دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
داستان سردرگمی های تکراری در انتخابات
به وقت چند ماهی مانده به برگزاری هر انتخاباتی، بهیکباره تنور آن داغ میشود و هر جناح و گروه و منافعی وارد گود شده، خودی به نمایش میگذارند؛ طیفی که از قبل اصولگرا شناخته شدهاند، چند قسمتی میشوند و هر کدام از چپ افراطی تا میانه و بالاخره تا راستی که اعتقاد دارد، مرغ فقط یک پا بیشتر ندارد، وارد گود میشوند و بر سر کاندیدای مورد نظر خود با یک دیگر کلنجار میروند. از طرف دیگر جناحی هم که بیش از ده دوازده سالیست عنوان «اصلاحطلب» بر سینهی خود حک کرده، وارد گود هستند که زندگی به اینان نیز آموخته است باید در قامتهای بسیار متفاوت و ناهمگون، از خیلی چپ تا خیلی راست، ارایهی وجود و حضور نمایند.
در مجموع تمام این چپها و راستهای دو جناحِ عمده در کشور و شعبات بسیار گوناگون آنها که برای هم خط نشان میکشند و هرکدام خود را شایستهتر برای ریاست جمهوری و یا نمایندگی در مجلس و... میدانند، کاملا حق دارند چرا که آنان بهطور عینی وارد گود هستند. اما سئوال این است: آیا کسانی که وارد گود نیستند و یا قوانین و یا بیقانونی به آنان اجازه نمیدهد که وارد گود شوند، چرا با انبوهی از حرفها و اظهار نظرهای متفاوتشان، خود را در عرصهی رقابتهای انتخاباتیای قرار میدهند که جایی برایشان وجود ندارد؟
عدهای فرمان میدهند که در این سری انتخابات گزینشی شرکت نباید کرد! جمعی اصلاحطلبان را کاچی بهتر از هیچ معرفی میکنند، گروهی ستیز بنیادگرایان با آمریکا را ستایش کرده و آنان را در شرایط کنونی، راه چارهی ناگزیر در مبارزهی جهانی با امپریالیسم میدانند. جمعی میگویند؛ بگردید و آنانی را انتخاب کنید که از صافی گزینشها گذشتهاند، کسانی را انتخاب کنید که به حداقلهای دموکراسی باور دارند... کسانی نیز هستند که، دربست، تکلیف «صلح» را با انتخاب اصلاحطلبی نام آشنا گره زدهاند و اجتنابناپذیر بودن «جنگ» را نیز با انتخاب دوبارهی احمدی نژاد، رئیس جمهور کنونی مربوط میدانند. و بسیار تحلیلها و برداشتها و دستورالعملها که به نظر میرسد، اگر تنها «تحلیل و برداشت شخصی» باشد، چندان خسارتی بهوجود نمیآورد، اما متاسفانه شاهد هستیم که این اظهار نظرها و تحلیلها، به صراحت، رنگ و بوی «دستورالعمل» به خود گرفته است که متاسفانه این امر در اندازهی هر «کس» نیست، بلکه تنها در اندازهی یک جریان منسجم سیاسی به نام حزب و یا هر هویت مطرحی است که میتواند در قبال کارکرد خود مسئولیت داشته، پاسخگو باشد.
میتوان به روشنی ابراز نمود که اگر در هر انتخاباتی، درصد واقعی نقش مردم در تصمیمگیری برای انتخاب شدن و انتخاب کردن ناچیز باشد، ادارهی مملکت در تمامی امور در یک روال دموکراتیک جریان نداشته و بنابراین هرگونه کارکردی، چه اقتصادی و چه سیاسی و چه فرهنگی، مسیری بهسامان را طی نمیکند.
حق با شماست که دریافتهاید این دو سه خط، فقط یک کلیگویی است، اما باید توجه داشت که این کلیگویی، تایید انتخابات در وضع موجود را رضا نداده است بلکه بر این نظر است که اگر بستر لازم برای یک انتخابات به دور از گزینش فراهم نشود، تنها و تنها آب در هاون کوبیدن خواهد بود. و نتیجتا سادهاندیشی است اگر، فرضا، امکان جنگ یا صلح، تنها با انتخاب «این یا آن» گره بخورد!
صدام حسین تا جایی پیش رفت که به آمریکا اجازه داد تا حتا تمام اتاقهای خیلی خصوصی کاخهایش را زیر و رو کنند. نتیجه آن شد که هر چه او عقب نشست، آمریکا خود را جلو کشید... و آخر چون اراده و منافع جناح جنگطلب جهانی، تجاوز و غارت و قتلعام ملت عراق بود و جناب صدام هم که خود یک تجاوزکار عامل بود و در خمیرهاش یافت نمیشد تا از افکار عمومی ملل جهان در راستای دفع تجاوز و برقراری صلح کمک بگیرد، حمله به عراق صورت گرفت و اکنون شاهد هستیم که آمریکا، فقط بهخاطر منافعش، به صدام ضعیف شده، کمترین رحمی نکرد.
این سخن روشن میکند که صلحطلبی ایدهآلانگارانه، که در تحلیل نهایی، کوتاه آمدن در برابر خواستهای آمرانه و تهی از منطق آمریکا است، کمترین کمکی به «صلح» نخواهد کرد. تردید نباید داشت که بهترین شیوه برای مبارزه با جنگ، تنها قدرتمند کردن خود در برابر دشمن نیست، اما در این عرصهی پر از توهش جهانی که خصم، میدان را برای خود خالی میبیند و هر دم که اراده کند کشور و ملتی را به خاک و خون میکشد، همین اندک قدرتهای بازدارندهی داخلی و جهانی، برای به تردید واداشتن امپریالیسم، غیر ضروری بهنظر نمیرسد.
صلحطلبانِ راستین، نه کرنش در برابر تجاوزکاران را صلحجویی تعریف میکنند و نه تحریک آن به تجاوز را مجاز میشمارند. جبههی صلح با تمامی توان و امکانات خود، اهداف غارتگرانه و تجاوزکارانهی دشمن بشریت را آشکار میکند، فاعل و مفعول را یکسان نمینگرد و افکار عمومی مردم جهان را که همگی نیازمند به صلح هستند با دادن شعارهایی که دربرگیرندهی منافع تمامی خلقهای زحمتکش جهانی است، در امر صلح بسیج میکند تا نیروهای متجاوز جهانی را از فریب افکار عمومی برهاند و آن نیروها را از همراهی و خدمت به متجاوز باز دارد.
در چنین معادلهایست که نمیتوان به سادگی انتخابات را به «جنگ و صلح» گره زد و همصدا با تبلیغات بیوقفهی صدای آمریکا، در رقص انتخاباتی به نفع رهنمودهای آن «صدا» پاسخ مثبت داد.
واقعیت این است که جناح اقتدارگرا و جناح اصلاحطلب، به کار خود مشغول هستند و تا زمانی که برایشان پذیرفته نشود که دیگرانی نیز وجود دارند که فقط خواهان آمریت تمامی مردم بر سرنوشتشان هستند، اظهار نظر دربارهی هر امری، شاید لازم، ضروری و مفید باشد اما دادن «دستورالعمل»، نیازمند بستری است که تلاش در جهت فراهم کردن آن نیز خود یک ضرورت است.
هادی پاکزاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست