسیار کمرنگ و شکننده شده و ثانیاً، بر همگان و روشن گردیده که اهداف واقعی اشغالگران، چیزی غیر از ادعاهای یاد شده است. رفتار و عملکرد نیروهای نظامی اشغالگر در مناطق تحت اشغال گاه نه تنها مصداق کامل نقض حقوق بشر بوده، شبکه کاملاً شرم آور و غیر انسانی است (مانند ماجرای دردناک زندان ابوغریب، تهاجم اشغالگران به افراد غیرنظامی، تاراج اموال عمومی، ورود به حریم خصوصی شهروندان و...) موضع گیری های غیر منطقی و خصمانه سران نو محافظه کار آمریکایی و اصرار آنها درتداوم اشغالگری و حضور طولانی مدت در منطقه، علیرغم مخالفت های فزاینده داخلی و خارجی، افشاگری های گروه ها و کشورهای ضد جنگ، افشای برخی اسناد و نشت آنها از منابع اطلاعاتی و امنیتی آمریکا که بروشنی اهداف واقعی این هجمه نظامی را نشان می دهند و... همگی منجربه آن شده که دیگر حنای اشغالگران در فریبکاری افکار عمومی رنگ ببازد و دست آنان رو شود. آنچه مسلم است اینکه اهداف نظامی، اقتصادی، سیاسی، تجاری و امنیتی اشغالگران، همگی در راستای راهبردی واحد انتظام یافته و نمی توان آنها را از هم تفکیک کرد.

ولی درهرحال، توجه خاص به این اقدام آمریکا از منظر نظامی، خالی از لطف نیست.

درحال حاضر آمریکا علاوه بر پـایگاه ها و پـاسگاه های کوچک و پادگان های اقماری، دو پایگاه عمده نظامی درخاک عراق دارد و در توافقنامه سیاسی - امنیتی بر نهایی شدن آن اصرار فراوان می شود.

پیش بینی شده است که آمریکا ۵۸ پـایگاه بزرگ نظامی دیگر در عراق دائر می نماید. دراین صورت آمریکا با در دست داشتن ۶۰ پایگاه بزرگ نظامی دراین کشور، عراق را به یک پادگان سراسری تبدیل و براحتی آن را تحت کنترل می گیرد. در بین این پایگاه های پیشنهادی آمریکا، پنج پایگاه از حیث امکانات، تجهیزات و وسعت، در حد یک شهر خواهند بود. ترافیک هوایی یکی از این پایگاه ها در شمال عراق، به اندازه ترافیک هوایی فرودگاه شیکاگو در آمریکایست و مساحت تقریبی آن شانزده مایل مربع و گنجایش آن از نظر نیروی نظامی، حدود ۴۰ هزار نفر است. کنترل آسمان عراق تا سقف ۳۰هزار پایی، یکی دیگر از خواسته های آمریکا در توافقنامه مورد اشاره است و این بدان خاطر است که آمریکا بتواند هرگونه تحرک و عملیات هوایی اعم از نظامی و غیرنظامی از قبیل حمل تجهیزات، نیروی انسانی، تسلیحات و هر محموله دیگری در آسمان عراق، بدون اطلاع دولت و ملت این کشور انجام دهد.

بودجه های نظامی اشغالگری و جنگ های دو قلو، خود داستان دیگری است. پس از جنگ جهانی دوم که آمریکا با به کارگرفتن ۱۶.۳ میلیون سرباز خود، متحمل بیش از ۵۰۰۰ میلیارد دلار هزینه( به نرخ تطبیقی با دلار سال ۸۶) گردید، جنگ های دوقلو با هزینه ماهیانه بیش از ۱۲ میلیارد دلار و مجموع ۶۷۰ میلیارد دلار، پر هزینه ترین اقدام نظامی ارتش آمریکاست.

براساس گزارش کنگره آمریکا، این هزینه حتی از مخارج جنگ ۱۲ساله ویتنام هم بیشتر است.

هزینه جنگ های دو قلو (حمله به افغانستان و عراق)، دو برابر هزینه آمریکا درجنگ جهانی اول، هفت برابر هزینه آمریکا در جنگ خلیج فارس سال ۱۹۹۱ (۹۴ میلیارد دلار) و دو برابر جنگ کره (۲۹۵ میلیارد دلار) است. جالب آن که هزینه های یاد شده، صرفا هزینه جاری و مستقیم نظامی آمریکا در جنگ های دوقلو است وگرنه اگر هزینه های نظامی بلند مدت مانند استهلاک تجهیزات نظامی، خسارات انسانی، آسیب های زیست محیطی، ویرانی ها و خرابی های ناشی از جنگ، هزینه درمان و نگهداری مجروحان، هزینه مددجویی بازماندگان قربانیان و کشته شدگان آمریکایی در جنگ و... محاسبه شود، رقم نهایی بسیار هنگفت و سرسام آورتر خواهد شد. درحال حاضر، واشنگتن به ازای هر سرباز خود که درجنگ های دوقلو شرکت می نماید و در یگان های برون مرزی آمریکا در عراق و افغانستان خدمت می کند، به طور متوسط، ۴۰۰ هزار دلار هزینه می نماید. برای مقایسه بدنیست اشاره شود که همین هزینه در جنگ جهانی دوم با آن وسعت و آن همه تلفات، فقط ۱۰۰ هزار دلار به ازای هر سرباز آمریکایی بوده است!!

حال سؤال اساسی این است که سوای اهداف اقتصادی، نفتی، تجاری، امنیتی و... آمریکائیان از لحاظ نظامی، برای رسیدن به کدام هدف و منظوری چنین هزینه های هنگفتی را تحمل می نمایند. شاید بتوان خلاصه و عمده اهداف نظامی آمریکا در جنگ های دوقلو را در موارد ذیل جستجو نمود:

۱) حفظ منافع اسرائیل و تضمن حیات و امنیت این رژیم و کنترل و مهار هرگونه تهدید نظامی علیه رژیم صهیونیستی،

۲) کنترل ایران، به ویژه با پیشرفت های چشمگیر دفاعی و نظامی این کشور و دستیابی ایران به تسلیحات و توان رزمی و تدافعی کارآمد و بومی سازی بخش عمده ای از تکنولوژی نظامی و دفاعی به دست دانشمندان و پژوهشگران جوان و صنعتگران ایرانی. لذا آمریکا به شدت از توان نظامی ایران نگران و در خشم است. واکنش دوگانه و توام با دستپاچگی کاخ سفید نسبت به مانور نظامی سپاه پاسداران که چندی قبل برگزار گردید، مصداقی از این نگرانی هاست.

آمریکا، همیشه در مواجهه با پیشرفت های نظامی ایران از یکطرف، اصل آن را انکار نموده و آن را نوعی بلوف تلقی می کند و از سوی دیگر، با راه اندازی جنگ روانی و بزرگنمایی و جنجال، سعی در ایجاد فضای رعب و وحشت در منطقه و راه اندازی جریان ضدایرانی در سطح جهان می نماید. اقتدار ایران و تاثیرگذاری خاص این کشور در معادلات سیاسی، نظامی و امنیتی منطقه، نفوذ معنوی این کشور در گروه های اسلامی و کشورهای همسایه و کنترل ایران بر آبراه استراتژیک هرمز را نیز باید به دلایل نگرانی های آمریکا در مورد ایران افزود که لزوم کنترل و مهار ایران آن هم از نزدیک (مرزهای شرقی و غربی ایران) را بیش از پیش توجیه می نماید.

۳) کنترل شرق آسیا، آمریکا تلاش می نماید با تبدیل منطقه خاورمیانه به یک منطقه تحت کنترل نظامی هرگونه تحرک نظامی قدرت های شرق آسیا و به ویژه چین، کره شمالی، و تا حدودی ژاپن) را از نزدیک و از نقطه ای حساس و استراتژیک تحت نظر گرفته و قدرت مانور و واکنش مناسب و سریع خود را در مقابله با هرگونه تهدید نظامی احتمالی، حفظ نماید. البته آمریکا نیم نگاهی هم به اوضاع هند دارد هند از کشورهایی است که خارج از سلطه مستقیم آمریکا و در مسیر پیشرفت گام برداشته است و به ویژه از حیث توان نظامی، یکی از قدرت های منطقه ای محسوب

می شود و در ردیف کشورهای هسته ای قرار دارد.

۴) مقابله با روسیه، اگرچه روزگار جنگ سرد سپری شده است، ولی به زعم استراتژیست های آمریکایی، روسیه همچنان در لیست تهدیدهای متقارن قرار دارد. قطعا حضور فیزیکی ارتش آمریکا در منطقه، به ویژه در افغانستان و در نزدیکی مرزهای روسیه از یک سو، و گسترش دامنه جغرافیایی ناتو به اروپای شرقی و نزدیکی به کشور روسیه از سوی دیگر، در راستای حفظ توان نظامی آمریکا در رفع هرگونه تهدید از جانب روسیه و جلوگیری از گسترش نفوذ این کشور در مناطق همجوار، به ویژه خاورمیانه است.

۵) فروش تسلیحات، با حضور فیزیکی و نظامی آمریکا، منطقه خاورمیانه هرچه بیشتر امنیتی شده و فضای رعب و وحشت و ناامنی ایجاد می گردد و همین مسئله دلارهای نفتی کشورهای منطقه به ویژه شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس را به جیب کارخانجات عظیم تولید اسلحه و مهمات آمریکایی سرازیر خواهد نمود.

۶) حفظ امنیت چرخه انرژی، آمریکا و شرکت های عظیم نفتی به امید چپاول منابع عظیم نفت عراق، این کشور را اشغال کرده اند و واضح است که حضور نظامیان آمریکایی، علاوه بر این که شرایط را برای این چپاول و غارت فراهم می آورد، با کنترل منطقه نفت خیز خلیج فارس، آمریکا را در به دست گرفتن کنترل امنیت چرخه انرژی کمک خواهد نمود.

در پایان آنچه مجددا بدان اشاره می شود آن است که اولا، ارتش آمریکا با حضور در منطقه علاوه بر اهداف نظامی، دستیابی به سایر اهداف برتری جویانه اش را نیز تسهیل می نماید.

ثانیاً براساس استدلال سیاستمداران آمریکایی، رسیدن به اهداف پیدا و پنهان کاخ سفید در خاورمیانه، و تحقق آنها، مستلزم حضور فیزیکی در منطقه است. بی دلیل نیست که آمریکائیان هنوز هم تاریخ دقیقی برای پایان اشغال عراق و افغانستان مشخص نکرده اند و از حضور طولانی مدت خود در این کشورها، دم می زنند.