چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
همه چیز بوی آنلاین می دهد
برنامهسازان و مجریان تلویزیونی با این که برنامههایشان مخاطبان فراوان دارد عموما به بازخوردها در فضای مجازی، رسانههای جدید و متعاقب آنها مطبوعات اهمیت بسیار میدهند.
اما دلیل این توجه چیست؟ مگر نه این که تلویزیون به عنوان رسانه ملی و البته بیرقیبترین رسانه تصویری در داخل کشور با یک برنامه چنددقیقهای میتواند چند برابر یک پایگاه اطلاعرسانی، نشریه یا حتی خبرگزاری بر جامعه و مخاطب تاثیر بگذارد، پس چرا برنامهسازان آن باید با این علاقه و اشتیاق پیگیر بازخوردهای برنامه خود درفضای مجازی و مطبوعات باشند؟
این پرسش را میتوان این گونه پاسخ گفت...
هدایت و جهتدهی به انگیزهها و هیجانات از اهداف اصلی رسانههای امروزی است. بنابراین یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی در هر شکل آن از خبر گرفته تا سریال، طنز و... به نوعی هیجانات و انگیزههای مخاطب را به سمت و سویی هدایت و جهت دهی میکند، اما این اثرگذاری یک اثرگذاری عام و سطحی است. این هدایت عمدتا زودگذر، در سطحیترین لایه ذهن مخاطب قرار خواهد گرفت.
یکی از راههایی که میتوان به این اثرگذاری عمق بخشید و دایره نفوذ آن را بیشتر کرد استفاده از نقش مکمل سایر رسانهها بویژه رسانههای پرشمار امروزی در فضای مجازی و همچنین مطبوعات است.
این رسانهها به روشهای مختلف مثل باز کردن پیام، درشتنمایی یا برجستهسازی اثر پیام در جامعه، انعکاس استقبال مخاطبان از آن و... مخاطب را بیشتر ترغیب به برقراری ارتباط با عمق و ابعاد مختلف پیام و هدف برنامه کرده و اثر آن را در ذهن مخاطب نهادینه و ماندگار میکنند.
علاوه بر این با وجود پرشماری و اثرگذاری روزافزون رسانهها همچنان رهبران فکر و ارتباطات چهره به چهره نقش تاثیرگذار خود را در شکلدهی به افکار عمومی جامعه دارد و نظریه جریان دومرحلهای ارتباط طرفداران سنتی خود را حفظ کرده است، بر این اساس بسیاری از مردم به رهبران فکری و مراجع گروهی خود مینگرند و حرکات خود را براساس تحلیلها و اشارات آنها تنظیم میکنند.
شاید بتوان گفت که اکنون انتقال افکار و جهتگیریهای مراجع یا رهبران فکری بیشتر در فضای مجازی صورت میگیرد وحتی ارتباطات چهره به چهره هم رنگ و بوی آنلاین به خود گرفته است، امروزه هر صاحبنظری که حرفی برای گفتن داشته باشد در پایگاه اطلاعرسانی اختصاصی یا این که در گوشهای از فضای مجازی یادداشت مینویسد و مطبوعات هم به همان یادداشتها استناد میکنند.
بنابراین یک یادداشت یا یک نقطهنظر از همین آدمهای تاثیرگذار درباره یک برنامه تلویزیونی یا موضوعی که در آن برنامه مورد بحث قرار گرفته است میتواند مخاطبی را که همواره نگاهی خاص به رهبران فکری جامعه دارد تحت تاثیر قرار دهد و بازخورد تاثیر پیام آن برنامه را چند برابر تعمیق کند.
از این رو بسیاری از برنامهسازان و فعالان تلویزیون به بهرهگیری از نقش مکمل فضای مجازی روی آورده و علاوه بر راهاندازی پایگاههای ارتباطی مستقل اهمیت ویژه به ارتباط با رسانههای آنلاین و مطبوعات میدهند.
البته این مزیت و همافزایی رسانهای، آفتهایی هم داشته است که شاید یکی از مشهودترین آن این است که ملاحظه میکنید امروز اشتیاق وافر به سوپراستار شدن و رفتن روی جلد این روزنامه و آن مجله دیگر فقط منحصر به بازیگران و هنرمندان سینما نیست؛ رقابتی پیدا و پنهان در بین مجریان، خبرنگاران و دیگر اصحاب رسانه آغاز شده و هر روز تقویت میشود برای مصاحبه، تبلیغ، عکس و رپرتاژ که: من آنم که رستم بود پهلوان... .
به این ترتیب، بیم آن میرود که بجای بهرهگیری از این همافزایی رسانهای در مسیر مصالح عمومی آنچه مطمع نظر گردد شهرتطلبی و منفعتجوییهای شخصی باشد که نهایتا چیزی جز دامن زدن به رذایل اخلاقی از آن عاید جامعه نخواهد شد.
این روزها شاید نمیتوان برنامهای را یافت که با نام روابط عمومی آن برنامه در سایتها، پایگاههای اطلاعرسانی و مطبوعات به تبلیغ گسترده بخشهای مختلف آن برنامه نپردازد و این کار به نوعی رسم شده و مقبول هم افتاده است که البته در حد متعادل، معقول و منطقی همان استفاده درست از این فضای جدید برای جذب مخاطب است، اما بسیار دیده شده است که برنامههای بیکیفیت یا با جهتگیری خلاف جهتگیریهای طراز رسانهای انقلاب اسلامی، آنچنان هزینهای برای تبلیغ خود میکنند که هم مدیران مسئول برنامهسازی تلویزیون گول میخورند که حتما این برنامه مخاطبان فراوان دارد و داشتن مخاطب (بخوانید نمایش داشتن مخاطب فراوان) آنها را از توجه به ضعفهای بسیار چنین برنامههایی حداقل از حداکثر دقت و تیزبینی بازمیدارد و برای مخاطبان عادی هم چنین ذائقهسازی میکند که قطعا برنامهای تاثیرگذارتر و موفقتر خواهد بود که نام آن در فضای مجازی و رسانههای جدید و در نهایت مطبوعات و مجلات بیشتر برده شود.
در این میان متاسفانه بعضا (و البته بخوانید در بیشتر مواقع) برنامههایی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که در این زمینه خرج بیشتری بکند و با روابط ناسالم رسانهای نمایش داشتن مخاطب فراوان را بهتر بازی کند.
میتوان چنین چیزی را نوعی شارلاتانیزم رسانهای نامید که این روزها به جان برنامههای رسانهای افتاده و هیچ کس هم فکری به حالش نکرده است و حتی خیلیها را که به آن اعتقادی هم ندارند به این مسیر کشانده است، شاید روزی به مضار این افت خطرناک فرهنگی برسیم که خیلی دیر شده باشد، این نقطه تهدیدی جدی برای برنامهسازی است.
محمد حسین رنجبران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست