هزینه های درونی

1 هر آنچه که از جنس فکرو اندیشه, احساس و عاطفه, تصورات وباورهای ذهنی است, نادیدنی و غیر واقعی است بنابراین در هزینه کردن ها و حساب و کتاب های روزمره افراد واجتماع, کمترین اولویت را دارد و مشمول حداقل توجه هات همچنین کمتر کسی حاضر است برای فقر فرهنگی و فکری, پول و زمان صرف کند کسی برای درمان و رفع بیماریهای نظیر تنبلی, دروغ گفتن و غیبت کردن, تملق و چاپلوسی, تنفر وحسادت, حرص و طمع و اقدام نمی کند اصلا کسی این موارد را جزء بیماری و مریضی قلمداد نمی کند ولی در عوض نداشتن ماشین, موبایل مارک دار, پول, ویلا را جزء مشکلات و نداشتن انها را مایه ی بی آبرویی, بی فرهنگی, بی اعتباری و بی کلاسی قلمداد می کنند خیلی ها برای رسیدن به تناسب اندام, چهره و وزن ایده ال, میلیونها تومان صرف انواع و اقسام جراحی ها می کنند که حتی به قیمت از دست دادن جانشان تمام می شود

1- هر آنچه که از جنس فکرو اندیشه، احساس و عاطفه، تصورات وباورهای ذهنی است، نادیدنی و غیر واقعی است.بنابراین در هزینه کردن ها و حساب و کتاب های روزمره افراد واجتماع، کمترین اولویت را دارد و مشمول حداقل توجه هات . همچنین کمتر کسی حاضر است برای فقر فرهنگی و فکری، پول و زمان صرف کند.کسی برای درمان و رفع بیماریهای نظیر تنبلی، دروغ گفتن و غیبت کردن، تملق و چاپلوسی، تنفر وحسادت، حرص و طمع و....اقدام نمی کند.اصلا کسی این موارد را جزء بیماری و مریضی قلمداد نمی کند. ولی در عوض نداشتن ماشین، موبایل مارک دار، پول، ویلا .... را جزء مشکلات و نداشتن انها را مایه ی بی آبرویی، بی فرهنگی، بی اعتباری و بی کلاسی قلمداد می کنند.«خیلی ها برای رسیدن به تناسب اندام، چهره و وزن ایده ال، میلیونها تومان صرف انواع و اقسام جراحی ها می کنند که حتی به قیمت از دست دادن جانشان تمام می شود». نتیجه اینکه این افراد کل زندگی را به هرقیمتی، صرف دوندگی و تلاش برای رفع و بدست آوردن همین چند قلم می کنند. این چند قلم جزء مشکلات واقعی، عینی و بیرونی به حساب می آیند.

2- طبق گفته ی مربیان و کارشناسان موفقیت « افکار تبدیل به گفتار می شود، گفتار تبدیل به رفتار می شود.رفتار عادت ها را می سازد، عادت ها شخصیت را و شخصیت سرنوشت و آینده ی افراد را رقم می زند». یعنی اینکه ریشه ی عادت ها و رفتارهای بیرونی افراد، به چهارچوب های فکری و باورهای ذهنی انها بر می گردد.باز هم یعنی سیستم فکری افراد، سرچشمه و علت رفتارهای درست یا غلط انها می باشد.نتیجه اینکه مسولین و مدیران فرهنگی وهنری مستقر در مراکز و ارگانهای فرهنگی، فکری وهنری که به نوعی با فکرو ذهن افراد در گیر هستند، برای تغییرو تحول در افراد و اصلاح رفتارهای کج ومعوج، بایستی سمت وسو ی برنامه ریزی ها و هزینه کردن ها را متوجه، متمرکز و معطوف به علت ها وریشه ها نمایند تا خود رفتار و معلول ها. این تلاش ها بایستی از سنین پایین در مهد کودک ها و مدارس ابتدایی آغاز گردد. باید ضرورت و اهیمت توجه به شیوه ی درست اندیشیدن و تفکرمثبت و خلاقانه را به افراد گوشزد کرد.متاسفانه مشاهده می شود که بیشترین توجه ها، تنبیه یا تشویق ها صرف حل کردن و برطرف کردن معلول های بیرونی و عینی می شود.

3- پس اگر ریشه و سرچشمه ی آرامش و خوشبختی در درون است، در تغییر نگاه و تفکر است، باید ازسرچشمه آغاز کرد.اگر جامعه ی افسرده دل و ناسالم است، اگر روز به روز شاهد افزایش رفتارهای غلط و ناسالم و بیمارگونه هستیم باید سراغ باورهای افراد رفت وبرای تغییر باورهای نادیدنی آنها، وقت و هزینه صرف کرد.

شاید اگر مدیران و مسولین ما مجهز به این نگاه و سیستم فکری خلاقانه می بودند و از چندین دهه ی قبل در سطوح ابتدایی مدارس، آن را آموزش و ضرورت پرداختن به آن را به مربیان و معلمین گوشزد می کردند، امروز بسیاری از انرژی ها، نیروها و بودجه ها صرف ساخت وساز زندان ها و کمپین های اصلاح و پرورش و تیمارستانها نمی شد. اگر افراد را از همان ابتدا با باورهای قوی و بینش خلاقانه رشد می دادیم، امروز شاهد توسعه یافتگی عظیمی در جزء جزء بخش های مختلف کشور و حتی زندگی شخصی افراد می بودیم.

4- با وجود تعدد مراکز تصمیم گیری و دست اندرکار رشد وتربیت افراد و تلاشهای شبانه روزی آنها که جای تقدیر دارد، متاسفانه این تلاش ها بیشتر صرف اصلاح و نمایش رفتارهای ظاهری شده است. یعنی بیشتر از انچه که افراد را معتقد و باور مند به رفتار درست و سالم انسانی بار بیاریم، تمایل داریم که بیشتر این رفتارهای ظاهرا متمدنانه و فرهنگی را عرضه و نمایش دهیم و بیشتر در فکر ساخت وساز و پیراستن و آرایش کردن این رفتارها هستیم. در حالی که باور واعتقاد به این رفتارها، در وجود افراد نهادینه نشده است.

بعنوان مثال بسیاری از افراد متحمل فشار انواع و اقسام وام ها، قرض و قسطهای سنگین برای خرید آخرین مدل های ماشین، خانه و اسباب و اثاثیه ی منزل می شوند و بدون اینکه استفاده درست و مناسب و بهره برداری لازم را از این وسایل داشته باشند، تنها به فکر نمایش و عرضه ی انها برای کاهش عطش رقابت، فخرفروشی و حسادت انها می باشند.

5- در جامعه ی که « نمایش دادن و ظاهر سازی» ملاک شود و بعنوان یک ارزش و الگوی رفتاری درست سرلوحه ی برنامه ریزی ها، گزینش ها و انتخاب ها قرارگیرد، افراد به جای پرداختن به ارزش ها و قابلیت های واقعی و تلاش برای رشد انها، به نمایش رفتارهای ظاهرا مبادی آداب و متمدنانه می پردازند.جامعه ی پرازدحام، مغشوش و از هم گسیخته محصول افکار غیر شفاف و پرتنش است. محصول ذهن ها وافکار مشوش و بی نظم است.

چنین جامعه ی مانند بنایی می باشد که زیرساخت و زیر بنای آن سست و متزلزل است اما تلاش می شود که با صرف پول و توجه هات بسیار، ظاهر و نمای داخلی و بیرونی ساختمان را با لوستر و گچبری های زیبا، تزیین و با شکوه جلوه دهند.خوب قطعا ساکنین چنین بنایی سست بنیان و متزلزل، به شدت احساس ناامنی می کنند و به تدریج تبدیل به افرادی سست اراده، با ایمانی ضعیف و باوری متزلزل خواهند شد.اگر ساختمانی سست بنیاد باشد و اسکلت های فلزی آن که در زیر نماهای بیرونی، آجری، تزیینات و گچبری های زیبا و شکوهمند پنهان است، مشکلی داشته باشند کسی با خبر نمی شود که قبل از این که بنا خراب شود یا مشکلی ایجاد کند، اقدامات پیش گیرانه را انجام دهد. چون مشکلاتی این چنینی، از دید عامه و کارشناسان پنهان و مخفی می باشد.اما اگه در نماهای خارجی ساختمان، کاشی یا آجری ترک بردارد یا نقاشی و رنگ ولعاب رنگ رو رفته باشه، چون جلوی چشم است و قابل دیدن، بلافاصله برای رفع مشکل و ایراد ان، هزینه می شود و اقدامات لازم را انجام میدهیم.

اگر ریشه ی درختی، کرم زده و پوسیده شود، میوه، ثمره و محصولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی، رفتاری، اخلاقی، فکری و هنری و.....آن نیز کال، نارس و بی خاصیت می شود. اگر سرچشمه ی رودخانه و جوی آب، آلوده و یا کنار منابع الوده کننده باشد، هر چقدر انرژی و هزینه صرف پاک سازی، تمیز کردن و تصفیه کردن در طول مسیر رودخانه شود ،طولی نمی کشد که دوباره جریان آلوده وارد مسیر می شود و باعث هدر رفتن تمام نیروها و انرژی ها می شود.

بنابراین فکر می کنم فرایند تعلیم و تربیت بایستی برعکس صرف تهیه نمودن و ساختن ساختارهای ذهنی و اماده نمودن خوراک سالم و مقوی فکری و ذهنی شود.چرا که اگر افراد دارای سامانه ی فکری منظم ، منسجم و نظامند شوند و به باورهای قدرتمند تجهیز شوند، خود به خود بازتاب چنین نظام فکری منسجم در واقعیت های بیرونی و رفتاری بیرونی فرد و در نتیجه جامعه و کشور آشکار و دیده خواهد شد. چنین فردی حتی اگر در رفتارهای بیرونی ، مرتکب خطا و اشتباه شوند، و دچار انحراف در مسیر شوند به خاطر داشتن، نظام فکری و سامانه هدفمند فکری، در کوتاه مدت به مسیر اصلی و درست زندگی باز خواهند گشت.برای رشد و توسعه ی همه جانبه به چنین نیروها و افرادی که به خودباوری رسیده اند و دارای نیروی اطمینان و اعتماد به نفس هستند بیشتر نیاز هست تا نیروهای که دارای نما و ظاهری ساختگی و رفتارهای نمایشی هستند و درونی خالی از نیروی ایمان، یقین، اعتماد و اطمینان.

*********

فخرالدین دوست محمد (dostmohamad) ، مرد، تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۵۵، محل تولد : ، ، ،، وضعیت تحصیل : ، دین و مذهب : تکمیل نشده است.، محل سکونت : ،

*********