سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

اوضاع را خراب تر نکنیم


اوضاع را خراب تر نکنیم

کمتر دیده شده که اهالی هنر به مشکلات واقعی جامعه پزشکی بپردازند

فکر می‌کنید مردم ما، بعد از دیدن یک فیلم یا سریال تولید کشور عزیزمان ایران که به نحوی در ارتباط با پزشکی و مسایل آن باشد، چه تصوری از یک پزشک پیدا می‌کنند؟

الف) جن‌گیر

ب) هری‌پاتر

ج) همکار صمیمی عزراییل

د) پزشکی فقط در سقط جنین خلاصه می‌شود و هیچ‌کدام از گزینه‌های بالا صحیح نیست. ...

همانا که کارگردانان و اصحاب رسانه، کمر همت بسته‌اند و سعی دارند به نحو تمام و کمال، کار سخت و طاقت‌فرسای طبابت را در چند زمینه محدود (از جمله ارتباط با روح، جن و پری، شعبده‌بازی و ستاننده جان در تمامی مراحل از نطفه تا کهولت سن) نشان دهند، تو گویی که هیچ هنر دیگری از این جماعت بر نمی‌آید و افسوس که در کنار این آب‌بندی‌، سریال‌های خوش ساختی مانند پرستاران را نیز نشان می‌دهند که بیننده را انگشت حیرت به دهان می‌گذارد که چه‌قدرتفاوت است بین اصول پزشکی که در این جا آموزش می‌دهند تا اصولی که آنها فرا می‌گیرند. فزونی مشکل آنجا می‌شود که ما، بعد از دیدن هر فیلم یا سریال، زحمت تهیه دو عدد چوب به همراه پلاکارد اعتراض‌آمیزی را به خود نمی‌دهیم تا با طی کردن خیابان‌های کشور، نارضایتی خود را از روند موجود نشان دهیم (همان کاری که تمامی مشاغل در صورت احساس کوچک‌ترین توهینی نسبت به خود انجام دادند).

● بی‌توجهی به مشکلات پزشکان

▪ به نظر می‌رسد که فیلم‌نامه‌نویسان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان محترم، بیشتر از هرچیز به دنبال جذب مخاطب عام برای تولیدات خود باشند و توده مردم نیز از این مسایل استقبال می‌کند، ولی در این جا یک سوال مطرح می‌شود که آیا باید مطابق با سطح فکر یک جامعه، سناریو را نوشت یا یک سناریوی خوب، می‌تواند سطح تفکر جامعه را ارتقا دهد؟

▪ آیا هیچ‌کدام از این عزیزان، پای درد دل یک پزشک برای ساخت فیلم یا سریال خود نشسته‌اند و از دغدغه‌ها و مشکلات این قشر اطلاع دارند؟!

▪ از دوران طولانی پزشکی (که به عنوان یکی از فرضیات اولیه جهت انقراض دایناسورها مطرح شده است) خبر دارند؟

▪ آیا می‌دانند بعد از سلامتی، دومین نعمتی که خداوند به انسان عطا کرده است، خواب است و چند سال است که ما پزشکان آرزوی خوابی کافی و بی‌دغدغه را داریم؟

▪ آیا از کمبود امکانات بیمارستان‌های دولتی که کیفیت غذاهای آن آدم را به یاد هتل‌های درجه یک پاریس می‌اندازد و جماعت حشرات‌ موذی پاویون آن در حال پیشی گرفتن از جماعت انترن و رزیدنت است و وسایل رفاهی آن را در موزه لوور پاریس به عنوان اشیای عتیقه و زیرخاکی به حراج گذاشته‌اند، آگاهی دارند؟

▪ آیا از رفتار حسنه همراهان یک مریض بدحال با چاشنی چماق و چوب و لگد در رویارویی با یک پزشک مستأصل، چیزی می‌دانند؟

▪ از درآمد بیل‌گیتسی ‌ما چه‌طور؟ فکر آن که این پول گزاف را در کدام بانک سوییس پس‌‌انداز کنیم، بر هر دو شانه و گردن سنگینی می‌کند.

▪ آیا می‌دانند که بعد از قریب به هفت سال درس خواندن و آموختن در دانشگاه و بیمارستان و در حالی که بقیه رشته‌ها، دورنمای روشنی برای آینده خود ترسیم کرده‌اند، تازه باید بلانسبت ما و پاریکال، خود را برای یک آموزش تخصصی دیگر آماده کنیم؟

می‌دانم و می‌دانیم که نمی‌دانند و انتظاری نیست که با این وضعیت نابه‌سامان سینما، به طرح این مشکلات بپردازند، اما حداقل انتظار این است که اوضاع را از آنچه که هست، خراب‌تر نکنند.

● یک نمونه خوب هنری

فیلم مورد علاقه من، در رابطه با پزشک و سینما مرد فیلی محصول ۱۹۸۰، به کارگردان دیوید لینچ است که بر اساس داستان واقعی مردی به نام جوزف مریک که در قرن ۱۹ در انگلیس زندگی کرده است، ساخته شد. جوزف از توموری خوش‌خیم پوستی که در تمامی بدن او رشد کرده بود، رنج می‌برده است و ظاهر او چنان کریه شده بود که از او در سیرک به جای حیوانات استفاده می‌کردند و در این میان دکتر فردریک تراویس با بازی درخشان آنتونی هاپکینز تمامی سعی خود را برای بازگشت جوزف به سطح جامعه به کار می‌گیرد. نظراتی که اکثر بینندگان بعد از دیدن فیلم در سایت معتبر IMDB، بازگو کرده‌اند این بوده که یک پزشک می‌تواند تا چه میزان در معالجه و درمان بیمار خود نقش داشته باشد.

اگر نام Joseph Merrick را در سایت گوگل جستجو کنید مطالب جالب‌تری می‌توانید مطالعه کنید.

مهدی زیرکچیان