جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

رسالت مطبوعات و گسترش فرهنگ مردم سالاری


رسالت مطبوعات و گسترش فرهنگ مردم سالاری

امروزه نشریات به دلیل نقش کلیدی و مهمی که می توانند در کنترل عملکرد دولتمردان و ثروتمندان داشته باشند, رکن چهارم دموکراسی لقب گرفته و تبدیل به یکی از شاخص های توسعه یافتگی و پیشرفت جوامع از دیدگاه محققان شده اند

امروزه نشریات به دلیل نقش کلیدی و مهمی که می توانند در کنترل عملکرد دولتمردان و ثروتمندان داشته باشند، رکن چهارم دموکراسی لقب گرفته و تبدیل به یکی از شاخص های توسعه یافتگی و پیشرفت جوامع از دیدگاه محققان شده اند. بررسی تاریخ سیاسی صد سال اخیر نشان می دهد که نشریات و بخصوص روزنامه نگاران جوامع در حال توسعه، نقش مهمی در هدایت جامعه، جهت رهایی از چنگال استبداد داخلی و استعمار خارجی داشته اند. محققان جامعه شناسی سیاسی نیز در بررسی تاریخ بیداری ایرانیان (عمدتاً سال های پایانی پادشاهی ناصرالدین شاه) مهم ترین رویداد فکری این دوره را آشنایی با مفاهیمی هم چون "حقوق شهروندی" و "مردم سالاری" ذکر می کنند. آشنایی با این مفاهیم در اواخر دوره قاجاریه به تدریج زمینه های تغییر روابط سنتی مبتنی بر "حاکم و رعیت" را به نوع جدیدی از روابط مبتنی بر دولت- ملت، فراهم نمود(شکل گیری انجمن های ایالتی و ولایتی، برگزاری انتخابات و تأسیس عدالتخانه و به طور کلی مشروطه) که نشریات آ ن دوره در تعمیق وگسترش آن نقشی بس ارزنده ایفا کردند.

آنچه واضح است کیفیت ارائه اخبار و اطلاعات از طریق نشریات، در سیر تحولات تاریخی یک جامعه، از اهمیت قابل توجهی بر خوردار بوده و هست. حضور مطبوعات در جهان امروز را می توان یکی از شاخص های لازم نظام سیاسی مردم سالار دانست. البته این شاخص به تنهایی کافی نخواهد بود و باید در کنار شاخص هایی مانند: برگزاری انتخابات، توجه به گردش نخبگان و قدرت میان احزاب سیاسی، استقلال قوای سه گانه وتوزیع افقی قدرت، محدود بودن دوره تصدی قدرت، توجه به حقوق اقلیت های قومی و دینی و میزان مشارکت آنان در تعیین سرنوشت خویش و... قرار گیرد. نادیده گرفتن نقش مطبوعات در این مجموعه، به دلیل نقشی که در روشنگری توده های فاقد قدرت دارند، مشروعیت نظام سیاسی را با چالش های جدی روبه رو خواهد ساخت.

از زمان انتشار روزنامه اختر به عنوان نخستین روزنامه غیر دولتی که به زبان فارسی در استانبول چاپ می شد و سایر نشریات هم عصر آن مانند : "حکمت"، "پرورش"، "الحدید"، "حبل المتین" و... تا به امروز ، نشریات زیادی در حیات اجتماعی- سیاسی ملت ایران ظهور کرده اند و هر یک از آن ها در اذهان مردم عصر خود و حتی پس از آن، تغییراتی(مثبت یا منفی) را موجب شده اند. افزایش سطح آگاهی مردم ایران و اعتراض آنان علیه استبداد و پیروزی جنبش تنباکو و انقلاب مشروطه را باید مرهون و مدیون روشنگری ها و تلاش های شبانه روزی اصحاب قلم و صاحبان اندیشه های مترقی در همین نشریات دانست. همچنین نباید از نقش مطبوعات و نویسندگان در شکل گیری انقلاب اسلامی به سادگی گذر کرد. سوال اصلی آن است که این نشریات با چه ملاک و معیاری قابل ارزیابی بوده و چه حدو مرزی مشخص کنننده نقش مهم ایشان در گسترش آگاهی های سیاسی و مردم سالاری است؟

نباید فراموش کرد معیار خدمت و خیانت یک نشریه به جامعه خویش، نه قضاوت صاحبان قدرت، بلکه وجدان عمومی افراد جامعه یا به عبارت بهتر مخاطبان آن خواهد بود. در یک نظام دموکراتیک، این قضاوت عمومی جامعه است که نشریه ای را مورد ادبار یا اقبال عمومی قرار می دهد. در این شرایط چنانچه نشریه ای به هر دلیل از رسالت رسانه ای خود که همان اطلاع رسانی درست و بی طرفانه، به دور از هر گونه جانبداری گروهی و جناحی است، دور شود، مورد بی مهری و حتی تمسخر مردم قرار می گیرد.

رسالت اخلاقی واجتماعی یک نشریه ایجاب می کند که با تنویر فضاهای تاریک اذهان توده، افق های روشنی از آینده را پیش روی مردم خویش بگشاید. یک نشریه متعهد می بایست با چشم پوشی از منافع فردی، گروهی و جناحی به دفاع از منافع ملی و جمعی افراد جامعه اهتمام بورزد و به آن هایی که حریصانه به غارت ثروت های ملّی جامعه مشغول اند ، تفهیم کند که چگونه منافع فردی و گروهی، از کانال تامین منافع جمعی محقق و میسر می گردد. ا زاین رو در اغلب جوامع نشریات به شکلی، کنترل شده و یا حدود کاری آن ها مشخص می گردد. کنترل نشر افکار انتقادی از طریق فعالیت های مطبوعاتی در اغلب جوامع، معمولاً یک روند چند مرحله ای و تو در تو را طی می کند. در برخی از این جوامع، ابتدا سعی حکومت بر عدم انتشار افکار و اندیشه های انتقادی استوار است. در برخی دیگر سعی می شود این اندیشه ها پس از طرح پاسخی مناسب دریافت و موردحل و فصل قرار گیرند.

خوشبختانه در کشور ما رسالت اصلی مطبوعات همسو با اهداف جمهوری اسلامی، قانون اساسی و در راستای حفظ کرامت و ارزش های والای انسانی و آزادی توام با مسئولیت در برابر خدا تعریف شده است. در همین راستا رفتارهای خلاف هنجار و غیر اخلاقی که موجب تنزل ارزش های فکری و رفتاری، تشویش اذهان عمومی و هتک حرمت اشخاص جامعه و ایراد تهمت و افترا به افراد و و نهادهای رسمی و حافظ نظام شود، بر اساس قانون ممنوع شده است. در قانون اساسی حدود این آزادی ها در اصل بیست و چهارم تعیین گردیده است. هرچند برخی صحبت از آزادی کامل مطبوعات مطبوعات می رانند اما نباید فراموش کرد که آزادی در حوزه مطبوعات باید در راستای رسالت و اهداف مطبوعات باشد، و باید توجه داشت که نباید میان حقوق مطبوعات با حق آزادی دچار اشتباه شد.

مطبوعات مقوله مستقلی هستند که خصوصیات ویژه خود را دارند. قانون اساسی در چند اصل به آزادی اشاره کرده و از کلمه "بیان" نیز استفاده نموده است(مثلاً در اصل ۵۵ قانون اساسی در مورد صدا وسیما آزادی بیان مطرح شده است). هم چنین مساله آزادی در اصول دیگر از فصل سوم قانون اساسی ذکر شده است. گرچه مطبوعات از حق آزادی بیان استفاده می کنند؛ اما باید میان حقوق مطبوعات و حق آزادی بیان تفکیک قائل شد. زمانی که از حقوق مطبوعات صحبت می شود، نباید اهداف مطبوعات را فراموش کرد. مطبوعات به عنوان رسانه عمومی، رسالت و اهدافی دارد لذا اگر آزادی در حوزه مطبوعات مورد بحث باشد، باید در چارچوب اهداف مطبوعات صورت گیرد، زیرا در ذیل آزادی به شکل مطلق در اصل نهم یا اصل سوم قانون اساسی قرار خواهد گرفت.

با توجه به همین تمایز است که در قانون اساسی دو محدودیت برای آزادی مطبوعات ( اصل ۲۴) بیان گردیده؛ اول این که مخل مبانی اسلام نباشند و دوم این که مخل حقوق عمومی نباشند. البته در ذیل اصل ۲۶ قانون اساسی وقتی مساله احزاب طرح می شود محدودیت دیگری نیز بیان می گردد؛ مانند این که احزاب نباید اصل استقلال، آزادی کشور و تمامیت ارضی را نقض و مخل به مبانی اسلام و اساس جمهوری اسلامی باشند. در واقع این دو محدویت هم مربوط به مطبوعات سیاسی و هم غیرسیاسی است. اما سه محدودیت اضافی اصل ۲۶ مربوط به احزاب است و به تبع آن مربوط به مطبوعات وابسته به احزاب هم می‌شود. به این ترتیب مطبوعات سیاسی به طور اعم هم مصداق اصل ۲۴ و هم اصل ۲۶ قانون اساسی خواهند بود.

باید توجه داشت همان طور که وجود نشریات مستقل به پیدایی، بالندگی و استحکام پایه های مردم سالاری در جامه کمک می کند، شرایط دموکراتیک جامعه نیز به نهادینه شدن فعالیت مطبوعات و دیگر رسانه های جمعی مدد می رساند و در نتیجه نوعی وابستگی متقابل میان آن ها، در راستای کنترل، تقویت و حفظ ارزش های یکی، توسط دیگری، شکل می گیرد.

محمد رضا یزدانی زازرانی

منابع:

۴- هانتینگتون.سامویل ، موج سوم دموکراسی در پایان سده ی بیستم ، ترجمه احمد شهسا ، انتشارات روزنه ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۷۳