سه شنبه, ۱۵ خرداد, ۱۴۰۳ / 4 June, 2024
مجله ویستا

چه چیزی دانشمند را دانشمند می کند ؟


چه چیزی دانشمند را دانشمند می کند ؟

فرانسیس بیکن فیلسوف قرن ۱۷ میلادی می گوید کار دانشمند این است که بفهمد جهان چطور کار می کند، طبیعت را “شکنجه” کند تا اسرارش را فاش سازد. اما واقعا این افرادی که معمولا روپوش …

فرانسیس بیکن فیلسوف قرن ۱۷ میلادی می گوید کار دانشمند این است که بفهمد جهان چطور کار می کند، طبیعت را “شکنجه” کند تا اسرارش را فاش سازد. اما واقعا این افرادی که معمولا روپوش آزمایشگاه بر تن دارند چه کسانی هستند و چگونه کار می کنند؟

اینطور که معلوم است، خود این حل کنندگان اسرار در هاله ای از اسرار بسر می برند.

کالین آلن، از دانشمندان علوم ادراکی دانشگاه ایندیانا در باره دانشمندان می گوید:”یکی از بزرگترین اسرار این سوال است که در انسان - یعنی در مغز او، تحصیلاتش، فرهنگش و غیره - چیست که او را قادر می سازد که اصلا به کار علم اشتغال پیدا کند”

تنها تعداد ناچیزی از دانشمندان تاکنون میکروسکوپ (یا دستگاههای عکس برداری از مغز) را به سمت خود گرفته و خود را مورد مطالعه قرار داده اند.

آلن می گوید:”اگر ما به لحاظ علمی دریابیم که چه چیزی دانشمند را دانشمند می کند، خود همین یافته بطور بالقوه تقویت کننده علم و تسریع کننده فرایندهای علمی خواهد بود”.

رشدی عجیب

دو ماده لازم برای ساخت دانشمند ظاهرا عبارتند از: کنجکاوی برای جستجوی اسرار و خلاقیت برای حل و یافتن پاسخ برای آن اسرار.

در گزارشی که در سال ۲۰۰۷ میلادی برای شورای تحقیقات اروپا در مورد خلاقیت علمی تهیه شده بود آمده است:”دانشمندان سطح بالائی از کنجکاوی از خود نشان می دهند. آنها با نمایش اشتیاقی برای کسب دانش فقط به خاطر خود دانش، در کار یافتن پاسخ برای سوالات علمی، جلوتر رفته و در موضوعات عمیقتر می اندیشند.”

بر اساس یک تعریف، کنجکاوی، حساسیت داشتن به تفاوتهای اندک در جهانی منظم است. تحقیقات و مطالعات نشان داده است که افراد کنجکاو ترکیبی از امیال متناقض با هم دارند: آنها به دنبال نوآوری و عجایب هستند و در عین حال می خواهند هر چیزی در جای مناسب خودش قرار داشته باشد.

دانشمند کنجکاو اعتقاد دارد که نظمی بر جهان حاکم است اما در عین حال به دنبال کشف اطلاعات غیرمنتظره ای است که تئوریهای پذیرفته شده را به چالش بکشد.

بسته لوازم خلاق

یک دانشمند برای حل مناقشه میان اطلاعات و تئوری، باید خارج از چارچوب های پذیرفته شده بیندیشد و از زوایای مختلف و دیگری مسایل را بررسی کند.

ماکس پلانک، یکی از پدران فیزیک کوانتوم، زمانی گفت: یک دانشمند “باید مخیله ای روشن و ذاتی داشته باشد چرا که ایده های جدید از راه کسر و استنباط و قیاس بدست نمی آید بلکه از طریق ابتکاری هنرمندانه و خلاقانه بدست می آیند.”

برای درک این خلاقیت علمی، برخی از فیلسوفان علم آنرا به رشد یک کودک تشبیه کرده اند. منظور آنها این است که یک دانشمند، برای تحقیق در امور جهان از همان استراتژی ای استفاده می کند که یک نوزاد برای کشف محیط اطراف خود برای اولین بار استفاده می کند.

آلن در این باره می گوید:”این باعث می شود توانائی های علمی مانند قطعات یک بسته لوازم بسیار ساده و ابتدائی به نظر برسد که بطور ویژه معطوف به خود علم نیست.”

این گفته یاد آور اظهارات منجمی به نام کارل سیگن است که زمانی گفت:”همه مردم وقتی زندگی را آغاز می کنند، دانشمند هستند. هر کودکی احساس حیرت و بیم یک دانشمند را دارد.”

اکراه مبتداها

اما کسان دیگری هم هستند که قایل به وجود این ذهن علمی سراسری نیستند. آنها اعتقاد دارند که دانشمندان توانائی های ویژه ای دارند که آنها را از بقیه متمایز می سازد.

از نظر آلن، کشف این توانائی ها ممکن است دشوار باشد چون بسیاری از دانشمندان برای آشکار ساختن راز آن قابلیتها و توانائی ها اکراه دارند و از بیم آنکه اگر راز خلاقیت آنها مورد مطالعه و تحقیق قرار بگیرد، ممکن است دیگر قدرت جادوئی خود را از دست بدهد، ترجیح می دهند تا سر خلاقیت خود را برملا نسازند. اما از نظر آلن خود همین بخشی از یک سوال بزرگتر است و آن اینکه در پشت رفتار هر فرد چه چیزی وجود دارد؟

او می گوید:”ما به تازگی درک این مسئله را آغاز کرده ایم که ارگانیسمهای خاص، از جمله خود ما محصول ثابت ژنها، محیط و فرهنگمان نیستیم بلکه هر یک از ما محصول فرایند فعل و انفعال مداومی هستیم که در آن ما به ساخت محیط اطراف خود که آن هم ما را شکل می دهد، کمک می کنیم.”

این یعنی مغز در خلاء کار نمی کند و تصمیماتی می گیرد که آن تصمیمات محیط اطراف آن را تغییر می دهد که آن محیط هم به نوبه خود بر تصمیمات آتی آن مغز تاثیر می گذارد. حل و کشف این معما که این دور بازخورد چگونه در مغز یک دانشمند کار می کند، با تکنیکهای کنونی تصویر برداری از مغز کار آسانی نیست.

آلن می گوید:”مادامیکه بهترین تکنولوژی ما این باشد که برای دیدن داخل مغز افراد، آنها باید در داخل یک دستگاه بزرگ مولد میدان مغناطیسی، بی حرکت بخوابند، ما برای یافتن پاسخ به اینگونه سوالات تنها بطور محدود پیشرفت خواهیم داشت.”

نویسنده: مایکل شیربر

ترجمه: مهشید بابایی