پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
قصه مادربزرگ
تواین دوره زمونه همه چیز برعکس شده برای مثال همین مادربزرگ خودم از صبح که بیدار می شه دیوار راست را بالا می رود. همش می خواهد به کوه برود اما من...؟
از صبح تا شب کمردرد پا درد و... مادر بزرگم هر روز جوان تر می شود اما من پیرتر می شوم. البته به دل آدم هم بستگی دارد مادربزرگم دلش بسیار شاد است چون هر موقع به بازار می رود ۱ جعبه لپ لپ برای خودش می خرد و به شخص بنده نمی دهد.
اما هر موقع که من به بازار می روم یک گونی قرص و شربت و دارو و هزار چیز دیگر می خرم.
خب دیگر چه کار می شود کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست