جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
انقلاب اسلامی و انقلاب در اسارت
هرچند مردم ما با كم و كیف انقلاب شكوهمند اسلامی كاملا آشنا هستند، اما لازم است به جهت وارد شدن به بحث انقلاب در اسارت مقدمهیی به آن داشته باشیم.
انقلاب ما انقلاب عاشورا بود و رهبر ما حسین(ع) دیگر، ویژگیهای این نهضت حسین شور و شعفی وصف نا پذیر در امت اسلامی ایجاد كرد كه دگرگونی بسیار در پی داشت و این دگرگونی اختصاص به ایران اسلامی نداشته و نخواهد داشت.
در پرتو درخشش این حركت جهانی سه عامل شكست و عشق و مرگ تجلی كردند و هر یك جهتی و حركتی در بطن امت اسلامی ایجاد كردند و در لحظاتی كه ظلمت و تاریكی از كشور مات رخت بر میبست و نور و روشنایی جایگزین آن میشد، چشمان معنوی تشنگان مكتب توحید جراحاتی را بر پیكره جامعه اسلامی و در روح و روان خویش مشاهده كردند و جراحاتی از قبیل رذایل اخلاقی و مفاسد اجتماعی كه در زمانی طولانی همچون تارهای عنكبوت به دور مردم زنده و حقجو تنیده شده بود و گویی كه جانشان از فراغ لطافتهای معنوی و الهی چون تنوره آتشفشان می سوخت و زمانی نگذشت كه آتش جنگ در درون انسانها شعلهور شد.
جنگ میان حق و باطل. انسانهایی كه نسبت به گذشته احساس شكست می كردند و همانطور كه حكومت ظاهر را از شیطان گرفته و به اهل و لایق آن سپرده بودند حكومت باطن را نیز از هر چه بدی و ناكامی پاك كنند، این احساس شكست و پشیمانی در شخصیتهای مختلف اشكالی متفاوت داشت.
بعضی كه در گذشته با فرهنگ اسلامی فاصله زیادی گرفته بودند می خواستند گذشته را جبران كنند و میدانستند كه در توبه همیشه باز است و بعضی دیگر كه هنوز همه رشتههای ارتباط با دین را كلاف نكرده بودند حسرت میخوردند كه چرا از دستهیی كه توانسته بودند در آن شرایط سخت فرهنگی، دیانت خود را بهتر حفظ كنند عقب افتادهاند. به هرحال هركس در مرتبهیی از حسرت و پشیمانی و غبطه برگذشته بسر میبرد مشكلی كه در روز جزا دامنگیر همگان است، سه عامل پشیمانی، عشق و یاد مرگ هریك به نوبه خود توانستند انگیزههای ایجاد كنند تا حركتی عظیم به سوی عشق و معرفت در جامعه اسلامی آغاز گردد و این آغاز سرآغازی بود برای تهذیب نفس و اصلاح جامعه.
به هرحال انقلاب اسلامی باعث تحول و دگرگونی بی سابقهیی شد و مردم در مقابله با هر هجوم دشمن خاكریز جدیدی می زدند و با افزایش فشارهای خارجی و مزدوران داخلی مردم نیز بر حركت خویش با رهبریهای امام راحل شتاب بیشتری میدادند، این روند تقریبا بطور یكنواخت ادامه داشت و كمتر كسی یا اصلا كسی فكر رویارویی با دشمن در اردوگاهها را نمی كرد. وجه تمایز مهم ما بین انقلاب اسلامی و انقلاب اسارت این بود كه آنچه كه در اسارت اتفاق میافتاد و عوامل موثر بر آن رویدادها چه از لحاظ عوامل بیرونی یا عوامل درونی كه توضیح داده خواهد شد در اسارت خیلی ملموستر، نزدیكتر و عمیقتر دیده میشد و تاثیرگذار بود.
رزمندهیی كه تا دقایقی قبل در مقابل تهاجمات دشمن با چنگ و دندان و سلاحی اندك از دین و كشور خود دفاع میكرد با خوردن اولین سیلی و شنیدن اولین ناسزا از دشمن در حالیكه به ظاهر قدرت دفاع از او سلب شده بود ناگاه متوجه انقلابی دیگر شد و دانست كه همچون زینب كبرا (س) باید به اسارت معنا و مفهومی دیگر بخشد، او دانست تنها سلاح برای مقابله با دشمن ایمان و تواناییهای فكری و علمی است. ولی افسوس كه در دوران قبل از اسارت تنها از روی تنبلی و یا بی توجهی در كسب این تواناییها كوتاهی كرده بود و شاید بعضی فكر میكردیم همان حضور در جبهه و انقلاب برای ادای تكلیف كفایت میكند.
عدم كسب توانایی فكری در قبل از اسارت و كسب معنویت لازم برای مقابله با شرایط سخت و دشوار اسارت بعدها موجب ضعفهایی در عملكرد برخی از ما در اسارت گردید و شاید بتوانیم اینطور تصور كنیم كه مواجهه شدن با این كمبودها نوعی پشیمانی یا احساس شكست نسبت به گذشته داشت كه چرا از چند سال گذشته انقلاب و از آن محیط آزاد و پر بركت بیشتر استفاده نكردیم و در كسب علوم دینی و سیاسی و... كوشش بیشتری را مبذول نداشتهایم.
همین امر و لازمه وجود وحدت در مبارزه با دشمن باعث شد تا به فكر جبران این كمبودها بیفتیم به همین دلیل از تنها امكان موجود در اردوگاه بهره جستیم و آن چیزی نبود جز اندوختههای فردی افراد، چراكه دیگر از وجود مبارك حضرت امام(ره) و رهنمودهای ایشان بطور مستقیم یا دیگر منابع مورد نیاز خبری نبود و سعی كردیم از حضور شخصیتهای توانمند حاضر (روحانیون یا اساتید دانشگاه و فرماندهان نظامی) استفاده كنیم و با تبادل افكار و علوم كم كاری گذشته را جبران كنیم. این اولین درسی بود كه از اسارت گرفتیم كه انسان از لحظه لحظه عمر خویش در هر مكان و زمانی باید كمال استفاده را ببرد.از آنجایی كه دشمن هر روز با ترفندی تازه سعی می كرد كه اسرا را به زانو در آورد شرایط هر روز سختتر می شد و ما برای اینكه به آنها بفهمانیم كه جسممان اسیر است نه روحمان هر روز خاكریزی جدید بنا میكردیم و طبیعی بود تا زمانی كه در حال مبارزه با دشمن بودیم و عشق به حق و اهل بیت(ع) و امام بسیجیان در نظرمان بود از لذتهای معنوی این مبارزه بیش از پیش سود میبردیم و در مواقعی مشاهده میكردیم كه یك بسیجی با جسم ضعیف و ناتوان در مقابل ضرب و شتم دشمن خم به ابرو نمیآورد و او را به بازی میگیرد.
مرگ از گذشته به ما نزدیكتر بود چراكه در اردوگاه در اثر پیش پا افتادهترین بیماری عزیزان به شهادت میرسیدند یعنی نبودن امكانات غذایی و درمانی از یكسو و عوامل روانی از سوی دیگر باعث میشد خود را به مرگ نزدیكتر احساس كنیم و این احساس باعث آن بود كه ما بیشتر به یاد خدا باشیم و در انجام تكالیف شرعی كوشاتر. به هر حال اسارت خود انقلابی بود كه انشاءالله دگرگونیهای حاصل یا موجود در این انقلاب به نوبت گفته خواهد شد.
جانباز آزاده «علیرضا مقیمی»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست