شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نهضتی متكی بر مجلس آزاد


نهضتی متكی بر مجلس آزاد

نطفه نهضت ملی نفت ایران در مبارزه با دو بعد استیلای خارجی و استبداد داخلی شكل گرفت جنبش نفت محدود به مبارزه علیه تاراج نفت نشد, بلكه تبدیل به مبارزه ای شد برای كسب موازین مردم سالاری و برقراری مناسبات دموكراتیك چون آزادی بیان و آزادی در انتخابات

نطفه نهضت ملی نفت ایران در مبارزه با دو بعد استیلای خارجی و استبداد داخلی شكل گرفت. جنبش نفت محدود به مبارزه علیه تاراج نفت نشد، بلكه تبدیل به مبارزه ای شد برای كسب موازین مردم سالاری و برقراری مناسبات دموكراتیك چون آزادی بیان و آزادی در انتخابات. از زاویه عملی و نظری، جریان نهضت ملی نفت بر این اساس پایه ریزی شده بود كه خواست مردم در فضای آزاد سیاسی، احزاب فعال و مطبوعات آزاد امكان پذیر شود و اساس و ضمانت پیروزی نهضت نفت را در توانمندی سیاسی مردم می دید. بدین صورت مردم در صحنه حضور داشته و می توانستند مستقیماً در سرنوشت كشور سهیم بوده و از دستاورد «ملی» شدن نفت حمایت و پاسداری كنند.دكتر مصدق معتقد بود كه با ایجاد شفافیت و پاسخگویی لازمه در شرایط باز و دموكراتیك، روابط استعماری و سلطه به راحتی نمی توانست استمرار یابد. امتیاز استعماری نفت، در زمان استبداد در سال ۱۹۱۹ به دارسی واگذار شد و در دوره دیكتاتوری رضاشاه در ۱۹۳۳ تمدید شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ با خروج رضاشاه از ایران و پایان موقت دوره استبداد عریان، فضای جامعه سیاسی تا حدودی باز شده و با برقراری آزادی نسبی بیان و مطبوعات جامعه می توانست به نقد روابط استعماری نفت و استبداد پرداخته و مطالبات ملی و دموكراتیك خود را از سر بگیرد.در دوره چهاردهم مجلس، دكتر مصدق و فراكسیون ملی موفق شدند لایحه دو ماده ای نفت را در مجلس به تصویب برسانند. این لایحه هر دولتی را در زمان حضور نیروهای اشغالگر از انعقاد قرارداد و امتیازات نفت منع می كرد ضمن آنكه از شركت نفت انگلیس هم باید استیفای حق می شد. مصدق با مطرح كردن لایحه ملی شدن صنعت نفت پارادایم را عوض كرد و آن را موازنه منفی نامید، زیرا كه ایران در زمان اشغال نیروهای متفقین، موازنه مثبت را دنبال می كرد. در آن دوره انگلیس امتیاز نفت جنوب را داشت، شوروی درصدد كسب امتیاز نفت شمال بود و آمریكا چشم به امتیاز نفت در سیستان و بلوچستان داشت.برای دكتر مصدق بیش از آنكه افزایش قیمت نفت مطرح باشد، مسئله حاكمیت ملی اهمیت داشت و برنامه وی از این جهت لغو امتیاز و خلع ید از شركت نفت انگلیس بود. وی می گفت راه استخراج نفت منحصر به دادن امتیاز نیست و به طریق دیگر هم می توان نفت استخراج كرد. این دولت ایران است كه باید معادن خود را اداره كند یعنی ایران باید نفت بفروشد اما «امتیاز» ندهد، و درآمد ملی آن صرف توسعه كشور شود و نه سوبسید برای شركت انگلیس. علاوه بر تاراج ذخایر نفتی، مصدق از اعمال نفوذ انگلیس در امور سیاسی، انتخابات، تعیین مناصب و به طور كلی فضای اجتماعی ایران رنج می برد. در دوره شانزدهم، دكتر مصدق به سمت نخست وزیری انتخاب شد و قانون ۹ ماده ای ملی شدن صنعت نفت را تهیه و به اجرا درآورد. در حقیقت از سال ،۱۳۲۲ دكتر مصدق مسئله امتیاز نفت را مطرح كرده بود و دقیقاً در سال ۱۳۲۸ در جلسه ای در منزل مرحوم نریمان نزد رهبران جبهه ملی، دكتر حسین فاطمی جزئیات چگونگی ملی شدن نفت را مطرح كرد. (مصاحبه با حسین راضی عضو شورای مركزی جبهه ملی) جنبش تاریخی نهضت ملی نفت ایران باعث شد كه حاكمیت مردم و ملت های دیگر بر منابع طبیعی كشورشان به رسمیت شناخته شود.مقایسه ملی شدن صنعت نفت و دسترسی به فناوری هسته ای اولین بار توسط آقای علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و سپس در بیانیه ۸ماده ای آقای احمدی نژاد در سالگرد انقلاب مطرح شد. اگر هم از موضوع تجهیزات هسته ای اسرائیلی كه هیچ گاه مورد اعتراض سه كشور اروپایی و مجامع بین المللی قرار نگرفته است، صرف نظر كنیم، قرارداد اخیر دولت آمریكا هنگام سفر بوش به كشور هندوستان دو هفته پیش نمایانگر سیاسی بودن قضایا و سیاست یك بام و دو هوا است. قرارداد همكاری هسته ای آمریكا و هند- كه باید به تصویب كنگره آمریكا نیز برسد- حاوی نكات بارزی است. هندوستان آخرین بار در سال ۱۹۹۸ انفجار آزمایشی بمب هسته ای را به نمایش گذاشت و هرگز قرارداد بین المللی منع گسترش سلاح های هسته ای NPT را امضا نكرده است. طبق قرارداد امضا شده بین كشور هند و بوش، بعد از جدا كردن برنامه های هسته ای نظامی از غیرنظامی، هندوستان به آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA اجازه خواهد داد كه فقط از دوسوم نیروگاه های اتمی (۱۴ نیروگاه از ۲۲) را مورد بازرسی قرار دهد. در عین حال كشور هند به تكنولوژی هسته ای آمریكا، نیروگاه های مدرن تر و سوخت هسته ای دسترسی پیدا خواهد كرد. به علاوه كه نیروگاه های «سرعت زا» هند كه در مدت یك سال دارای توانایی تولید پلوتونیوم برای ده ها سلاح هسته ای است مورد بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA نخواهند بود. در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ زمانی كه كشور هند از كانادا و آمریكا نیروگاه های هسته ای می خرید، موافقتنامه هایی را امضا كرد كه آن نیروگاه ها فقط برای موارد صلح آمیز و غیرنظامی استفاده خواهند شد ولی هندوستان برخلاف آن عمل كرد و به طور غیرقانونی از پلوتونیوم آن مراكز استفاده نظامی كرد و در سال ۱۹۷۴ انفجار هسته ای را به نمایش گذاشت. مشخصاً قرارداد هسته ای بوش با هندوستان اصول قوانین بین المللی منع گسترش سلاح های هسته ای NPT را در ابعاد مختلفی زیر پا می گذارد.آقای اد ماركی نماینده كنگره از حزب دموكرات می گوید: «ما چگونه می توانیم منتقد برنامه هسته ای كشورهای ایران و پاكستان بوده و از طرف دیگر از این قرارداد بوش با هند حمایت كنیم؟» وی می افزاید كه قواعد بین المللی عدم توسعه باید برای همه كشورها یكسان باشد. ماركی در آن مصاحبه گفت كه حدود ۴۰ سال طول كشیده است كه آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA استانداردهایی را به اجرا درآورد. با استثنا قائل شدن برای یك كشور چون هند، كل سیستم بی اعتبار خواهد شد. جوزف سیرنیسیونی مدیر مركز تحقیقاتی «صلح بین المللی كارنگی» در واشینگتن و متخصص مسائل منع گسترش سلاح های هسته ای می گوید: «با فروختن نیروگاه های اتمی و فراهم كردن سوخت هسته ای، آمریكا فرصتی برای هند فراهم می سازد كه مقدار زیادی از تجهیزات و امكانات تخصصی خود را از حوزه غیرنظامی به نظامی انتقال دهد، این در صورتی است كه دولت بوش مسئله ایران را اضطراری جلوه می دهد.»بنا به مفاد این قرارداد، هند در نهایت مجبور به امضای قرارداد بین المللی منع گسترش NPT نخواهد بود. سیرنیسیونی می افزاید، با این اقدامات، دولت آمریكا این پیام را به جهان خواهد داد كه دوستان آمریكا حق دارند كه تكنولوژی سلاح هسته ای تولید كنند، ولی دیگر كشورها حق غنی سازی نداشته و حتی تهدید به تحریم اقتصادی و حمله نظامی می شوند. وی می افزاید كه دقیقاً در همان روزهایی كه شورای حكام آژانس IAEA در وین در مورد امكانات هسته ای ایران جلسه تشكیل می داد، بوش به هندوستان رفته و امتیازهایی را به آنها قول می داد كه با جوهره و مفاد قرارداد NPT مغایرت دارد.بلاكول Black Well سفیر آمریكا در هند در بیاناتش موضعی ارائه می داد كه با مسئله منع گسترش سلاح های كشتارجمعی كاملاً گزینشی برخورد می كرد. وی در مصاحبه ای اظهار داشت كه مورد هند استثنا است «و از طرف دیگر، جوانبی از قوانین منع گسترش NPT باید منسوخ و متروك شوند.»! تحلیلگران مركز تحقیقاتی كارنگی در واشینگتن معتقدند كه هدف واقعی فعالیت شدید دولت بوش برای بازداری از گسترش سلاح های هسته ای نیست، بلكه اقدام استراتژیكی درازمدت است كه هند را در قبال چین تقویت كنند. به عبارت دیگر نو محافظه كاران معتقدند كه هند به اندازه كافی سلاح هسته ای ندارد.اسرائیل و هند از امضاكنندگان قرارداد منع گسترش سلاح های كشتارجمعی NPT نیستند. در صورتی كه ایران از امضاكنندگان NPT بوده است. در سیر تحولات اخیر، تحت فشار آمریكا، شورای حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA یك لایحه الحاقی را درخواست كرد، سپس توقف موقت «غنی سازی» U-۲۳۵ مطرح شد، بعد از آن توقف موقت «تبدیل سازی» [اورانیوم] به گاز (UF۶) درخواست شد، سپس برخلاف موافقتنامه پاریس، توقف همیشگی «تبدیل سازی» مطرح شد. در هر گام كه ایران همكاری و تمكین كرده، یك گام دیگر علیه برنامه فناوری هسته ای برداشته می شد. این اولین بار نیست كه یك آژانس بین المللی سیاسی شده و تحت تلقینات قدرت های بزرگ قرار می گیرد.به طور طبیعی دولت ایران حق قانونی خود را در مجامع بین المللی منعكس كرده و در مورد تهدید قدرت های خارجی ایستادگی خواهد كرد. بدیهی است كه در كنار این آمادگی با خارج، روندهای داخلی نیز باید سامان دهی شوند كه این بحران خارجی از موضع مردمی و ملی در جامعه مطرح شده و پیش برود. نكته كلیدی آن است كه جریان بسترسازی سیاسی برای فناوری هسته ای می تواند از نهضت ملی صنعت نفت الهام گرفته و به سهم مردم در سرنوشت سیاسی بیفزاید، و نهادهای انتخابی را سكو و پایگاه حركت خود قرار دهد. تبدیل شدن جریان هسته ای به یك جنبش ملی مستلزم فراهم آمدن یك شرایط كلی چون مشاركت فعال و مستقیم مردم در حیات سیاسی- اجتماعی است. مردم و نیروهای اجتماعی باید بتوانند در صحنه حضور مؤثر داشته و به نوبه خود مولد تحولات باشند. فقدان آزادی های كامل دموكراتیك می تواند از احساس تعلق و همدردی مردم نسبت به مسئله بكاهد. نقش مردم باید بیش از مصرف كننده و تماشاگر حوادث تاریخی بوده باشد. كافی نیست كه مردم گه گاه آن هم به دعوت دولت به راهپیمایی بپردازند. اگر از طرف قدرت های خارجی تحریم اقتصادی صورت بگیرد، ملت ایران آماده پرداخت هزینه است. البته اگر در فرآیند سیاسی نقش و مشاركت داشته و از حقوق كامل مردم سالاری بهره مند باشد.در زمان تحریم نفت ایران به وسیله دولت استعماری بریتانیا، دكتر مصدق به عنوان نخست وزیر مردم را با خرید اوراق قرضه دعوت به حمایت از دولت و نهضت ملی شدن نفت كرد و توده مردم با خرید اوراق قرضه به طور وسیع حمایت خودشان را از دولت دموكراتیك و ضد استعماری مصدق ابراز داشتند. چرا كه نهضت نفت بر دوش اقشار مردم استوار بود. دكتر مصدق و نهضت ملی متعهد به قانون اساسی و معتقد بود كه مشروطیت و مردم سالاری جزئاً و كلاً تعطیل بردار نیست. هندوستان كشوری است كاملاً دموكراتیك، با آزادی های سیاسی كه گردش قدرت به طور مسالمت آمیز صورت می گیرد. دموكراسی، آزادی در نقد و جابه جایی دولت، هیچ گاه مانع استراتژی درازمدت كشور برای دسترسی به فناوری هسته ای نشد زیرا كه این خواست جمعی ملت هند بوده است.امروز بحران مسئله هسته ای و زورگویی قدرت های خارجی نباید كه به محدودیت شرایط دموكراتیك و كثرت گرایی بینجامد. جای بسی تعجب و تاسف است كه در همین مقطع حساس بعضی صحبت از كم رنگ كردن جمهوریت (و نقش مردم) می كنند.نهضت نفت متكی به قانونی در كشور بود كه توسط مجلسی آزاد تصویب شده بود و نمایندگان آن مجلس به طور كاملاً آزاد برگزیده شده بودند. در دوره نهضت ملی نفت و دولت دكتر مصدق هیچ محدودیتی بر آزادی مطبوعات و آزادی آرا وجود نداشت.درست است كه در زمان نهضت ملی «حوزه قدرت» [درباره ایادی استعمار و مالكین] سعی بر آن داشت كه توسط مانورهای مختلف از ورود نمایندگان واقعی مردم به مجلس جلوگیری كند. دكتر مصدق علت اصلی ملی شدن نفت را به دست آوردن استقلال و آزادی كه هر دو تجلی حاكمیت ملت ایران است، می دانست: «مبارزه ای كه ملت ایران كرد... از نظر تحصیل پول نبود بلكه برای به دست آوردن آزادی و استقلال تام بود. (خاطرات و تالمات دكتر مصدق، ایرج افشار، ص ۳۶۵) به گفته آقای محمد بسته نگار دكتر مصدق هیچ گاه به خاطر مصلحت و یا علل دیگر یكی از این ابعاد را فدای دیگری نمی كرد. او به خاطر آزادی، استقلال را فدا نمی كرد و به خاطر استقلال نیز آزادی های اساسی جامعه را از بین نمی برد.

فرید مرجایی



همچنین مشاهده کنید