چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه حجاب


فلسفه حجاب

در ایران باستان, زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند شاید در اینجا این سؤال مطرح شود كه پوشش و حجاب از كجا آمده آیا مردان آن را بر زنان تحمیل كرده اند یا اینكه زنان با میل خودشان انتخاب كرده اند

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یكی از مسایل مهم اسلامی است كه قرآن كریم نیز به آن اشاره كرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین كرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور كرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. كتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می كرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود كه چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».

در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود كه پوشش و حجاب از كجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل كرده اند یا اینكه زنان با میل خودشان انتخاب كرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینكه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است كه می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلكه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره كرد:

۱) آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای كه در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است كه هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سركش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی كه زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلكه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفكنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید كه با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

۲) پایداری خانواده:

اگر حجاب با كیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به كسی نگاه نكند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد كرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

۳) استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یك به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل كنند. یعنی زنان با حجاب كامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه كار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به كارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عكس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان كم شده و به جای كار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای كار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست كه می بینیم كار اجتماعی پیشرفت نكرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یك پزشك را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاكدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یك خواهر محجبه به او نگاه می كنند. اما اگر بدون پوشش كامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی كه در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیكل او را برانداز كرده و سعی می كنند سر صحبت را با وی باز كنند.

۴) حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند كه به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.

به مساله حجاب و پوشش زنان اشكالاتی گرفته شده است. یكی از این اشكالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی كه این اشكال را طرح كرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است كه هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.

در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حكم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال كرد: چرا اگر در كشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست كه باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می كنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.

آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی كرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور كنند؛ كسی به آنها توجه نمی كند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی كه با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال كرد چگونه است كه شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است كه می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق كنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یك زن بی حجاب می تواند در اجتماع كار كند چون برخلاف او كه تمام فكرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممكن است گفته شود خیلی از زنان آرایش كرده نیز، در اجتماع مشغول كار هستند. بله ما منكر این مساله نیستیم. اما كار زمانی خوب انجام می شود كه با آرامش فكری همراه باشد. آنها كه می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است؛ سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلكه با پشتكار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی كارشان را نیز بالا بردند.

گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند؛ موجب حرص بیشتر مردان می شوند. برتراند راسل یكی از مادی گرایان در این زمینه می گوید: «اگر عكسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود؛ مردم پس از مدتی نگاه كردن به این عكسها از آنها زده می شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند؛ رغبت مردان به مرور زمان نسبت به آنها كم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه ای است كه هر چه انسان آن را سركوب كند، ضعیف تر می شود. بر عكس اگر رها و آزاد شود شعله ورتر می شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یك عكس بی توجه شود؛ دوباره به عكس دیگری علاقه مند می شود. اگر از معاشقه كردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می كند. به همین علت است كه می بینیم بی بند و باری در غرب ادامه پیدا می كند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در كوچه و خیابان ظاهر می شوند.

در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می پردازیم. خداوند در قرآن كریم می فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است كه نگاه خیره نكنند. نگاه دوگونه است: ۱- آلی ۲- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است كه چون ما با یك زن در حال صحبت كردن هستیم؛ به او نگاه می كنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نكردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم »، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان كه بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در كتابهای خود مطرح كرده اند. «ذلك ازكی لهم »، این حفظ برای ایشان پاكیزه تر است از اینكه خود را مكشوف العوره كنند.

«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می كنند آگاه است ».

خداوند در ادامه می فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترك نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست؛ در عمل می بینیم مردان پوششی كاملتر از بعضی زنان دارند.

«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشكار نسازند مگر زینتهایی كه آشكار است. زینت دو نوع است:

۱) زینت آشكار

۲) زینت مخفی (در تفسیر مجمع البیان سه قول آمده) زینت آشكار مثل جامه های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست بند. قول دوم زینت آشكار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.

و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه هایشان را بر سینه هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملكت ایمانهن، زینت خود را آشكار نكنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوكان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند كه محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نكنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری كنند. «او التابعین غیر اولی الاربهٔ »، طفیلیانی كه كاری با زن ندارند. او الطفل الذین... كودكانی كه از امور جنسی بی خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملكت ... دو احتمال است:

۱) مخصوص كنیزان است

۲) مطلق مملوك منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است كه دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشكار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نكوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می كردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه كنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می كنم.»

و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است.

نویسنده: مرضیه - موسویان