شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خانه دایی یوسف


خانه دایی یوسف

گفتاری در مورد مهاجرت فداییان اکثریت به شوروی

ادبیات سیاسی ایران در یک دهه اخیر با انتشار ده ها روایت، اتوبیوگرافی و نگاه از درون به رفتار و ذهنیت نحله های گوناگون سیاسی تحول بزرگی یافته است. در این تحول، نویسندگانی که اغلب خود پیشینه فعالیت سیاسی داشته یا دارند به بازنگری و بازگویی تجربه سیاسی گذشته پرداخته اند. کسانی همچون آرامش دوستدار، مهندس بازرگان، بابک امیرخسروی، ایرج اسکندری، مهدی خانبابا تهرانی، بزرگ علوی، حمید احمدی، ارتشبد فردوست، آیت الله منتظری، شیوا فرهمند، ابراهیم نبوی و دیگران به ظهور و گسترش چنین شاخه یی در ادبیات سیاسی ایران یاری رسانده اند. در این آثار رفتار بازیگران سیاسی از درون زیر ذره بین انتقادی قرار می گیرد.

گرچه در برخی از این آثار روایتگران در چهره یک قهرمان همه چیزدان یا «معصوم» ظاهر شده و با بی رحمی تمام همراهان سابق خود را مورد محاکمه قرار داده اند اما به هر حال اغلب این آثار خواندنی اند. گسترش چنین آثاری در دهه گذشته نشانگر تحول فکری بازیگران سیاسی و شروع فصل تازه یی در سیاست فرهنگ ایران است. این تحول سیاسی فرهنگی، نیاز به بازبینی ذهنیت و رفتار بازیگران سیاسی در جریان انقلاب ایران و حوادث پس از آن را باز می تاباند و گویای چشم گشودن به خطاهای یک دوران مهم در سیاست ایران است. گرچه برخی از این آثار مرزهای تجربه شخصی، احساسات و یافته های نویسندگان با تحلیل عقلایی و مستند داده ها مخدوش شده است، اما به هر حال هر یک از این آثار کوشش مهمی در نقد و از آسمان به زمین آوردن اسطوره هایی است که زمانی «مقدس» و خطاناپذیر جلوه گر می شدند. یکی دیگر از دستاوردهای این اسطوره زدایی بازسازی اعتماد سیاسی است.

این تابوشکنی ها تا این اواخر به خانه «پرافتخار فدایی» راه نگشوده بود. با انتشار کتاب «خانه دایی یوسف» چهره درونی جنبش فدایی نیز تقدس زدایی شده و از دید یک بازیگر سابق آن بازنمایی می شود. از خواندن کتاب «خانه دایی یوسف» می توان دریافت که نویسنده آن یک فدایی خلق اکثریت سابق است که در دوران مهاجرت شوروی این سازمان را موضوع کتاب خود قرار داده است. می توان گفت در نوع خود اولین نوشته انتقادی جدی است زیرا برخلاف توده یی ها، مجاهدین، سلطنت طلب ها و دیگران در این میان فداییان خلق بازنگری انتقادی کارنامه گذشته- نه به سیاق فرمول های چندخطی اسناد حزبی بلکه به شکل باز و زنده و از درون جوشش زندگی، سنتی نداشته است. از این رو شاید انتشار «خانه دایی یوسف» محرکی برای شروع بحث های عمیق تری در میان فداییان کنونی و سابق نیز باشد.

نویسنده در مقدمه کتاب یادآور می شود «صاف و ساده به تجربه شخصی»اش رجوع کرده و یافته های فردی خود را از دوران مهاجرت شوروی نقل کرده است. کتاب، داده های بسیاری درباره افکار و رفتار فداییان خلق از رهبران گرفته تا اعضا پیش می کشد. نویسنده فارغ از هرگونه توجیه و پرده پوشی خواننده را با زوایای تفکر و روابط درونی و بیرونی یک گروه فدایی انقلابی در دوران مورد بحث آشنا می کند. او در این کتاب به گونه یی بی غل و غش و بدون بازی با کلمات از ته دل سخن می گوید و سفر پررنج انقلابیون فدایی را از دید تجربه فردی خود به تصویر می کشد.

فداییانی که پس از گریز از ایران در سال ۱۳۶۲ به شوروی سابق پناه برده و اکثر آنان تا آستانه فروریزی سوسیالیسم واقعاً موجود در این کشور زیسته اند، موضوع عمده کتاب اند. انقلابیون جوان و پاک باخته، اما بی تجربه و چشم و گوش بسته و کم بضاعت فکری که در خیال خود افتخار زندگی در پناه «آخرین مرحله رشد دوران سوسیالیسم» و تدارک پی ریزی جامعه ایده آل کمونیستی در روی کره زمین را نصیب خود ساخته بودند، در کتاب از زوایای گوناگون، در مواردی با بی رحمی و گاهی با طنز و خوشمزگی مورد نقد نویسنده قرار گرفته اند.

نویسنده توضیح می دهد «دایی یوسف» در واقع نام مستعار کشورش شوروی و رهبرش استالین است که توده یی ها و فرقه های قدیمی، آن را نه تنها پناهگاه امن خود پس از شکست آشوب آذربایجان بلکه شفابخش دردهای همه مردم دنیا می پنداشتند. راوی کتاب نشان می دهد همان تصور وارونه از شوروی و همان سرنوشت تراژیک، اما با تفاوت هایی نصیب فداییان خلق نیز در دوران زندگی شان در شوروی سابق شده است. «خانه دایی یوسف» از یک سو روابط درونی فداییان خلق و از سوی دیگر برخورد آنها با نظام شوروی را گام به گام ترسیم می کند. آزمایش سخت برخورد باورهای خدشه ناپذیر مارکسیستی ک لنینیستی فداییان با واقعیات تکان دهنده شوروی سابق، به خصوص برای خواننده یی که از زندگی مهاجران ایرانی در شوروی سابق تصوری ندارد یک کتاب خواندنی است. اما جدال میان واقعیات شوروی سابق و ذهنیت ساده لوحانه فداییان خلق نه تنها از منظر ایدئولوژیک و سیاسی بلکه از منظر انسانی و روانی نیز یک تراژدی به تمام معناست که گاهی خواننده را میان احساس درد و خنده حیران و بلاتکلیف می گذارد. یک امتیاز نویسنده ذهن فعال و حساس وی و نیز احساس مسوولیت ملی و همچنین ثبت حوادث و رویدادهای ۱۷ سال پیش است.

اتابک فتح الله زاده فدایی خلقی که طبق نوشته خود در مبارزه چریکی قبل از انقلاب در خانه های تیمی می زیسته و سپس در کوران حوادث پس از انقلاب بارها تا آستانه مرگ پیش رفته و ایمانی مطلق به راه و سازمان خود داشته است، در این کتاب در واقع چشم گشودن دوباره خود را نقل می کند، می نویسد؛ «ما از ایران با این آرزو به شوروی پناه آورده بودیم که شاید زخم های سیاسی خود را بهبود بخشیم، اما زخم ما رفته رفته عمیق تر شد.» نویسنده در صفحه ۱۱۳ کتاب با اشاره به اعتقاد کیانوری که شکست شوروی را موقتی و گذرا می دانسته از وی می پرسد؛ «کسی از کیانوری نپرسید آخر این چه نظامی بود که با ۲۰ میلیون نفر عضو حزب کمونیست و یکصد میلیون عضو اتحادیه کارگری در یک چشم به هم زدن مثل حباب صابون ترکید و از هم پاشید؟»

یک بخش کتاب مربوط به بازگویی ناگفته های بسیاری درباره رابطه سازمان اکثریت با کاگ ب است. می نویسد؛ «نه تنها رهبران سازمان اکثریت بلکه رهبران حزب توده هم از آغاز قربانی ایدئولوژی خود شدند و مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. گرچه شرایط زمانی مهاجرت حزب توده با شرایط زمانی سازمان اکثریت متفاوت بود اما می توان نقاط اساسی مشترک در نحوه برخورد سازمان اکثریت و حزب توده ایران با قبله گاهشان را تشخیص داد. سازمان خمیرمایه بهتری از حزب توده نداشت. گردن کلفت تر از حزب توده و سازمان هم اگر به چنگ لنینیسم و انترناسیونالیسم شوروی می افتاد، نمی توانست گریبان خود را از دست روابط ناسالم آن رهایی بخشد.» نویسنده در صفحه ۱۲۵ در این زمینه یادآور می شود؛ «سوءاستفاده کاگ ب از اعضای سازمان غیرانسانی بود. دستگاه امنیتی شوروی در مرحله اول از اعتماد و اعتقاد اعضای سازمان و حزب حداکثر سوءاستفاده را می کرد و به مرور به سبب وضعیت سخت معیشتی از شیوه های تطمیع، تهدید و به خصوص ارضای مالی و جنسی که الحق در این مورد استاد بود برای خبرگیری و جاسوسی علیه مهاجران قدیمی، دانشجویان خارجی ساکن شوروی و حتی تشکیلات و دوستان خود و نفوذ در سازمان های سیاسی دیگر در رابطه با ایران و اروپا و ترکیه استفاده می کرد. هرگز چنین نبود که کاگ ب تمام کارها را فقط از یک نفر بخواهد. هر فرد هر چقدر لایق بود نمی توانست مرکز ثقل کار کاگ ب باشد و همه کارها از کانال او بگذرد. به همین دلیل کانال های مختلفی وجود داشته است.»

نویسنده زندگی داخلی سازمان، روابط میان رهبری و اعضا و نیز جناح بندی های درونی آن را در بخش های مختلف کتاب بازبینی می کند. درباره جناح بندی ها در صفحه ۱۵۲ می نویسد؛ «در سال های اولیه مهاجرت جناح چپ و راست سازمان هنوز شکل نگرفته بود.

حتی بعدها هم جناح چپ با منتقدان سازمان در هر سطحی بودند خشن تر و تحقیرآمیزتر از رهبران جناح راست بود. وی در صفحه بعد چنین ادامه می دهد؛ «در پلنوم اول سازمان دو مقام شوروی یکی از مسکو به نام بارانف مسوول شعبه بین المللی حزب کمونیست شوروی و دیگری از ازبکستان به نام ارگاشف از مسوولان نخست وزیری نیز حضور داشتند و شاهد جدل دو جناح سازمان در رابطه با دو مساله (یعنی خط مشی گذشته و نفی وحدت با حزب توده ایران) بودند. بارانف در یکی از تنفس ها به طور کلی جناح چپ سازمان را تهدید می کند.»

بخشی از کتاب نیز به زندگی و سرنوشت نسل های قدیمی ایرانی در شوروی سابق اختصاص یافته است. سرنوشت کسانی مانند میرزا آقا، غلام، اسماعیل، عطاءالله صفوی و دیگران که اکثراً از قربانیان دوران استالینی اند به شکل گفت وگو، نامه و نقل قول به طور دردناکی تصویر می شود. نویسنده توضیح می دهد رفتار فداییان خلق در دو سال اول با این ایرانیان قدیمی ستیزه جویانه بود. مسوولان سازمان با عینک کمونیستی و انقلابی خود این ایرانیان کهنسال و دردمند و از همه سو رانده و مطرود را «وازده» و «ضدشوروی» می شمردند.

زندگی و سرنوشت این پیرمردان زجردیده ایرانی از بخش های تراژیک کتاب است. خاطرات وحشتناک این پیرمردان دل شکسته و همیشه چشم به راه گاهی مو بر اندام خواننده سیخ می کند. کتاب نشان می دهد این پیرمردان پس از تجارب هولناک خود در نظام شوروی این را اصلاً نمی توانستند درک کنند که این جوان های ایرانی تازه از راه رسیده که آنها این همه عزیزشان می دارند چگونه ممکن است بعد از نیم قرن دوباره همان راهی را برگزینند که به عقیده آنها راه جهنم بود. پیرمردانی که طبق تصویر کتاب با گوشت و پوست و همه وجود خود و در اثر تازیانه های عبرت تاریخ به این باور رسیده بودند که ایران چند سر و گردن از شوروی از هر نظر بالاتر است. وقتی می کوشیدند این فداییان خلق دوآتشه را پند و اندرز دهند، بلافاصله به انفعال و پاسیفیسم متهم می شدند.

کتاب «خانه دایی یوسف» در مجموع به فهم فرهنگ سیاسی و روابط درونی سازمان اکثریت در آن دوران و نیز سرنوشت تراژیک ایرانیان قدیمی در شوروی و همچنین ماهیت و کارکرد نظام شوروی سابق کمک می کند.

اما از برخی نواقص کتاب نمی توان چشم پوشید. «خانه دایی یوسف» یک کتاب تحلیلی یا تاریخی نیست و نباید آن را با چنین دیدی خواند. تجربه فردی یک بازیگر سیاسی مربوط به یک دوران به پایان رسیده است. نویسنده در مواردی روایت مستقیم به کار می برد؛ در مواردی سوم شخص است و در مواردی داده هایی را به کار می برد که خود منبع ثانویه آن است. به عبارت دیگر از شرح تجربه فردی خود که در مقدمه کتاب قول آن را به خواننده داده است، فراتر می رود و تجربه دیگران که شهرتی در تایید یا تکذیب آنها در دست نیست را نیز به کار می گیرد.

از لحاظ سبک و انتخاب واژگان و کاربرد داده ها دقت لازم در کتاب دیده نمی شود. ساختار کتاب آشفته و نامنظم است و تابع زمان یا منطق خاصی نیست. شروع، ادامه و پایان آن بر روش معینی استوار نیست. شاید در چنین انتقال تجربه یی بهتر باشد نویسنده خود را به جای پژوهشگر یا مورخ نگذارد و تنها به ذکر تجارب خود اکتفا کند و تحلیل، موشکافی و داوری را برعهده افراد متخصص یا خوانندگان و علاقه مندان بگذارد. عوامل گوناگونی که سایه روشن های حیات یک حرکت سیاسی پرفراز و فرود را تشکیل می دهد در مواردی در انتخاب بازیگران سیاسی نیست و به عوامل خارج از اراده آنها بستگی دارد. در مواردی ایدئولوژی انتخاب شده نقش جدی بازی می کند و در مواردی نهادهای سیاسی عملاً موجود و سرانجام در مواردی بازیگرانند که با ذهنیت و رفتار و تصمیم های خود یک حرکت سیاسی را شکل می دهند. تفکیک این حوزه ها البته نیازمند یک کار پرحوصله تحقیقی است. نویسنده می توانست بدون دخالت دادن احساسات، داوری را برعهده خواننده بگذارد که در مواردی می تواند با نتایج نویسنده هم یکسان نباشد.

کتاب «خانه دایی یوسف» با همه نقاط ضعف و قوت خود می تواند حلقه یی از یک کار بزرگ تر پژوهشی برای قابل درک کردن دوران به پایان رسیده مهاجرت شوروی یا برشی از زندگی فداییان خلق در یک دوران سپری شده تلقی شود. باید تاکید کرد کتاب فتح الله زاده هدف خود را کل فعالیت و سیر و سرگذشت فداییان خلق قرار نداده است، بلکه تنها محدود به بازگویی تجربه مهاجرت به شوروی است. مطلوب آن است که بازیگران دیگر این دوران نیز داده ها و ارزیابی های خود درباره زندگی و خطاهای فداییان خلق را در دسترس همه علاقه مندان قرار دهند تا نسل آینده ساز ایران از تجارب سهمگین و بی نهایت پرهزینه آنان برای ساختن جامعه یی بهتر، بهره مند شود.

تردیدی نیست که چنین بازنگری ریشه یی برای آرمانخواهانی که همه هستی خود را در راه پیکار سیاسی قربانی کرده اند و با همه خطاهای سیاسی و حتی استراتژیک در زندگی یک جریان سیاسی امری طبیعی و جبران ناپذیر است اما بر بحران اعتماد تنها با برنامه و روش سیاسی تازه نمی توان چیره شد. درست به همین دلیل است که سلطنت طلبان، مجاهدین خلق و چپ های افراطی صرف نظر از شعارها و گفتارهایشان، قادر به بازتولید اعتماد سیاسی جز در میان معدود افراد، گروه و قبیله خود نیستند. اما فداییان خلق یا دست کم بسیاری از آنان، گرچه نه به شکل منظم و پایه یی اما در عمل و تجربه به نقد نانوشته زندگی خود پرداخته اند. از این رو انتشار کتاب «دایی یوسف» می تواند زمینه و بهانه یی برای شروع تحلیل انتقادی و نیروبخش یک دوران به پایان رسیده از سوی بازیگران اصلی آن نیز باشد. چنین کوشش های فردی یا جمعی بدون تردید بر سرمایه معنوی آنها می افزاید، همچنین گام ارزشمندی در راه تکامل و رشد گنجینه ادبیات و فرهنگ سیاسی دموکراتیک است.

البرز خردمند

اسرار خانه دایی یوسف



همچنین مشاهده کنید