چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

زندگی مشترک همکاری دوباره زندگی


زندگی مشترک همکاری دوباره زندگی

رامبد جوان واقعا انسان خاصی است بسیار باهوش و البته دقیق و صریح, او چندان در مورد زندگی خصوصی خود صحبت نمی کند اما در پاسخ برخی سوالات ما جواب های هوشمندانه و بامزه ای می دهد

رامبد جوان واقعا انسان خاصی است بسیار باهوش و البته دقیق و صریح، او چندان در مورد زندگی خصوصی خود صحبت نمی‌کند اما در پاسخ برخی سوالات ما جواب‌های هوشمندانه و بامزه‌ای می‌دهد.

▪ تا حالا شده که از رد کردن پیشنهادی پشیمان شده باشید؟ اهل حسرت خوردن هستید؟

- نه، آدم حسرت خوردن نیستم. همیشه به حسم و جوابی که در آن لحظه داده‌ام، احترام گذاشته‌ام. شاید بعضی وقت‌ها فهمیده باشم که بهتر بوده پیشنهاد بازی یا ساخت فلان کار را قبول می‌کردم اما پشیمان نشده‌ام. چون همیشه از کاری که کرده‌ام، لذت برده‌ام. شبیه این است که به دو تا میهمانی دعوت شده‌ای. به یکی از میهمانی‌ها می‌روی و بعد می‌شنوی در آن یکی میهمانی که نرفته‌ای خیلی خوش گذشته. آن‌وقت اگر جایی که رفتی بهت بد گذشته باشد، حسرت می‌خوری و می‌گویی اَه کاش به جای اینکه اینجا می‌ماندم و حالم به هم می‌خورد، می‌رفتم آنجا. ولی من چون در هرکاری که قبول کردم خوش گذشته و راضی بودم، همیشه به خودم می‌گویم قرار بود خوشحال باشم. اینجا و آنجا ندارد.

▪ فکر می‌کنید شما با این روحیه بتوانید در یک نقش تلخ سیاه منفی بازی کنید؟

- به هر حال حرفه من بازیگری است. احتمال دارد یک زمانی هم در نقش منفی بازی کنم. مثلا در فیلم نسل جادویی در نقش یک آدم عبوس عاشق یک ذره دلخور ناراحت بودم که با نقش‌های دیگرم متفاوت است. با اینکه آن فیلم کار موفقی نبود اما برای خودش تجربه جدیدی محسوب می‌شد. من اعتقاد دارم که بازیگر هرچقدر هم حرفه‌ای باشد، اگر فیلمنامه و کارگردانی خوب نباشد، نمی‌تواند بازی جالبی ارایه کند. یک بازی خوب ثمره همکاری همه عوامل فیلم است. آن نقش سیاه تلخی را که می‌گویید را هم احتمالا می‌توانم بازی کنم به شرطی که عواملی که باید مهیا باشد.

▪ شما حامد بهداد را وارد سینما کردید، رامبد جوانی برای شما نبوده که با حمایت او وارد سینما شوید؟

- کسی نبوده که من را به سینما معرفی کند اما آدم‌های خیلی موثری در زندگی‌ام بوده‌اند. مثلا یکی از اتفاق‌های خوشایندی که باعث شناخته‌شدن من در تلویزیون شد، آشنایی‌ام با گروه سریال همسران و آقایان رسام و بیرنگ بود که فرهاد جم آن زمان من را برای دو قسمت آخر همسران معرفی کرد.

▪ شما دانشگاه را نیمه‌کاره رها کردید، فکر می‌کنید تحصیلات دانشگاهی در زمینه سینما و تئاتر بی‌فایده است؟

- من دانشجوی تئاتر بودم و تا چهار سال در تئاترهای دانشجویی شرکت داشتم ولی بعد دانشگاه را رها کردم. چون به نظرم آمد که نباید ادامه دهم. نه اینکه چون تحصیل نکردم فکر می‌کنم تحصیلات آکادمیک بی‌ارزش است و لازم نیست. اتفاقا به نظرم تجربه کردن دوره دانشجویی، در جمع بودن، استاد، کلاس، پروژه، برای همه ضروری است، آدم‌ها از این دوره خیلی چیزها یاد می‌گیرند و نگاهشان به زندگی عوض می‌شود ولی معنی‌اش این نیست که هرکسی در یک رشته هنری، به دانشگاه برود، می‌تواند انسان موفقی باشد. حرف من این است که اصلا ربطی ندارد که اگر دانشگاه بروی، موفق می‌شوی، اگر نروی موفق نمی‌شوی. خیلی به خود آدم بستگی دارد. دانشگاه شکل و شمایل ایجاد می‌کند. بقیه‌اش خودت هستی که باید درس بخوانی، بخواهی چیزی یاد بگیری، بروی تحقیق کنی. خودت باید کرم این را داشته باشی که از همه چیز سر در بیاوری.

▪ شما داور جشنواره بازی‌های رایانه‌ای بودید، کار کودک هم زیاد انجام دادید، کودک درون‌تان فعال است نه؟

- خیلی. بچگی به نظر من دوره با اهمیتی است. آدم‌ها بیخودی جدی می‌شوند و فکر می‌کنند که اگر جدی شوند، آدم‌های مهمی شده‌اند. اصلا این‌جوری نیست.

▪ کاری در زندگیتان بوده که به خاطر مشغله سینمایی فرصت نکرده باشید به آن بپردازید؟

- خیلی کارها، مثل بچه‌دار شدن. دلم می‌خواست زودتر از اینها بچه‌دار می‌شدم. سفر رفتن، زندگی کردن، معاشرت کردن، خوابیدن. نه اینکه این‌کارها را نکرده باشم. اما آنقدرها که می‌خواستم، نبوده است. به قول آقای فخیم‌زاده حرفه ما خیلی حسود است. اینکه ببیند به چیزی غیر از آن توجه می‌کنی، حسادت می‌کند.

سینما آنقدر تو را جذب خودش می‌کند که ناخودآگاه از چیزهای دیگر غافل می‌شوی. یک استادی داشتم که می‌گفت: بچه‌ها وارد یک حرفه‌ای شده‌اید که ممکن است یک روزی وسط روز بروید خانه و ببینید که بچه‌تان می‌گوید مامان این آقاهه کیه که چند وقت یک‌بار میاد و میره؟ ولی فکر می‌کنم پدر خوبی شوم همه دور و بری‌‌هایم هم روی این مساله اتفاق نظر دارند.

▪ ازدواج‌تان چقدر در کارتان تاثیر داشته؟

- از وقتی که ازدواج کرده‌ام زندگی‌ام منظم‌تر شده. قاعدتا وقت‌هایی هم که در یک کار مشترک همکاری داریم، زندگیمان روی روال بهتری است. مثلا برای سریال توطئه خانوادگی سه ماه در شمال فیلمبرداری داشتیم. عملا باید سه ماه در شمال زندگی می‌کردیم و اینکه هردوتایمان در یک پروژه بودیم، خیال هر دوی ما را راحت می‌کرد و تاثیر بهتری بر کار می‌گذاشت.

▪ اینکه شما کارگردان کاری باشید که همسرتان بازیگرش است کار و زندگی را با هم قاطی نمی‌کند؟

- نه، به خاطر اینکه سحر در کارش خیلی حرفه‌ای است و هیچ وقت کار و روابط شخصی را قاطی نمی‌کند. در کار، کار می‌کنیم، همسرم هم مثل بقیه بازیگرها کار خودش را انجام می‌دهد. کار که تمام شد دوباره زن و شوهر می‌شویم.