جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نکته هایی درباره کتاب و کتاب خوانی


نکته هایی درباره کتاب و کتاب خوانی

متأسفانه رسانه ها آن گونه که باید به ترویج کتاب و کتاب خوانی نمی پردازند تلاش های آن ها در این زمینه, محدود, اندک, مقطعی و گذراست

● چرا رسانه های ما، اهتمام کافی و وافی نسبت به تبلیغ و معرفی کتاب ندارند؟!

متأسفانه رسانه ها آن گونه که باید به ترویج کتاب و کتاب خوانی نمی پردازند. تلاش های آن ها در این زمینه، محدود، اندک، مقطعی و گذراست. به نظر می رسد نکته هایی چند، سبب می شود که چنین مسئله مهمی کم تر مورد توجه قرار گیرد. عدم نهادینه شدن فرهنگ عمومی کتاب خوانی از یک سو، و عدم مطالبه عمومی و اقبال عامه به کتاب را می توان در این زمینه موثر دانست. هم چنان که نبود نقد و بررسی آثار انتشار یافته نیز از دیگر عوامل این غفلت به شمار می رود. بدیهی است که نوعی نگاه مادی به مسائل فرهنگی و رویکرد مصرف گرایانه، ترویج تجمل پرستی و ایجاد نیازهای کاذب، برای همگان مشغولیت ها و ذهنیت هایی را پدید می آورد که از عنصر با اهمیت کتاب غافل می شوند و آن را نادیده می انگارند. در همین زمینه، کم توجهی و ناآشنایی برخی کارگزاران دستگاه های دولتی نسبت به مقوله فرهنگ و کتاب نیز قابل بررسی است. بنابراین باید نخست یک آگاهی عمومی و سپس حرکتی جهادی در این زمینه پدید آید و پی گرفته شود.

● آیا کتاب و کتاب خوانی ویژه گروه خاصی از جامعه است؟!

کتاب و کتاب خوانی فی نفسه ویژه طبقه خاصی نیست. یعنی هر کسی می تواند و باید به میزان توان و نیاز خویش از کتاب بهره ببرد. روشن است که هر چه میزان آگاهی اولیه و دل بستگی انسان به معنویت افزایش یابد و باور او نسبت به ضرورت آموختن و اندیشه ورزی و درک و دریافت عمیق مسائل، گسترش پیدا کند، این احساس نیاز فزونی خواهد یافت. میان روشنفکران راستین جامعه و عامه مردم در این راستا نه تنها نباید شکافی وجود داشته باشد، بلکه تعامل و تفاهم کارساز و حرکت زایی باید در جریان باشد. بدیهی است که حساب روشنفکران بیمار و غرب زده یا وابسته از این مقوله مستثنی است. به نظر می رسد در میان عامه مردم روشنفکران واقعی یافت می شوند. منتهی این دو قشر جامعه باید بکوشند ضمن همگامی و همکاری با یکدیگر در زمینه های فکری، به تقویت هرچه بیش تر مبانی فرهنگی، از جمله کتاب خوانی بپردازند و دادوستدی عمیق تر و دقیق تر با هم داشته باشند تا برآیند آن، به حرکت های جهش آفرین به طور اعم و تقویت فرهنگ کتاب و کتاب خوانی به طور اخص منجر شود.

● کاهش و یا عدم افزایش سواد عمومی و عدم گرایش به کتاب خوانی چه مشکلاتی را پدید می آورد؟!

افت و کاهش سطح دانش عمومی، پدیدآورنده واپس ماندگی، قانون ستیزی، ظلم و فساد و تبعیض، بی عدالتی و بی تقوایی، عدم توسعه و پیشرفت و به طور کلی سبب رفتارهای ناهنجار و منفی گرایانه فردی و اجتماعی می شود.

در واقع می توان ریشه های بسیاری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی و نارسایی های رنج آور را در بی دانشی و به تعبیری در «بی کتابی!» ارزیابی کرد.

پندارگرایی و توجه به کمیت به جای کیفیت نیز در همین راستا قابل تبیین است. ضمناً از آن جا که بخش عمده ای از سواد به معنای اعم کلمه را آشنایی با مفاهیم ایمانی و مذهبی شکل می دهد و نیز باتوجه به غنای قرآن کریم و اهمیت این کلام الهی، باید خاطرنشان ساخت که یکی از راه های رهایی از تبعات و مشکلات کاهش سطح فرهنگ و سواد، روی کرد عالمانه به مبانی و مفاهیم قرآن مجید و صدالبته پیروی از دستورات آن به شمار می رود. توجه بدین نکته که معجزه جاودانه آخرین پیامبر الهی، یک کتاب است؛ نشانه و بیان گر اهمیت کتاب و پیام و محتوای کلام است.

● فراموش کردن فرهنگ مکتوب و گرایش به فرهنگ تصویری، چه آفاتی را درپی خواهد داشت؟

گریز از فرهنگ مکتوب و روی آوردن به فرهنگ غیرمکتوب از جمله فرهنگ تصویری، ذهن آدمی را از خلاقیت و تفکر بازمی دارد و روح آدم را تنبل می کند! زیرا با مشاهده آثار غیرمکتوب مثل تصاویر، فیلم ها، بازی های رایانه ای و سایر جلوه هایی این گونه، کم تر تعامل دوجانبه ای میان انسان و آن اثر به وجود می آید. حال آن که تمرکز آدمی، برروی نوشته و کتاب، زمینه ساز تفکر و بروز خلاقیت است.

فیلم ها، تصاویر و سایر پدیده ها به سرعت از برابر دیده آدمی می گذرند و فرصت کافی برای اندیشیدن را از وی می ربایند. درصورتی که در مطالعه، جای تأمل، اندیشه، بازنگری و بازبینی و نیز درک و دریافت هرچه بیش تر مفاهیم، گسترش می یابد. حال اگر عناد فرهنگی و تخریب و تهاجم فرهنگ بیگانه را هم درنظر بگیریم، می توانیم به تأثیرهای منفی و نامطلوب کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت فرهنگ تصویری و غیرمکتوب- به ویژه از نوع غربی آن- پی ببریم.

● چه گونه می شود کتاب خوانی را به صورت یک فرهنگ عمومی شاهد بود؟!

برای این که کتاب خوانی به شکل یک فرهنگ ماندگار درآید، لازم است که پدران و مادران، آشناسازی کودکان خود با کتاب را از خانه آغاز کنند. در مرحله بعد، مدارس و جامعه به طور کلی می باید به تقویت انگیزه های فردی در این زمینه بپردازند. کاستی های مربوط به تبلیغات مثبت و مؤثر کتاب خوانی باید برطرف شوند و در زمینه ترویج فرهنگ مطالعه ضمن پرهیز از حرکت های مقطعی و نمایشی، به کارها و فعالیت های مستمر و مداوم اندیشیده شود. به نویسندگان و محققان، بهای لازم داده شود. جایگاه کتابخانه ها و کتابداران تقویت شود و فرهنگ وقف کتاب و کتابخانه و فعالیت های مربوط به کتاب خوانی در جامعه نهادینه و پایدار گردد.

در همین جا باید اشاره کرد که یکی از راه های تشویق و ترغیب مردم به خواندن کتاب، پدید آوردن و انتشار آثار مفید، مطلوب و مؤثر است. به بیانی دیگر، یکی از عوامل عدم روی آوری به کتاب و مطالعه را باید در نازل بودن کیفیت پاره ای از آثار و کتاب های ارائه شده جست وجو کرد.

نکته آخر هم این که علی رغم همه تأکیدهایی که برای اقبال و استقبال از کتاب داریم، همواره باید به همگان خاطرنشان سازیم که از خواندن آثار سطحی، بی مایه یا کم مایه و بی محتوا پرهیز کنند. چراکه زیان چنین آثاری، هرگاه از سود آن ها بیش تر نباشد، کم تر نیست. زیرا این گونه آثار ذائقه و سلیقه خواننده را پایین نگه داشته، وقت آنان را تلف می کنند و چیزی به آن ها نمی آموزند. در حقیقت باید همراه و هم زمان با تشویق همگان به کتاب خوانی، آنان را به گزینش آثار برتر و خوب و مطلوب ترغیب و راهنمایی کرد و به همه آموخت که هماره با دیدی ژرف نگرانه و انتقادی به آن چه می خوانند بنگرند و در واقع قدرت اندیشه، تجزیه و تحلیل و نقد و بررسی آثار و کتاب ها را پیوسته مدنظر داشته باشند.

جواد نعیمی