سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
تقلید از مجتهد از چه زمانی شروع شده است
تقلید از مجتهد از چه زمانی شروع شده است؟ آیا در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمهعلیهم السلام نیز مطرح بوده است؟
مراجعه به فقیه و اسلام شناس، جهت آگاهی به احکام الهی و اطمینان نسبت به درستی اعمال، ریشه در تاریخ صدر اسلام و عصر ائمهعلیهم السلام دارد و طبق نظر برخی از بزرگان، دو آیه در این زمینه نازل شده است[۱]
آنجا که خداوند متعال میفرماید:«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛
«اگر نمیدانید از آگاهان بپرسید».[۱]
هر چند «اهل ذکر» در روایات به امامانعلیهم السلام - که مصداق بارز و کامل آیه هستند - تفسیر شده است؛ ولی شأن نزول و مورد، کلیت آیه را تخصیص نمیزند و محدود به آنان نمیسازد و شامل هر اهل خبرهای میگردد و فقیهان نیز از جمله آنها هستند.
در جای دیگر میفرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»[۲]
«شایسته نیست مؤمنان همگی [ به سوی میدان جهاد] کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی، طایفهای از آنان کوچ نمیکنند [و طایفهای بمانند] تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها، را انذار نمایند تا [از مخالفت فرمان پروردگار ] بترسند و خودداری کنند».
تردیدی نیست که «تفقّه» در این آیه، مفهومی گسترده دارد و شامل معارف و احکام اسلام - اعم از اصول و فروع دین - میشود. از سوی دیگر مردم به پذیرش سخنان این گروه - که در حوزه دین تربیت و پرورش یافتهاند - دعوت شدهاند و این همان رجوع به فقیه و اهل خبره است.
رسول اکرمصلی الله علیه وآله برخی از صحابه را برای تبلیغ و تعلیم احکام دین، به سرزمینهای اطراف میفرستاد. مصعب بن عمیر و معاذ بن جبل از نمونههای بارز آنان به شمار میآیند. آن حضرت میفرمود: «از اِفتا بدون علم خودداری کنید که لعن فرشتگان را به دنبال خواهد داشت»[۳]
این امر نشانگر آن است که فتوا دادن از سوی مفتی و فقیه و تقلید و پیروی کردن از طرف مردم، در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله مطرح بوده است و رجوع به فقیه پس از رحلت آن حضرت نیز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنکه در دوران امام باقر و امام صادقعلیهما السلام، فزونی گرفت.
فقیهان بیشماری در مکتب آن دو بزرگوار، تربیت و پرورش یافتندمورخان مینویسند: امام صادقعلیه السلام چهار هزار شاگرد داشتند که از بلاد مختلف به حوزه آن حضرت کوچ کرده بودند[۴]
و به منظور احیا و تعلیم احکام، به شهرهای مختلف کوچ کردند و بسیاری از مردم - که شیفته و تشنه معارف و احکام الهی بودند و در نقاط دور دست زندگی میکردند و دستشان از اهل بیت کوتاه بود - به سراغ آنان میرفتند و مسائل خود را از ایشان میپرسیدند و از علم بیکران ائمهعلیهم السلام سیراب میگشتند. این همان «تقلید» است که به نمونههایی از آن اشاره میشود:
۱) حضرت باقر علیه السلام به ابان بن تغلب میفرماید: «اِجْلِس فی مسجد المَدینة و اَفتِ النَّاسَ فَاِنّی اُحِبُّ اَنْ اَری فی شیعَتی مِثْلَکْ»؛ «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوا بده؛ زیرا دوست دارم در میان شیعیانم کسانی همچون تو باشند».[۵]
۲) شعیب عقرقوقی میگوید: به امام صادقعلیه السلام عرض کردم: «رُبَما اِحْتَجْنا اَنْ نَسْأَلَ عَنِ الشَیءِ فَمَنْ نَسْأَل»؛ «گاهی ما میخواهیم سؤال و مشکل دینی خود را از کسی بپرسیم (و به شما به جهت دوری راه یا حالت تقیه و... دسترسی نداریم)، شما بگویید به چه کسی رجوع کرده و سخن او را بپذیریم؟»
حضرت در جواب فرمود: «عَلَیْکَ بِالْاَسَدی یَعْنی اَبا بَصیر»؛ یعنی، شما میتوانید به ابوبصیر مراجعه کنید.[۶]
این امر به همین شکل در عصر امامان بعد نیز تا زمان غیبت صغرای حضرت مهدی(عج) ادامه یافت.
۳) حسن بن علی بن یقطین میگوید: به امام رضاعلیه السلام عرض کردم: «لا اَکادُ اَصِلُ اِلَیْک اَسْأَلَکَ عَنْ کُلِ مااحْتاجُ اِلَیْهِ مِنْ مَعالِمِ دینی. اَفَیُونُسُ بنُ عَبْدِ الرَّحْمانِ ثِقَةٌ آخُذُ مِنْهُ ما احْتاجُ اِلَیْهِ مِنْ مَعالِمِ دینی فَقالَ نَعَم»همان.؛
«من نمیتوانم به جهت هر مشکل دینی که برایم پیش میآید، از شما سؤال کنم! پس آیا یونس بن عبدالرحمان ثقه و راستگو است و میتوانم پاسخ نیازهای دینی خود را از او دریافت کنم؟ حضرت فرمود: آری».
۴) حضرت مهدی(عج) در توقیع شریف و معروف خود به اسحاق بن یعقوب - به عنوان یک قاعده کلی - این چنین مینگارد: «... و اَمَا الْحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواةِ اَحادیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیْکُم و اَنَا حُجَّةاللَّهِ عَلَیْهِم»؛همان.
«در پیشامدهایی که رخ میدهد، به راویان احادیث ما (فقها) مراجعه کنید که آنها حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر ایشان».
بر اساس این توقیع و دیگر روایات، مسأله رجوع به فقیه در عصر غیبت کبری، شکل دیگری به خود گرفت و دو راه «اجتهاد» و «تقلید» مصطلح به وجود آمد و فقیهان و مجتهدان جامع شرایط، مسؤولیت اِفتا و پاسخگویی را به عهده گرفتند و خلأ و مشکل عدم دسترسی به امام معصوم را با حضور خود در عرصه اجتماع پر کردند. این امر تاکنون ادامه دارد و خواهد داشت؛ چنان که شیخ طوسی میگوید: «من شیعه امامی را از زمان حضرت علیعلیه السلام تاکنون (قرن پنجم هجری) این گونه یافتم که پیوسته سراغ فقیهان خود رفته و در احکام و عبادات خود، از آنان استفتا میکردند و بزرگان آنان نیز پاسخ و راه عمل به فتوا را به آنان نشان میدادند».[۷]
[۱] التنقیح فی شرح العروة الوثقی، (الاجتهاد و التقلید)، ص ۸۸ - ۸۵.
[۲] انبیاء (۲۱)، آیه ۷
[۳] توبه (۹)، آیه ۱۲۲
[۴] ر.ک: اسد، حیدر، الامام الصادق و الصادق و المذاهب الاربعة، ج۱، ص۶۹
[۵] مستدرک الوسائل، ج ۱۷، باب ۱۱
[۶] وسائل الشیعه، ج ۲۷، باب ۱۱
[۷] عدةالاصول.
منبع:کتاب پرسشها و پاسخهای دانشجویانه،رساله دانشجویی،سید مجتبی حسینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست