چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

تاجبخش‌های معروف تهران قدیم


تاجبخش‌های معروف تهران قدیم

دادن لقب «تاجبخش» از طرف شاه وقت به افراد برای نخستین‌بار در تهران صورت گرفت که این تاج گاهی ماندگار بوده و گاهی به مصداق «بادآورده را باد خواهد برد»، به دست فراموشی سپرده شده است. …

دادن لقب «تاجبخش» از طرف شاه وقت به افراد برای نخستین‌بار در تهران صورت گرفت که این تاج گاهی ماندگار بوده و گاهی به مصداق «بادآورده را باد خواهد برد»، به دست فراموشی سپرده شده است. در تاریخ ۲۰۰ساله پایتختی تهران، چندین تاجبخش وجود داشته که در اینجا به شرح احوال چند نفر از آنها می‌پردازیم:

نخستین کسی که در تاریخ پایتختی تهران و در دوره قاجاریه به لقب تاجبخش شهرت یافت، حاج‌ابراهیم‌خان کلانتر ملقب به اعتمادالدوله از تاجران متمول شیراز و نخستین صدراعظم قاجاریه است. مورخان، حاج‌ابراهیم را مسبب اصلی برچیده شدن حکومت زندیه و تشکیل سلسله قاجاریه یعنی تاجور شدن آقامحمدخان می‌دانند و به همین دلیل وی را «تاجبخش» می‌شناسند.

حاج‌ابراهیم‌خان کلانتر در ابتدا در خدمت سلطنت زندیه بود که در زمان سلطنت لطفعلی‌خان به مقام وزارت رسید و همه‌کاره زندیه شد، تا اینکه بین آن دو اختلاف افتاد که مبدل به جنگی علنی شد. درگیری آنها با هم با توجه به قدرتی که حاج‌ابراهیم و ایادی‌اش در سطوح مختلف حکومتی به چنگ آورده بودند، پایه‌های حکومتی لطفعلی‌خان زند را سست و ناپایدار کرد و باعث قدرت یافتن آقامحمدخان شد که سرانجام با دسایس و اعمال حیله‌گرایانه کلانتر، سلطنت قاجاریه به پادشاهی آقامحمدخان قاجار جای سلطنت زندیه را گرفت. آقامحمدخان قاجار، حاج‌ابراهیم را به پاس زحماتش، صدراعظم کرد که این مقام را نیز در زمان سلطنت فتحعلی‌شاه حفظ کرد. ولی شاه وقت، نگران قدرت یافتن بیش از پیش کلانتر بود چرا که وی یک‌بار به زندیه خیانت کرده، تا اینکه سرانجام فتحعلی‌شاه دستور داد حاج‌ابراهیم‌خان کلانتر و تمام بستگانش که مصدر امور حکومتی بودند را دستگیر و از بین ببرند. در این میان تنها دو پسر خردسال حاج‌ابراهیم به نام‌های علیرضا و علی‌اکبر زنده ماندند.

دومین تاجبخش، میرزامحمدخان قاجار پسر حسن‌خان بیگلربیگی استرآباد بود که در زمان آقامحمدخان قاجار، حاکم قزوین شد و پس از آن حکومت تهران را به دست گرفت. وی با کشتن لطفعلی‌خان زند، وفاداری خود را به شاه قجر اثبات و پس از کشته شدن آقامحمدخان از هجوم مدعیان سلطنت به تهران جلوگیری کرد تا سرانجام فتحلعلی‌شاه از شیراز به تهران آمد و شاه به مناسبت خدمتش به سلطنت قاجاریه، به وی لقب «تاجبخش» اعطا کرد. بازماندگان این خانواده در تهران پس از حدود ۲۰۰سال هنوز به نام «تاجبخش» وفادارند و اسم فامیلی تاجبخش را برای خود به ثبت رسانده‌اند.

آخرین تاجبخش معروف که متعلق به دوران معاصر است، در زمان سلطنت پهلوی دوم، ایفاگر مهم‌ترین نقش در کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق را داشت و به مناسبت نقشی که در زدوخوردهای خیابانی داشت در میان مردم به شعبان بی‌مخ شهرت یافت.

وی طبق گفته خودش ابتدا جزو دارودسته‌ مصدقی‌ها بوده که در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۳۱ که شاه به‌طور نمایشی قصد ترک کشور داشت، به سمت بازار تهران رفته و به بهانه نگه‌داشتن شاه و دربار، به خانه دکتر مصدق هجوم می‌برد و سوار بر جیپ، در آهنی خانه دکتر مصدق را از جا می‌کند و بعد از ناآرامی‌ها در زندان شهربانی بازداشت می‌شود. در تاریخ ۲۸مرداد ۱۳۳۲، کودتاچیان به شعبان نیازمند می‌شوند و مسوولیت هرج‌و‌مرج و اوباشگری در آن روز را برعهده او می‌گذارند. اما شعبان بی‌مخ منکر این قضیه است، چرا که بارها اعلام کرده تا ظهر ۲۸مرداد در زندان بوده و در نتیجه نمی‌توانسته نقش اساسی در پیروزی کودتا داشته باشد، اما برخی وی را متهم کردند که در این کودتا وی از دولت‌های انگلستان و آمریکا برای سرنگونی دولت مصدق پول گرفته است. تا آنجا که تیتر روزنامه‌های آن دوره چنین بود: «شعبان جعفری ۲۷میلیون‌دلار از روزولت گرفته تا کودتا کند.» در هر صورت شعبان جعفری بعد از پیروزی کودتا ملقب به شعبان تاجبخش شد و پهلوی دوم به پاس زحماتش قطعه زمینی را به وی اهدا کرد که شعبان آنجا را تبدیل به باشگاه جعفری کرد که در ۱۵خرداد ۱۳۴۲، مخالفان نظام باشگاه را به آتش کشیدند.

آریا شیروانی

برگرفته از کتاب برگ‌هایی از تاریخ تهران