جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

این نیز بگذرد


این نیز بگذرد

سال ها است كه در این مورد مطلب می نویسیم و ندانم كاری و بی تفاوتی آقایان را گوشزد می كنیم اما از آنجا كه تز و ایده آنها بر این اصل استوار شده كه «این نیز بگذرد», نوشته ها و انتقادات ما نتیجه معكوس در بر داشته است

در روزی كه بیش از یكصد هزار هوادار متعصب پرسپولیس برای تشویق و سوق دادن این تیم به فینال جام حذفی، سختی راه و گرمای هوا را به جان خریده بودند و جملگی سعی داشتند با انرژی و نیروی خود بر مشكلات و ضعف های تیمشان سرپوش بگذارند تا در نهایت سرخپوشان به دیدار پایانی این جام برسند، پرسپولیس سنگین ترین و تلخ ترین شكست سال های اخیرش را متحمل شد.

در هم شكستن سرخ ها درست چند روز بعد از ناكام لقب گرفتن آبی ها، برگ دیگری از دفتر سقوط سرخابی ها بود، دفتری كه از چند سال قبل به همت و با تلاش بی وقفه مسؤولان ورزش كشور و آنهایی كه برای فوتبال این مرز و بوم تصمیم می گیرند و خط و ربط تعیین می كنند، هر ماه و هر سال ورق می خورد و هیچ پایانی نیز نمی توان برایش متصور شد.

امروز نفراتی چون محمدحسن انصاری فرد، مصطفی دنیزلی، صمد مرفاوی، مقداد نجف نژادو ... متهمان ردیف اول تحقیر ۲ تیم پرطرفدار پایتخت هستند و البته همان طور كه ابرار ورزشی نیز بارها تأكید كرده در این مهم هیچ شكی نیست كه آنها نقشی اساسی در سقوط پله به پله ای سرخابی هاایفا كرده اند. وعده های توخالی نفراتی كه از آنها نام بردیم، بدترین روزها را برای پرسپولیس و استقلال رقم زد اما این نكته را نیز باید مد نظر قرار داد كه بالا یا پشت سر آنان، افرادی قرار دارند كه اگر گنا هشان بیشتر از آنها نباشد، كمتر هم نیست.

رفت و آمدهای پیاپی و عدم ثبات مدیریت این ۲ باشگاه اگرچه حكایت تازه ای نیست اما معضلی است كه مدت ها است یقه هواداران سرخابی ها را چسبیده و رهایشان نیز نمی كند. در این بین تنها طرفداران استقلال و پرسپولیس هستند كه بازنده و قربانی لقب می گیرند وگرنه امثال انصاری فرد، دنیزلی، مرفاوی و خیلی های دیگر هر قدر هم كه تحت فشار و مورد انتقاد باشند، حداقل پول و شهرتشان سر جای خودش قرار دارد و در عمل به قول معروف ككشان هم نمی گزد.

البته منظورمان این نیست كه فردی همچون صمد مرفاوی در این چند ماه در ناز و نعمت به سر می برده و تمام امكانات برایش فراهم بوده اما هرچه هست، او و همتایانش در سال های بعد به حیات خود در این فوتبال ادامه می دهند و هواداری كه هر سال دچار سكته می شود، در حقیقت دلزدگی اش به معنای قطع حیات می باشد.

سال ها است كه در این مورد مطلب می نویسیم و ندانم كاری و بی تفاوتی آقایان را گوشزد می كنیم اما از آنجا كه تز و ایده آنها بر این اصل استوار شده كه «این نیز بگذرد»، نوشته ها و انتقادات ما نتیجه معكوس در بر داشته است.

وقتی قبح یك عمل نزد افراد از بین برود، دیگر كسی از تكرار آن بیمی به دل راه نمی دهد، درست مثل ناكامی قطب های فوتبال باشگاهی كشور كه در سال های اول، نگرانی بعضی ها را فراهم می كرد اما امروز برایشان در حكم ساده ترین و معمولی ترین اتفاق است.آنها كه موافق با جهت وزش باد برای استقلال و پرسپولیس تصمیم می گیرند و مدیران غیر ورزشی را پشت صندلی های موجود در این ۲ باشگاه می نشانند و ایضاً در ادامه، روی از منتخبین خود برمی گردانند و هیچ حمایتی از آنان نمی كنند، هر روز با خود زمزمه می كنند «این فصل نیز بگذرد».

آقایان را حتی اتفاقاتی چون حذف از لیگ قهرمانان آسیا در اثر یك سهل انگاری هم تكان نمی دهد و هیچ نظارتی نیز بر عملكرد آنان كه دستی برآتش دارند، ندارند و اینچنین است كه باشگاه استقلال چند ماه سرنوشت ساز را بدون مدیر عامل و هیأت مدیره پشت سر می گذارد و باشگاه پرسپولیس هم در چشم بر هم زدنی، بدهی چند میلیاردی اش ۲ ۳، برابر می شود.

سقوط ۳ پله ای آبی پوشان طی ۳ هفته ای كه قرار بود حكم قهرمانی شان صادر شود و نیز شكست تحقیرآمیز سرخپوشان مقابل نصف تیم سپاهان آن هم در خانه، اگرچه رویدادهای تكان دهنده ای است كه قبول و هضم آن غیرممكن جلوه می كند اما از آنجا كه مسؤولان ورزش كشور و آنهایی كه مدیران سیاسی را به فوتبال تحمیل می كنند، آن جمله معروف را هر لحظه با خود تكرار می كنند، گویی در واقعیت هیچ اتفاقی نیفتاده است.

اگر از یك سالی كه استقلال توانست به هر زحمتی كه شده، قهرمانی لیگ برتر را به دست آورد گذر كنیم، تنها ناكامی های این ۲ تیم باقی می ماند و شكست های تلخ آنان در تهران و خارج از تهران كه دیگر دارد برایشان به عادت بدل می گردد.

اگر می بینید بجز عده ای از هواداران دو آتشه آبی و قرمز كه اعتراضشان را با شكستن صندلی های ورزشگاه و به زبان آوردن الفاظی ناشایست ابراز می دارند، سایرین بعد از سرافكنده شدن استقلال وپرسپولیس در روزهای اخیر، دم برنمی آورند و بی سر و صدا راه منازلشان را در پی می گیرند، به خاطر این است كه موافقان شعار «این نیز بگذرد» در این فوتبال و پشت پرده آن زیاد شده، كسانی را می گوییم كه هیچ اعتراض و انتقادی آنها را به خود نمی آورد.گفتنی در این رابطه زیاد است اما افسوس كه روی كاغذ آوردن آنها دردی را دوا نمی كند.

حتم داریم اگر امروز كسی بتواند خود را به اتاق آقای رییس در سازمان تربیت بدنی برساند و از او در مورد ناكامی های اخیر سرخابی ها و بلاتكلیفی و ناكارآمدی مدیریتی آنها سؤال كند، وی با همان لبخندهای همیشگی عنوان می كند این فصل هم كه گذشت، برای فصل بعد فلان كار را می كنیم و بهمان مدیر راروی كارمی آوریم. در اینجا تنها باید گفت شما هم می توانید در واكنش به اظهارنظرهای آینده آقای رییس، همان لبخندی را بزنید كه همواره روی لب های اوست...

حامد فرضعلی‌بیک



همچنین مشاهده کنید