شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

صنعت نفت سوز


صنعت نفت سوز

گاه آمارهای واقعی به اندازه ای كلان اند كه پذیرش آنها نه در باور و نه در مخیله آدمی نمی گنجد, اما چون سرشار از حقیقت اند مجبوریم بپذیریم آیا می دانید در كشورمان به دلیل رعایت نكردن مصرف بهینه انرژی در صنعت سیمان, سالانه معادل حداقل ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بشكه نفت خام در این بخش دود می شود و به هدر می رود

گاه آمارهای واقعی به اندازه‌ای كلان اند كه پذیرش آنها نه در باور و نه در مخیله آدمی نمی‌گنجد، اما چون سرشار از حقیقت‌اند مجبوریم بپذیریم!آیا می‌دانید در كشورمان به دلیل رعایت نكردن مصرف بهینه انرژی در صنعت سیمان، سالانه معادل حداقل ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بشكه نفت خام در این بخش دود می‌شود و به هدر می‌رود!به عبارتی از سال ۱۳۱۲ كه نخستین بسته‌های محتوی گرد خاكستری و سیاه‌رنگ سیمان به تولید انبوه رسید تا امروز كه در آستانه هفتاد و ششمین سال تولد این صنعتیم شاید بتوان با قاطعیت گفت كه متاسفانه تغییر آنچنانی در مصرف سوخت كارخانه‌های سیمان ما مشاهده نشده است.

البته شاید برخی مسوولان در مقام پاسخ برآیند كه «آری» تغییرات اساسی همراه با علم و تكنولوژی مدرن در ۴۶ كارخانه سیمان كشور پیاده شده و توانسته‌ایم تولید سیمان را از ۳۰۰ هزار تن در ۷۶ سال پیش به ۴۰ میلیون تن در حال حاضر برسانیم؟!آنگاه این سوال به ذهن متبادر می‌شود كه اگر شما براساس علم روز دنیا گام برداشته‌اید، پس چرا میزان مصرف انرژی در این صنعت به میزان ۲۰ تا ۳۰ درصد بیش از متوسط مصرف جهانی است!؟

آیا به صرف ارزان‌بودن انرژی و یارانه‌پذیری صنعت سیمان و حمایت‌های مخرب و آسیب‌رساننده به این بخش كه در طولانی مدت لطمات خود را نشان می‌دهد، عملی از روی كارشناسی بوده یا...؟به راستی اگر سفره‌های غنی نفت در لایه‌های زیرین بافت‌های خاك‌های ایران آرام نمی‌گرفتند و كشورمان در زمره صادركنندگان نفت و گاز درنمی‌آمد باز هم مدل مصرف انرژی ما، اینچنین بود؟

● انرژی در صنایع سیمان از زبان آمار

اگر مصرف سوخت و انرژی الكتریكی را در صنعت سیمان كشور مورد بررسی قرار دهیم، مشاهده می‌كنیم كه چه سرمایه پنهان عظیمی در حال هدر رفتن است. سرمایه‌ای كه با اندكی مدیریت می‌تواند شكوفایی اقتصادی و آبادانی را در جای‌جای كشور عزیزمان در پی داشته باشد.شواهد و مستندات بیانگر این است، به ازای تولید هر تن سیمان ۱۱۰ لیتر سوخت مازوت یا ۱۱۰ متر مكعب گاز مصرف می‌شود.

به عبارت دیگر اگر ارزش صادراتی هر متر مكعب گاز ۳۳ سنت باشد، حاصل نهایی به ازای هر تن سیمان ۵/۳۴ دلار خواهد بود. از طرفی دیگر، اگر از انرژی برق در صنعت سیمان استفاده شود، عدد باز هم تعجب‌برانگیزتر خواهد شد، چرا كه برای تولید هر تن سیمان باید ۱۰۵ كیلو وات ساعت بر تن انرژی الكتریكی مصرف شود.

اگر قیمت جهانی برق را ۵/۱۰ (ده و نیم) سنت محاسبه كنیم، به عدد ۵/۱۰ (ده و نیم دلار)‌برق برای تولید هر تن سیمان می‌رسیم، به عبارتی دیگر، جمع مصرف انرژی برق و سوخت در صنعت سیمان برای تولید هر تن سیمان به عدد ۴۵ دلار (انرژی بر مبنای قیمت‌های جهانی) می‌رسد.باز آمار گویای این است كه مصرف انرژی الكتریكی در صنعت سیمان حدود ۲/۴ میلیارد كیلووات ساعت یا ۴۲۰۰ مگاوات است.

(اگر ۴۰ میلیون تن سیمان تولیدی را در ۱۰۵ كیلووات ساعت بر تن ضرب كنیم، به عدد مذكور می‌رسیم). علاوه بر آن (همچنین)‌۴/۴ میلیارد لیتر بر مبنای سوخت مایع نفت كوره انرژی حرارتی هم مصرف می‌شود.حال متصور شوید كه مصرف انرژی الكتریكی بیهنه در كشورهای توسعه یافته ۸۰ كیلو وات ساعت بر تن است.

اگر ۱۰۵ كیلو وات ساعت بر تن مصرف داخلی را از ۸۰ كیلو وات ساعت بر تن انرژی الكتریكی بهینه كم كنیم و درصد بگیریم به عدد ۲۴ درصد می‌رسیم.به عبارت دیگر تنها با بهینه كردن انرژی الكتریكی می‌توان ۲۴ درصد صرفه‌جویی انرژی به عمل آورد.

در بخش انرژی حرارتی در كشور، باز شاهدیم ایران ۸۵۰ كیلوكاری به ازای كیلوگرم كلینكر مصرف دارد، اما در فرآیندهای پیشرفته كه به طور معمول در كشورهای توسعه‌یافته انجام می‌شود ۶۷۰ كیلوكالری مورد مصرف قرار می‌گیرد. كه تفاوت آنها در عدد ۲۱ درصد خود را نشان می‌دهد. یعنی می‌توان در بخش انرژی حرارتی با استفاده از راهكارهای مناسب، ۲۱ درصد صرفه‌جویی انرژی به عمل آورد.

● صرفه‌جویی مانع از هدرروی ۹۲۰ میلیون لیتر مازوت

به طور مجمل و خلاصه مصرف انرژی بسیار بالا در صنعت سیمان ریشه در چند عامل دارد، از جمله بهینه نكردن تكنولوژی‌های تولید سیمان، بهره‌وری پایین در این بخش، بی‌انگیزگی در بهبود مصرف انرژی به دلیل ارزان بودن آن و مجموعه عوامل مذكور موجب شده تا میزان مصرف انرژی در این صنعت به گونه تاسف‌آوری افزایش یابد.

حال درنظر بگیرید با توجه به اینكه مصرف انرژی و سوخت مایع ۴/۴ میلیارد لیتر بر مبنای نفت كوره (مازوت) است، اگر در این بخش ۲۱ درصد صرفه‌جویی كنیم چه اتفاقی می‌افتد؟! صرفه‌جویی انرژی در این بخش مساوی با استحصال دوباره ۹۲۰ میلیون لیتر مازوت است. درنظر بگیرید اگر ۹۲۰ میلیون لیتر مازوت را تقسیم بر ۱۵۹ لیتر (یعنی هر بشكه نفت) ‌بشود، حاصل آن رسیدن به عدد ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بشكه نفت خواهد بود.

● از بین رفتن ۵/۱ روز صادرات نفتی كشور

رسیدن به عدد ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار بشكه نفت مساوی با تولید یك روز ونیم نفت خام كشور است. اگر صرفه‌جویی را در بخش انرژی الكتریكی محاسبه كنیم، باز به عدد یك میلیارد كیلو وات ساعت می‌رسیم.نكته حائز اهمیت اینكه طی ۴ سال آینده (۱۳۹۰) وزارت صنایع و معادن قرار است با راه‌اندازی كارخانه‌های سیمان در حال احداث، ظرفیت تولید سیمان كشور را از ۴۰ میلیون تن فعلی به ۷۰ میلیون تن سیمان در سال افزایش دهد.

اگر چنین امری با روند فعلی مصرف انرژی در این صنعت رخ دهد باید یك فاجعه به تمام معنا در بخش انرژی و یارانه‌ها قلمداد كرد، كه باید به طور حتم مورد تجدیدنظر دولت و مدیران صنایع قرار گیرد.در این بین لازم است هرچه سریع‌تر از تجربه كشورهای موفق و توسعه‌یافته بهره گرفت.

● خلاء مدیریت انرژی در صنعت كشور

اقدامی كه سال‌های سال است در كشورهای توسعه یافته اجرایی شده همانا این بوده كه در مدل اقتصادی آنها، انرژی به دلیل واقعی بودن قیمت در كنار نیروی كار و سرمایه، در زمره مولفه‌های اصلی تولید به شمار آید. لذا در كارخانه‌ها و واحدهای صنعتی و تولیدی این كشورها مدیریت انرژی نقش محوری ایفا می‌كند.

بدون شك ارزان بودن انرژی در داخل كشور و تخصیص یافتن ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار یارانه، به این بخش بهترین عامل و شاید بهانه در این راستا بوده كه توجه چندانی به مدیریت انرژی در كشور معطوف نشود. در صورتی كه اگر قیمت حامل‌های انرژی به صورت واقعی اجرایی شود، ما نمی‌توانیم از كنار موضوع انرژی به سادگی عبور كنیم. چرا؟ چون قیمت انرژی تاثیر بسزایی در قیمت نهایی تولید سیمان خواهد داشت.

باید توجه داشت، امروزه در كشورهای توسعه‌یافته‌ای همانند آلمان، انگلیس و فرانسه توجه به نحوه مصرف و به موازات آن افزایش بهره‌وری، به عنوان مدیریت مجزا در واحدهای صنعتی، تولیدی و... به كار گرفته می‌شود. به عبارت دیگر در كنار مدیران تولید، فنی، برق و مكانیك و... «مدیر انرژی» هم فعالیت دارد. تجربه موفق آلمان پس از جنگ دوم جهانی كه با اشغال و نابودی واحدهای صنعتی، تولیدی، خدماتی و...

در این كشور همراه بود گواه خوبی است، در آن زمان، مسوولان آلمان به این امر واداشته شدند كه از دهه ۱۹۵۰ به بعد در خصوص كاهش مصرف انرژی راهكارهای مناسبی را اتخاذ كنند. لذا می‌بینیم این كشور در چهار دهه (تا ابتدای ۱۹۹۰) میزان مصرف انرژی را به میزان ۵۵ درصد نسبت به ابتدای دهه ۱۹۵۰ كاهش می‌دهد.

روند افزایش و سیر صعودی قیمت نفت در سال‌های اخیر مسوولان اقتصادی و انرژی این كشور صنعتی را به این امر واداشت كه در برنامه‌ای ۱۰ ساله از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ مصرف انرژی فسیلی را به میزان ۲۰ تا ۲۵ درصد كاهش دهد كه پیش‌بینی می‌شود این كشور از این برنامه‌ریزی نیز سربلند بیرون آید.

● بهره‌وری، تنها چاره صنایع

استفاده از علم، تدبیر و مدیریت در كارخانه‌ها از جمله ابزارهای اولیه و ضروری برای بهتر عمل كردن و افزایش بهینه كارخانه‌ها و صنعت سیمان است.حتی گاهی اوقات می‌بینیم نیازی به سرمایه و بودجه آنچنانی هم ندارد بلكه تنها با استفاده از اصلاح مدیریتی یا برخی حمایت‌های دولتی از قبیل سیاست‌های تشویقی مناسب می‌توان در كوتاهترین زمان ممكن به اهداف موردنظر دست یافت.

می‌توان تكنولوژی‌های قدیمی با بهره‌وری پایین انرژی را به تكنولوژی‌های جدید تبدیل كرد یا تكنولوژی‌های جدید را در بهینه‌سازی فرآیندها مورد استفاده قرار داد، حتی می‌توان به كاهش وابستگی كارخانه به انرژی‌های فسیلی، با استفاده از سوخت‌های جایگزین اقدام كرد.

● فرجام كلام

شاید نگاه مصرف‌گرایی ما، در عرصه سوخت و انرژی ریشه تاریخی داشته باشد یا شاید هم چون به میادین نفت و گاز كشورمان چشم دوخته‌ایم، فكر می‌كنیم تا ابد از دل زمین طلای سیاه (نفت) می‌جوشد. لذا با خود می‌گوییم ملالی نیست از مصرف، هر طور می‌خواهید انرژی مصرف كنید، چه در جامعه، چه در صنایع و دیگر بخش‌ها. اگر می‌پذیرفتیم كه واقعیتی به نام نفت طی هشت دهه آینده به اتمام می‌رسد، آنگاه مجبور می‌شدیم از هوش و خلاقیتمان در عرصه اقتصاد و توسعه بهره بگیریم.

آن هنگام به طور قطع باید بودجه سالیانه ما همانند كشورهای كره جنوبی، مالزی، ژاپن، آلمان از راه مالیات، صادرات و توریسم تامین می‌شد، نه براساس درآمد نفت. شاید آن زمان اجبار وادارمان می‌كرد كه مصرف درست را به فرزندانمان بیاموزیم و از اسراف و تبذیر بپرهیزیم. به ظن قوی درآن عصر دولتمردان ما یارانه‌های میلیارد دلاری را به همه كس و

همه چیز،‌به یك نسبت مساوی تقسیم نمی‌كردند و سرمایه‌گذاری در صنایعی صورت می‌گرفت كه توام با آینده‌نگری، كار كارشناسی و سود بالا،‌ اجرایی می‌شود. ای كاش چنین عزمی لااقل در حال حاضر دیده می‌شد اما به هر جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی، مجبورمان می‌كند كه در برابر بسیاری از مسائل از جمله واقعی كردن قیمت حامل‌های انرژی و مصرف بهینه آن، سر تعظیم فرود آوریم و آن را بپذیریم.

یزدان امیدی