فصل انتخاب رشته و چالش اعتماد

اگر بازار کلاس‌های کنکور و بعد هم، بازار مشاوران برای انتخاب رشته داغ است باید ریشه‌اش را در مدارس جست؛ این یک باور عمومی است اگر چه آموزش و پرورش حاضر نیست زیر بار پذیرشش برود.
بیشتر …

اگر بازار کلاس‌های کنکور و بعد هم، بازار مشاوران برای انتخاب رشته داغ است باید ریشه‌اش را در مدارس جست؛ این یک باور عمومی است اگر چه آموزش و پرورش حاضر نیست زیر بار پذیرشش برود.

بیشتر مدارس بویژه دولتی‌ها از نظر علمی و آموزشی، برای دانش‌آموزان جذاب نیست. خیلی از دانش‌آموزان دبیرستان بویژه سال آخری‌ها که مهیای کنکور می‌شوند مدرسه را به‌تنهایی برای موفق شدن در کنکور، کافی نمی‌دانند و راه آموزشگاه‌های آزاد را در پیش می‌گیرند تا شاید به رشته دلخواه برسند.

همین‌ها وقتی مجاز به انتخاب رشته می‌شوند بازهم به خاطر گرفتن بهترین نتیجه، راهی یکی از هزاران مرکز انتخاب رشته‌ای می‌شوند که با تبلیغات گسترده‌شان توانسته‌اند اعتماد متقاضیان دانشگاه‌ها را جلب کنند.

این چشم انتظاران ورود به دانشگاه، بابت گرفتن مشاوره‌ای که فکر می‌کنند بهترین و موثرترین است، پول‌های زیادی نیز می‌دهند؛ در حالی که کمی آن‌طرف‌تر، مدارسی که در آنها درس خوانده‌اند چشم انتظار استقبال دانش‌آموزان از مشاوره‌های مدرسه نشسته‌اند.

با این حال آموزش و پرورش حاضر نیست عقب‌ماندنش از بازار آزاد مشاوره انتخاب رشته را بپذیرد تا آنجا که مسئولی چون ابوالفضل رحمانی از مسوولان مشاوره آموزش‌و‌پرورش شهر تهران دیروز حاضر شد از افزایش ۴۰ درصدی پایگاه‌های انتخاب رشته در مدارس تهران سخن بگوید و با استناد به آمارها تاکید کند که مشاوران مستقر در مدارس از نظر دانش و تسلط به شرایط کنکور و انتخاب رشته دست‌کمی از مشاوران دیگر ندارند.

او این مشاوران را همان معلمان سال‌های دبیرستان دانش‌آموزان می‌داند و معتقد است که چون این معلم‌ها با خلقیات دانش‌آموزان کاملا آشنا هستند می‌توانند بهترین انتخاب رشته را برایشان انجام دهند؛ اما آیا داوطلبان ورود به دانشگاه نیز با او هم عقیده‌اند؟

استقــبـال گــسترده دانش‌آموزان از آموزشگاه‌ها و مراکز مشاوره آزاد که هر سال نیز بیشتر از سال قبل می‌شود نشان می‌دهد که در رابطه میان دانش‌آموز، مدرسه و کنکور، یک حلقه مفقوده وجود دارد.

شاید نتوان با قاطعیت، نامش را «اعتماد» گذاشت اما واضح است موضوعی که دانش‌آموزان را به مراکزی به جز مدارس هدایت می‌کند باوری است که می‌گوید چنته مدرسه آنقدر پرنیست که بتواند از پس کنکور برآید!

و اما موضوع دیگر این است که با وجود اظهارات مسئولان آموزش و پرورش، بیشتر معلم‌ها رابطه عمیقی با دانش ‌آموزان ندارند که بتوانند قضاوت درستی درباره استعدادها، آرزوها و برنامه‌های آنها داشته باشند ولی با این وجود اگر آموزش‌و‌پرورش بتواند تحول بنیادینی را که دنبال می‌کند به این بخش نیز سرایت دهد و مدارس و معلمانی قابل اتکا بسازد قطعا هیچ جایی برای مشاوره، بهتر از مدرسه و هیچ مشاوری بهتر از معلم نخواهد بود.

مریم خباز