یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

سبز سبز, از ریشه ها


سبز سبز, از ریشه ها

خانم الینور اوستروم, اقتصاددان سرشناس آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد, و مشاور علمی ارشد کنفرانس «سیاره تحت فشار» و استاد اقتصاد سیاسی بود

خانم الینور اوستروم، اقتصاددان سرشناس آمریکایی و برنده جایزه‌ نوبل اقتصاد، و مشاور علمی ارشد کنفرانس «سیاره تحت فشار» و استاد اقتصاد سیاسی بود.

وی همچنین سمت دبیری ارشد کارگاه نظریه‌ سیاسی و تحلیل سیاست‌گذاری در دانشگاه ایندیانا را بر عهده داشت. وی ۱۲ ژوئن ۲۰۱۲ (۲۳ خرداد) و یک هفته پیش از برگزاری اجلاس ریودوژانیرو درگذشت. آنچه می‌خوانید، آخرین متن این استاد فقید اقتصاد است که چند در آخرین روزهای عمر وی و در آستانه برگزاری اجلاس ریودوژانیرو نوشته شده است:

حرف‌های زیادی درباره اجلاس ریو+۲۰ سازمان ملل گفته می‌شود. بسیاری آن را مهم‌ترین طرح برای سیاره‌ زمین می‌دانند و از رهبران می‌خواهند تا به توافقنامه‌ واحدی برای حفاظت از حیات بر سیاره‌ ما دست یابند و مانع بحران انسانی بزرگی در سطح جهان شوند.

اگر در اجلاس ریو کار موثری انجام نشود، یک قدم به فاجعه زیست‌محیطی نزدیک‌تر خواهیم شد، اما توافقنامه‌ بین‌المللی واحد نیز اشتباهی خطرناک خواهد بود. ما برای حل مساله‌ مدیریت منابع مشترک و محدود زیست‌محیطی، نمی‌توانیم تنها به یک سیاست‌گذاری جهانی اتکا کنیم؛ منابع مشترکی همچون اقیانوس‌ها، اتمسفر، جنگل‌ها، آبراهه‌ها، و گوناگونی پرمایه و سرشار گیاهان و حیوانات که همگی با هم در آمیخته‌اند تا شرایط صحیحی برای زندگی بیش از هفت میلیارد انسان و رشد و شکوفایی آنها را فراهم آورند.

ما هرگز به مسائل و مشکلاتی با چنین مقیاسی نپرداخته‌ایم؛ مشکلاتی که جامعه‌ جهانی‌شده‌ ما را تهدید می‌کنند. هیچ کس مطمئن نیست چه باید کرد و چه کاری جواب خواهد داد، و به همین خاطر ساختن نظامی که بتواند تکامل یابد و به سرعت بنا به اقتضائات تغییر و اصلاح شود، ضروری است.

دهه‌ها پژوهش به ما اثبات کرده است که تعدد سیاست‌های مختلف در سطوح شهری، غیرملی، ملی و بین‌المللی ـ که با یکدیگر هم‌پوشانی دارند ـ اثرگذاری بیشتری در مقایسه با توافقنامه‌ واحد و محدودکننده دارد و با احتمال بیشتری موفق خواهد بود. چنین رویکرد تکامل‌گرایانه‌ای به سیاست‌گذاری می‌تواند شبکه‌های امنیتی ضروری را در صورت شکست یک یا چند سیاست در میان سیاست‌های متعدد مزبور، فراهم آورد.

و اما خبر خوب: سیاست‌گذاری تکامل‌گرایانه همین حالا در حال انجام است. تعداد رو به افزایشی از رهبران شهرها در غیاب قوانین ملی و بین‌المللی موثر برای کاهش گازهای گلخانه‌ای، در جهت حفاظت از شهروندان خود ـ و البته اقتصاد شهرهایشان ـ وارد عمل شده‌اند.

این قضیه هم شگفت‌آور است؛ و هم باید تشویق شود و مورد حمایت قرار گیرد.

اغلب شهرهای بزرگ در سواحل دریا، کنار رودخانه‌ها یا روی دلتاهای آسیب‌پذیر بنا شده‌اند و اگر در دهه‌های بعد سطح دریا بالا بیاید و سیل‌های مهیب جاری شود، خود آنها اولین مناطق تحت خطر خواهند بود. سازگاری با محیط زیست برای چنین شهرهایی، یک ضرورت انکارناپذیر است و وقتی که شهرها مسوول حدود ۷۰ درصد تولید گازهای گلخانه‌ای هستند، باید ابتدا این میزان را کاهش داد.

ایالات متحده تاکنون هیچ حکم الزام‌آوری صادر نکرده تا ایالت‌های خود را متعهد به کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای کند. اما از ماه مه سال پیش به این سو، حدود ۳۰ ایالت از ۵۲ ایالت آمریکا، برنامه‌های کلان خود برای کنترل تغییر آب و هوا طراحی کرده‌اند و بیش از ۹۰۰ شهر آمریکا توافق‌نامه‌ حفاظت از آب‌وهوای آمریکا را امضا کرده‌اند.

بنابراین «سیاست‌گذاری سبز» از رده‌های پایین شروع شده است و نه از رده‌های بالای دولت و حکومت؛ و همین امر آن را به لحاظ اقتصادی معنادارتر می‌کند. در واقع ایالت‌های آمریکا که هر یک استقلال قابل توجهی از دولت مرکزی دارند، رقابت خود برای افزایش تعداد «شهرهای تمیز» را افزایش داده‌اند و «شهرهای تمیز» افراد خلاق و تحصیل‌کرده‌ای را که می‌خواهند در محیط شهری بدون آلودگی بزیند، جذب خود می‌کند. رشد اقتصادی آینده هر ایالت، در گروی همین گرایش است. وقتی مردم منافع و مزایای شهرهای تمیز و سبز را می‌‌بینند، الگوهای قبلی شهری را کنار می‌گذارند.

البته شهرهای پایدار باید در کنار پاک‌ بودن هوا، مشخصه‌های دیگری نیز داشته باشند. طراحان شهری باید به ورای حدود شهرداری‌ها نگاه بیندازند و سیلان‌های منابع ـ انرژی، غذا، آب و مردم ـ به درون و بیرون شهرهایشان را مد نظر قرار دهند.

اکنون شاهد آن هستیم که در سطح جهانی، مجموعه‌ نامتجانسی از شهرها، به شیوه‌ای به تعامل با یکدیگر می‌پردازند که تاثیری عمیق بر تکامل سیستم حیات بر زمین دارد. این شهرها از یکدیگر می‌آموزند و ایده‌های خوب یکدیگر را می‌گیرند و ایده‌های نامطلوب را دور می‌ریزند. لس‌آنجلس دهه‌ها روش‌های کنترل آلودگی را پیاده‌سازی کرده است و دیگر شهرها، همچون پکن، با دیدن منافع و مزایای این روش‌ها، از آنها تقلید کرده‌اند. در دهه‌های آینده، ظهور شبکه‌ای از شهرهای پایدار و تمیز را خواهیم دید. اگر این شبکه موفق باشد و شهرهای داخل آن رونق یابند، همه خواهان پیوستن به این شبکه خواهند بود.

در واقع، این رویکرد برای مدیریت ریسک فراگیر در نظام‌های دارای پیوندهای درونی زیاد، مناسب است و با اتخاذ این نگرش می‌توان به راحتی منابع مشترک را سر و سامان داد؛ با این حال، هنوز نمی‌توان تولید رو به افزایش گازهای گلخانه‌ای را نادیده گرفت.

خلاصه آنکه اجلاس سالانه «ریو+۲۰»، در سال جاری، به لحظه‌ای حیاتی رسیده و بی‌شک از اهمیت بالایی برخوردار است. توسعه‌ پایدار هدف ایده‌آلی بوده است که در بیست سال گذشته همه خواستار گام برداشتن به سوی آن بوده‌اند. اما نخستین «بیانه‌ سیاره» که در کنفرانس علمی «سیاره تحت فشار» منتشر شد، تاکید کرده است که پایدار بودن توسعه ـ و سازگاری آن با محیط زیست ـ تنها و تنها پیش‌شرط هر شکلی از توسعه در آینده خواهد بود. پایداری در سطوح محلی و ملی، باید به پایداری در سطحی جهانی پیوند بخورد. این ایده باید بنیان اقتصادهای ملی را شکل دهد و تار و پود جوامع را بسازد.

اکنون هدف ما باید پایدارشدن جامعه‌ جهانی‌شده‌مان باشد. درست مانند «آب سالم» و «هوای پاک»، «زمان» نیز یک منبعی طبیعی با عرضه‌ بسیار اندک است و به همین خاطر اجلاس ریو می‌خواهد هر چه سریع‌تر موضوع پایدارکردن جهان را پیش ببرد. ما اکنون نیازمند اهداف توسعه‌ پایدار درباره‌ موضوعاتی از قبیل انرژی، امنیت غذایی، بهداشت، طراحی شهری و کاهش فقر هستیم و در عین حال، باید بتوانیم نابرابری را نیز کاهش دهیم.

اهداف ذکرشده در سند توسعه‌ هزاره‌ سازمان ملل، تا کنون به طور نسبی موفق بوده‌اند و رویکرد خوبی برای پرداختن به این موضوعات به حساب می‌آیند (در نظر بگیرید که تاکنون سندهای بین‌المللی مشابهی در همین باره شکست خورده‌اند). اگر چه تا سال ۲۰۱۵ به همه‌ این اهداف دست نخواهیم یافت، اما این تجربه درس‌های زیادی برای آموختن به ما دارد.

تعیین این اهداف باعث خواهد شد تا بر لختی و تنبلی خود غلبه کنیم، اما باید به خاطر داشته باشیم که همه مسوولیت‌هایی در راستای تحقق این اهداف بر عهده دارند: شهرها، ایالت‌ها، کشورها، سازمان‌ها، شرکت‌ها و آدم‌ها در چهارگوشه‌ جهان، باید در این راه گام بردارند. همان‌طور که گفتیم، موفقیت ما وابسته به سیاست‌های متعدد، گوناگون و دارای همپوشانی است.

ما هنوز هم چندسالی وقت داریم تا دست به کار شویم. در غیر این صورت، حدود یک دهه بعد، هزینه‌ راه‌حل‌هایی که اکنون پیش روی خود می‌بینیم، به شدت افزایش خواهد یافت. اگر آستین‌ها را بالا نزنیم، تغییرات فاجعه‌بار و چه بسا بازگشت‌ناپذیر محیط زیست و چرخه‌ حیات سیاره‌ ما را به خطر خواهند انداخت.

هدف اصلی ما باید این باشد که تمام کشورهای جهان نسبت به این خطر بالقوه احساس مسوولیت کنند و رفاه نسل‌های آینده را به خطر نیندازند.

نویسنده: الینور اوستروم

مترجم: نگین خندان

منبع: پروجکت سیندیکیت