دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
حکایت یک رپرتاژ آگهی ضعیف و ناکارآمد

با مروری بر کارنامه کارگردان فیلم «بی خداحافظی» به یک سری رویکردهای نه چندان مرتبط با هم و خیلی متنوع و با حرکتی به اصطلاح زیگزاگی روبه رو می شویم که دقیقامعلوم نیست در چه فضایی سیر می کند و از چه اندیشه ای پیروی، و به عبارت دیگر این فیلم های چندپاره و بی ربط به هم درکدام افق شکل گرفته و از چه مدلی پیروی می کنند؟ استادان به نام سینمای جهان تمام عمرشان زحمت می کشند تا بلکه شاید در یک ژانر و فرم خاص بتوانند یکی دو اثر خوب بیافرینند و به جایش دوستان ما در سینمای ایران در پنج فیلمی که ساخته اند پنج فضای متنوع و متکثر نامربوط به هم را تست می زنند و محک، و آن وقت ادعایشان هم این است که علاوه بر منتی که بر سر سینمای ایران و بلکه جهان گذاشته اند، یک سری تجربه خوب و رو به پیشرفت را هم برای خودشان لحاظ و ایجاد کرده اند و... و این است فرق میان سینمای حرفه ای و شاخص با سینمای کاذب و غیر اصولی و باری به هر جهت و بلبشو، بگذریم!
احمد امینی را با فیلم های سینمایی اش و مهم تر از همه «این زن حرف نمی زند» سریال های تلویزیونی و البته دستی که بر قلم دارد می شناسیم.
او پس از ۹ سال دوری از سینما بار دیگر با ساخت «بی خداحافظی» که قرار بود کیومرث پوراحمد آن را بسازد به سینما بازگشت. امینی در این میان چند سریال برای تلویزیون هم ساخت.
فیلم «بی خداحافظی » با نگاهی به زندگی رضا صادقی خواننده پاپ ساخته شده و داستانش با سفر این خواننده از بندرعباس به تهران آغاز می شود.
«بی خداحافظی» در ژانر زندگی نامه ای ساخته شده درحالی که از ویژگی های این ژانر برخوردار نیست. به این معنا که با دیدن این فیلم مخاطب آگاهی کامل و درستی از زندگی فرد مطرح در آن-صادقی خواننده- پیدا نمی کند و این نکته فارغ از اینکه این آشنایی اساسا چه اهمیتی برای بیننده امروز ایران و مخاطب سینما دارد یا ندارد قابل توجه است.
فیلم، در یک نگرش سطحی و دم دستی به تلفیق تعدادی آهنگ و خلق چند فضای نه چندان گرم و دیدنی بدون تمهید جذابیت های لازم فیلم های موزیکال پرداخته و رهاوردش تنها مطرح شدن نام رضا صادقی به عنوان یک خواننده و تعریف کردن بخشی از قصه زندگی او بدون لحاظ کردن زمینه های بصری و جذابیت های دراماتیک و سینمایی لازم است که به همین دلیل هم فیلم تبدیل به یک روایت لخت و زمخت و از هم رهاشده و اصلا نمی تواند بیننده را با خود همراه سازد. گذشته از بیننده ای که رضا صادقی و زندگی اش احیانا برای او اهمیتی ندارد، حتی بیننده علاقه مند به رضا صادقی و متن و حواشی زندگی اش هم راضی نمی شود و در فیلم چیز قابل توجهی به دست نمی آورد.
فیلم نه بیان درستی دارد و نه لحنی موزیکال، نه روایتش گیراست و نه بازی های درست، صرف اینکه فیلم درباره رضا صادقی است و او در فیلم حضور دارد و راه می رود و حرف می زند و تعدادی ترانه می خواند که دلیل نمی شود ما به فیلم درست و خوبی دست یافته و توقع داشته باشیم مخاطب هم با آن همراه شود و برایش هوار و هورا بکشد!
این چه تلقی کودکانه و سطحی و خامی از سینماست که دوستان ما دارند و به آن دلخوش کرده اند و براساسش فیلم می سازند؟!
فیلم «بی خداحافظی» نه زندگی نامه ای است و نه موزیکال. نه ویژگی های آن ژانر را دارد و نه این یکی را، و جالب اینکه هردو ژانر هم - زندگینامه ای و موزیکال- جزو سخت ترین و دشوارترین ژانرهای سینمایی است و فیلم ساختن در حیطه آنها کاری بس صعب و سخت و نیازمند کاربلدی فراوان و تمرین و ممارست بسیار است.
این فیلم نهایتا به درد عشاق سینه چاک آقای خواننده- در صورت وجود خارجی داشتن-می خورد و بس. وگرنه نه چیزی به سینمای ایران می افزاید و نه دردی از سوژه اصلی اش درمان می کند، مگر بیکار نماندن عوامل فیلم و احیانا سود مادی ای که در صورت فروش خوبش عایدشان می گردد!
و باید قبول کنیم که حکایت تلخی است این گونه فیلم ساختن درسینمای ایران که به هدر رفت همه چیزهای بالقوه و بالفعل این سینما منتهی می شود.
اما نکته نسبتا قابل تأمل و توجه درباره سوژه اصلی این فیلم یعنی رضا صادقی؛ او باید تلاش کند تا در مدار حرفه ای کار خود و با رویکردی با طمأنینه و صبورانه و بدون حاشیه، به تعمیق و جلوبردن تکاملی آثار خویش درعرصه موسیقی بپردازد و از پراکنده کاری و جلب شدن به سمت این و آن از آدم ها و کارهای بی ربط با هدف و افق اصلی اش بپرهیزد و بداند تنها در این صورت است که خواهد توانست نشانی در خور و اثری ماندگار درعرصه موسیقی از خود برجا گذارد و الا با گرفتارشدن به غرقاب موج های مقطعی و کارهای صوری و سطحی، هیچ اتفاق مثبتی برای انسان نخواهد افتاد.
این واقعیت را هم می توان با مرور و مطالعه تاریخ در زندگی دیگران دید و درس عبرت گرفت و هم می شود خود را درمعرض این ابتلا قرار داد و روی خویش امتحان کرد. این دیگر بستگی به هوش و خردمندی آدم دارد که کدام را انتخاب کند!
محمد قمی

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست