پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

۷ نکته درباره رمز جاودانگی حماسه حسینی


۷ نکته درباره رمز جاودانگی حماسه حسینی

به جرات می توان گفت که یکی از وقایع و رخدادهای تاریخی که تاثیر شگرفی در زندگی انسان ها گذاشته است ماجرای قیام و نهضت امام حسین ع در سال ۶۱ هجری است قیامی که عنوان حماسه گرفت و در تاریخ ثبت شد و در درازای تاریخ گسترش یافت و افکار و قلوب مردمان را با خود همراه ساخت تا جایی که غیرمسلمانان را متوجه و معطوف خود کرد و دایره اش از جماعت مسلمین فراتر رفت و موجی پایدار در عالم پدید آورد

به جرات می‌توان گفت که یکی از وقایع و رخدادهای تاریخی که تاثیر شگرفی در زندگی انسان‌ها گذاشته است ماجرای قیام و نهضت امام حسین(ع) در سال ۶۱ هجری است؛ قیامی که عنوان حماسه گرفت و در تاریخ ثبت شد و در درازای تاریخ گسترش یافت و افکار و قلوب مردمان را با خود همراه ساخت تا جایی که غیرمسلمانان را متوجه و معطوف خود کرد و دایره‌اش از جماعت مسلمین فراتر رفت و موجی پایدار در عالم پدید آورد. راز و فلسفه پایداری و استمرار حماسه کربلا در این است که با اصول اخلاقی و نیازهای اصلی زندگی بشر انطباق و سازگاری دارد و در هر عصر و نسلی می‌توان از آن بهره و عبرت گرفت و نکات و مسائلی چون موضوعات ذیل را از آن استخراج کرد.

۱- اعتراض و انتقاد به انحرافات: اولین و بزرگ‌ترین خصیصه نهضت حسینی همانا امر به معروف و نهی از منکر یا به بیان امروزی اعتراض و انتقاد به حاکمیت جور و ستم است و آن اینکه امام حسین(ع)، یزید را عنصری فاسد و ظالم و نالایق می‌دانست و نسبت به شیوه و نحوه خلیفه شدنش اعتراض و انتقاد داشت و چون که معاویه مفاد صلح‌نامه با امام حسن(ع) را زیر پا نهاد و برخلاف تعهداتش رفتار کرد و به صورت انتصابی خلیفه بعد از خودش را تعیین کرد، یعنی پایه‌گذار حکومت موروثی در دنیای اسلام معاویه است و امام حسین(ع) به همه این مباحث اعتراض و انتقاد داشت و با رفتارش، صلاحیت و مشروعیت حکومت یزید را به چالش کشیدو از اعتبار و اصالت انداخت.

۲- اصلاح‌طلبی: دستگاه اموی در تبلیغات گسترده‌یی که توسط بنگاه‌های خبرپراکنی راه انداخته بود، سعی داشت ماهیت و فلسفه قیام امام حسین(ع) را زیر سوال ببرد و امام را فردی برانداز و آشوب‌طلب و تفرقه افکن معرفی کند اما امام حسین(ع) با نوع رفتار و حرکتش نشان داد که از هر گونه هرج و مرج و آشوب و تفرقه منزه بوده و حرکتش اصلاح‌طلبی و صلح‌خواهی است. امام اگرچه به جناح حاکم معترض بود و مشروعیت آن را تایید نمی‌کرد اما از هر گونه اقدام و حرکت تجزیه‌طلبانه و جنگ‌افروزی اجتناب داشت و بهانه به دست دشمن غدار نمی‌داد، به عبارت دیگر هرگز و هیچگاه آغازگر جنگ نبوده بلکه جنگ را در کربلا به امام حسین و یارانش تحمیل کردند و امام تا لحظه آغاز سعی در اصلاح امور داشت و حساب یزید و نوکرانش را از سایر عوامل و ایادی حکومت جدا کرده بود.

۳- عزت نفس: متاسفانه در بعضی مقاتل که سست و بی‌اعتبار است، نوشته‌اند که امام حسین در روز عاشورا از جبهه دشمن تقاضای آب برای اطفال کرده یا اینکه از دشمن درخواست کرده تا به او کاری نداشته باشند و بتواند به جای دیگر برود که هیچ کدام از این مطالب با واقعیت کربلا همخوانی و سازگاری ندارد بلکه خلاف آن ثبت شده است یعنی امام به دشمن محبت کرده اما در هیچ صحنه‌یی از دشمن کمک نخواسته است. آنگاه که حر با سربازانش به امام نزدیک شدند امام به آنها احترام کرد و حتی به آنها آب داد و در تمام ایامی که در کربلا بودند عزت نفس خود را حفظ کردند و هرگز از دشمن تمنا و خواهش نکرده و خود را کوچک نکردند.روح بلند و عزت نفس والای امام حسین در تمامی دقایق و مراحل کربلا مشهود و محسوس بود و صرفا مختص شخص امام نبوده بلکه در تک‌تک یاران و اصحابش جلوه داشت. آنگاه که دشمن سر بریده وهب تازه داماد را به طرف مادر داغدارش پرتاب کرد مادرش با فریاد بلند اعلان داشت ما چیزی را که در راه خدا دادیم پس نمی‌گیریم.

۴-‌ توجه به در خواست مردم: وقتی که یزید زمام امور را به دست گرفت حاکم مدینه سعی کرد به لطایف الحیل از امام حسین(ع) برای حکومت یزید بیعت بگیرد اما امام زیر بار نرفت و با خانواده‌اش عازم مکه شد و مدتی را در مکه سکنی گزید تا اینکه مردم کوفه نامه‌های زیادی برایش نوشتند که به کوفه برود و حکومت آن خطه را به دست گیرد. امام ضمن فرستادن مسلم بن ‌عقیل جهت بررسی اوضاع و ارزیابی منطقه، النهایه عازم کوفه و عراق شد تا خواست و آرزوی مردم را حرمت نهاده و مطالبات مردم را بدون پاسخ نگذارد. به عبارت دیگر ارزش و اعتبار زیادی برای خواست و اراده مردم قایل بود و با رفتارش در آن روزگار خفقان و استبداد نشان داد که به مردم و دموکراسی یعنی حکومت مردمی معتقد و پایبند است.آنگاه که در کربلا در مقابل سوال حر که چرا به کوفه و عراق آمدید، قرار گرفت نامه‌های درخواستی مردم کوفه را نشان داد و به صراحت اعلان داشت اگر مردم کوفه مرا نمی‌خواهند من اصراری برماندن در عراق و کوفه ندارم.

۵-‌ اخلاق محوری: غالب حکومت‌ها از طریق قانون و مقررات خاص اداره می‌شوند، هیچ عنایتی به اخلاقیات ندارند و کثیر نهضت‌ها و قیام‌ها متکی به روش‌های مبارزاتی مختص خود هستند و اخلاق را امر طفیلی می‌دانند به همین جهت ریشه در تاریخ نداشته و دوامی ندارند اما یکی از اموری که باعث جاودانگی و ثبت نهضت امام حسین در تاریخ شده است اخلاق‌محوری آن است یعنی امام حسین طوری برنامه‌ریزی داشتند که هیچ‌گاه هیچ‌کس حتی مخالفان نتوانستند کمترین و کوچک‌ترین ضعفی از حماسه و نهضت کربلا بگیرند بلکه سراسر آن درس اخلاق و انسان‌سازی و آموزش و عبرت است و همگان به آن مباهات و افتخار می‌کنند. آنچه در کربلا از ناحیه امام حسین و یارانش رخ داده است یکسره پاکی و صداقت و خلوص و آرمانخواهی بود که همگان را شیفته و شیدای خود ساخته است طوری که بعضی معتقد به تقدیر الهی در طراحی کربلا هستند.

۶-‌ آزادیخواهی: اگر در تاریخ اسم ۱۰ نفر مبارز آزادیخواه ثبت شده است قطعا یکی از آنها وجود مبارک امام حسین(ع) است بلکه حتی از میان دو نفر مبارز بزرگ آزادیخواه در تاریخ یکی وجود مقدس امام است که با قیامش چهره سیاه و ننگین استبداد و ظلم را رسوا کرد و درس آزادگی به بشریت داده است.امام مانند بسیاری از منتقدان و مخالفان حکومت یزیدی می‌توانست در گوشه‌یی مخصوصا در مکه بنشیند و به عبادت و دینداری بپردازد و هیچ‌گونه همکاری هم با حکومت نداشته باشد اما چنین رفتاری از آزاده‌یی چون حسین(ع) که دست‌پرورده علی(ع) و فاطمه(س) بود زیبنده نبود و آن را نوعی وهم می‌پنداشت به همین جهت قیام کرد و با قیامش ندای آزادیخواهی و درس آزادگی به بشریت داد و جانش را بر سر آزادگی مردمان فدا کرد.

۷- حق‌طلبی و عدالت‌خواهی: بعضی‌ها نوشته‌اند که امام با قیامش خواست حکومت جور یزیدی را سرنگون ساخته و خودش بر مسند بنشیند و عده‌یی نیز نوشتند که قصد و غرض اصلی امام شهادت‌طلبی و شهید شدن بود که با خون سرخش خواست چهره سیاه حکومت را برملا سازد. گرچه حکومت حق امام حسین و او سزاوار خلافت بود و یزید به ناحق چنان جایگاهی را غصب کرد و شهادت امر والا و گوهر ارزشمندی است اما هر کشته شدنی را نتوان شهادت‌طلبی عنوان داد بلکه مرگ در راه حق و عدالت را شهادت گویند و امام با قیامش، طالب حق و عدالت بود و یزیدیان را یکسره بر باطل و ناروا می‌دانست و حق‌طلبی و عدالت‌خواهی امتیاز بزرگ نهضت حسین(ع) است.

۸- حفظ و نجات اسلام راستین: به یقین می‌توان گفت اگر قیام و نهضت امام حسین(ع) در صحرای کربلا نبود چه‌بسا یزید مشروعیت پیدا می‌کرد و حکومت یزدی در تاریخ تثبیت می‌شد و چهره حقیقی اسلام در پس غبارها و بدعت‌ها و خرافه‌های حکومتی مخفی می‌ماند، اما قیام امام حسین چهره دروغین اسلام سفیانی را آشکار کرد و اسلام حقیقی و راستین را که اسلام محمد(ص) و علی(ع) است در تاریخ ماندگار ساخت. اسلام اشرافی سلطنتی که بنیانگذارش معاویه و تداوم‌بخش آن یزید بود در واقع همان روح جاهلیت نژادپرستی ماقبل اسلام بود که معاویه با حیله و نیرنگ سعی در انتقام‌کشی و تجدید خاطرات آبا و اجدادش داشت که می‌رفت تا رسمی و نهادینه شود، اما امام حسین (ع) با درایت و بصیرت والایی که داشت در مقابل اسلام دروغین جاهلی دستگاه سفیانی ایستادگی و مقاومت کرد و دین واقعی نورانی و رحمانی را حفظ و حراست کرد.

... مخلص کلام اینکه کربلا و عاشورا نمایشگاهی از فضایل و ارزش‌های گرانسنگ اخلاقی و انسانی بوده که در تاریخ مانند و نظیر آن را نتوان آدرس داد.آنگاه که دیو استبداد بر همه جا مستولی شد و مردم در خفقان و استبداد خفه می‌شدند و دین و اسلام، ابزاری در دستان ظلمه بود و اشرافیت سایه سنگینش را بر همگان تحمیل کرد، ناگهان مردی از تبار صالحان و آزادگان تاریخ به نام حسین(ع) به‌پا خاست و با گروه اندکش که کمتر از یکصد نفر بودند و غالب‌شان را سالخوردگان و خردسالان شامل می‌شدند بر سیاهی وتباهی فریاد زدند و ابرهای تیره را به محاق کشاندند و خورشید فروزان معرفت و حقانیت و آزادگی و انسانیت و اسلامیت را که پشت ابرهای تیره و تار مخفی مانده بود در سپهر حیات آدمیان نمایان ساختند و روح تازه‌یی با خون‌های پاک‌شان در کالبد مرده و فسرده بشریت دمیدند و سرمشق و سرمنشا مبارزان و آزادیخواهان در ازمنه تاریخ و ادوار زندگی انسان‌ها شدند. پس حسین(ع) و یارانش اسوه و الگوی آزادمردان و آزادیخواهان تاریخ و برای همیشه زنده و پاینده هستند و هیچ‌گاه و هرگز حماسه و قیام حسینی از صحنه تاریخ محو نخواهد شد بلکه سفینه نجات و کشتی هدایت جوامع بشری و احرار تاریخند.

هادی بلوکی