یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی ورزشی چگونه میتواند به بهبود شرایط سیاسی کمک کند


دیپلماسی ورزشی چگونه میتواند به بهبود شرایط سیاسی کمک کند

دیپلماسی ورزشی به حکومت ها اجازه می دهد انعطاف پذیری سیاسی قابل توجهی در زمانی که روابط دیپلماتیک ضعیفی دارند, از خود نشان دهند دیپلماسی ورزشی به عنوان یک دیپلماسی بکر و دست نخورده می تواند افتراق بین حکومت ها را از بین ببرد و موجب ایجاد تعهد, همکاری و ارتباط سازنده آنها شود دیپلماسی ورزش می تواند ارزش های ورزشی مثبتی از قبیل احترام متقابل, نظم, صبر و دلسوزی را در روابط تند و خشن سیاسی افزایش دهد و مایه تلطیف فضا شود

ورزش وسیله ای جذاب و مورد علاقه مردم دنیاست. ورزش دیگر صرفا کنشی بدنی نیست، بلکه بسته به فضای شکل گیری آن دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... است. همان گونه که در بررسی های علمی در زمینه رابطه فرهنگ، اقتصاد، سیاست و روابط بین الملل گفت وگو می کنیم، می توانیم درباره ارتباط متقابل ورزش با روابط بین الملل نیز گفت وگو کنیم. دیپلماسی ورزشی در سال های اخیر به عنوان زیرشاخه دیپلماسی عمومی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. ورزش در دیپلماسی عمومی به عنوان ابزاری مؤثر و صلح آمیز برای توسعه روابط بین المللی مورد تأکید است؛ به ویژه برای آن دسته از کشورهایی که دارای فضای سرد سیاسی متقابلی هستند، می تواند موجب تلطیف و عادی سازی رابطه میان کشورها شود. ورزش توانسته است مرزها را کم رنگ تر و راه های بیشتری را برای گفت وگو باز کند تا کشورهای مختلف به یکدیگر نزدیک تر شوند. ورزش می تواند صدای یک ملت را رساتر به گوش سایر سیاست مداران برساند و نقش مکملی برای سیاست های یک دولت باشد. دیپلماسی ورزشی به حکومت ها اجازه می دهد انعطاف پذیری سیاسی قابل توجهی در زمانی که روابط دیپلماتیک ضعیفی دارند، از خود نشان دهند. دیپلماسی ورزشی به عنوان یک دیپلماسی بکر و دست نخورده می تواند افتراق بین حکومت ها را از بین ببرد و موجب ایجاد تعهد، همکاری و ارتباط سازنده آنها شود. دیپلماسی ورزش می تواند ارزش های ورزشی مثبتی از قبیل احترام متقابل، نظم، صبر و دلسوزی را در روابط تند و خشن سیاسی افزایش دهد و مایه تلطیف فضا شود.

مسائل سیاسی در اساس شکل گیری رویدادهای ورزشی، مانند المپیک مؤثر بوده به گونه ای که از چندین روز پیش از برگزاری بازی های المپیک باستان تعاملات نظامی و جنگی بین دولت- شهرهای یونان متوقف می شد تا بازی ها در صلح کامل برگزار شود. هیتلر در سال ١٩٣٦ زمینه برگزاری هرچه باشکوه تر المپیک را فراهم آورد تا بستری برای تبلیغ حزب سیاسی خود باشد. سیاه پوستان در المپیک ١٩٦٨ مکزیک با اجرای حرکات خاص، ضدیت خود را با سیاست های نژادپرستانه آمریکا نشان دادند. در سال ١٩٧١ نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده برای آغاز دوباره روابط میان دو کشور آمریکا و چین نسبت به اعزام تیم پینگ پنگ ایالات متحده، به کشور چین اقدام کرد که فصل جدیدی را در روابط مردم ایالات متحده و چین باز کرد. از این عمل سیاسی دولت ایالات متحده تحت عنوان دیپلماسی پینگ پنگ یاد می شود. بهره گیری دولت ژنرال های آرژانتین از جام جهانی ١٩٨٧ مثال مهم دیگری است. این دولت کوشید با برگزاری باشکوه این جام از یک سو و قهرمانی در آن از سوی دیگر، چهره مثبتی را از این رژیم عرضه کند و با ایجاد نوعی هم گرایی ملی و تهییج احساسات، خود را مشروع جلوه دهد. تحولات در اتحاد شوروی و بلوک شرق کمونیست پس از به قدرت رسیدن میخائیل گورباچوف در شوروی نیز زمینه فروریختن دیوار برلین و اتحاد دوباره دو آلمان را فراهم کرد. در این میان دو آلمان در سال ١٩٩٠ یک تیم مشترک روانه بازی ها کردند. تحریم بازی های المپیک مسکو (١٩٨٠) و لس آنجلس (١٩٨٤) از سوی ایران به ترتیب به دلیل اشغال افغانستان به دست روس ها و زورگویی های آمریکا به کشورمان و عدم رویایی ورزشکاران ایرانی در مقابل حریفان رژیم غاصب صهیونیستی به دلیل نامشروع بودن موجودیت این رژیم، اشاره کرد. مورد آخر از آن جهت حائز اهمیت است که در فضای دیپلماسی عمومی از طریق ورزش می توان به اثبات غاصب بودن این رژیم جعلی پرداخت و آنها را در هر دو عرصه دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی به رسمیت نشناخت. در سال ١٩٩٨ نیز کشتی گیران آمریکایی نخستین ورزشکاران آمریکایی بودند که پس از ماجرای گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در تهران که حدود ٢٠ سال قبل از آن اتفاق افتاده بود، در ایران به رقابت پرداختند و مورد استقبال و تشویق تماشاگران ایرانی قرار گرفتند. جان مارکس، کارشناس حل بحران، بر این باور است که رقابت کشتی گیران آمریکایی در ایران، نمونه است که نشان می دهد چگونه ورزش می تواند به عنوان یک وسیله مؤثر برای مقابله با بحران مورد استفاده قرار گیرد. تماس های ورزشی به ویژه در دو رشته فوتبال و کشتی مهم ترین تماس های دو دولت ایران و آمریکا در حوزه های به ظاهر غیرسیاسی بوده که به دلیل سیاست های دولت آمریکا علیه دولت ایران تاکنون نتوانسته نقشی در برقراری رابطه میان دو طرف همانند دیپلماسی پینگ پنگ داشته باشد. این مطالبه که ایران چگونه می تواند حضور خودش را بر نقشه جغرافیای انسانی اثبات کند، یک دغدغه ملی به شمار می رود. با آغاز به کار دولت یازدهم، تحرک چشمگیری در حوزه سیاست های خارجی کشور آغاز شد که موجب تمایل بیشتر کشورهای جهان به تعامل با ایران شده است. ورزش می تواند فرصت یکتایی برای خودنمایی جامعه ایرانی در عرصه بین المللی و ارتقای جایگاه ایران با وجود تحریم ها فراهم کند.

علیرضا احمدی