چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

درونیات ذهنی هنرمند


درونیات ذهنی هنرمند

هنرمند با آشنایی و سیر روشها و مکاتب هنری بدون شک آنچه را که در درون خود به جست وجو می کشاند به اجرا می آورد

هنرمند با آشنایی و سیر روشها و مکاتب هنری بدون شک آنچه را که در درون خود به جست وجو می کشاند به اجرا می آورد. کنکاش در کنشهای شخصی بروز آثاری را منجر می شود که درون مایه اثر به آن مربوط است. خلق اثر هنری بدون شک عوامل بصری را شامل می شود. این عناصر پایه که به مبانی هنرهای تجسمی مربوط است تاثیر شایانی در تکامل یک اثر هنری دارد که در خلق ترکیب یک بستر، اندیشه معاصر را به نشانه می رود. آثار هنری که در اندیشه هنرمند به روش های گوناگونی ارائه می شود برداشت های متفاوتی را در نگاه مخاطب بر می انگیزد با توجه به این وضوح که آثار امروزه به شدت تحت تاثیر درونیات ذهنی هنرمندان است به طوری که آثار خلق شده امروزه به "هنر مدرن" سوق داده شده گستردگی تعبیر و قضاوت بر آثار هنری چندین برابر است. رسانه های جدید هنری محدودیت های گذشته را بر ارائه اثر هنری به آزادی هنرمند مبدل ساخته وبا مواجه با آثارهنری آثاری رامشاهده می کنیم که در حیطه دوبعدی سطح خارج شده و این اشتراک در وجه درونی و بیرونی خود به سعی و تلاش در ارائه مفهوم و معنا در گستره وسیعی قدم می نهد به این ترتیب هنرمند از صحنه خارج نمی شود بلکه در چارچوب خارج از دو بعد طی طریق می کند به گونه ای در فضا می آمیزد و مخاطب را به سوی خود فرا می خواند. در آثار هنرمندان عصر حاضر در مبحث " هنر " و " رسانه های جدید " به آثاری برخورد می کنیم که خود نیز به عنوان مخاطب در نقش گیری فرم معناداری از اثر هنرمند عجین می شویم.

فضاسازی هنرمند ما را در خاطره ای از ناخوداگاه خود همسفر است و مخاطب در درک این سفر به خود به گذشته و به فرم حضور خود می اندیشد رهایی از نقش های فام گونه بر بوم، هنرمند را بر آزادگی " اندیشه " سوق می دهد. "نقاشان و مجسمه سازان آوانگارد در اواخر دهه ۱۹۶۰ با دورانداختن قلمو و بوم، از خود به عنوان وسیله هنری استفاده کردند.با گذشت زمان و ورود نسل جدید به عرصه هنرکه با موسیقی راک وسریال های سرگرم کننده تلویزیونی بزرگ شده بودند، سرشت اعتراف گونه اتوبیوگرافی بعضی از هنرمندان پرفورمنس ۲ نیز دچار دگرگونی شد.

این گروه از هنرمندان بطور عمده به دنبال افزودن عناصر تفریحی و سرگرم کننده به پرفورمنس آرت بودند. آنان به دکور، نورپردازی صحنه و لباس توجه بیشتری نشان دادند و عناصری از اپرا و تئاتر را به اجراهای خود افزودند.واژه پرفورمنس آرت اگر چه از تئاتر به عاریت گرفته شده ولی از آغاز در ارتباط مستقیم با تئاتر نبوده است .در واقع درست تر این است که گفته شود پرفورمنس آرت از هنرهای تصویری مانند نقاشی و مجسمه سازی، آغاز شد و سپس به تئاتر راه یافت. " "پرفرمنس آرت عناصری از هنرهای تصویری، شنیداری، اجرایی، فرهنگ عامه و زندگی روزمره را با یکدیگر ترکیب می کند تا آن را به وسیله خود هنرمند که صرفا یک ابزار هنری است و ذهن وی که دارای ساختاری ایدئولوژیک است ارائه دهد. اجرای پرفرمنس آرت می تواند در هر مکان و در هر مدتی از زمان نشان داده شود .

همچنین می تواند به طور کامل "هنر مفهومی" که هستی آن فقط در ذهن اجراکننده است، باشد." "از آنجایی که پرفرمنس آرت هنری است که با دوری از متن و نوعی از درام سنتی به شکل و شیوه اجرایی خاص در دستیابی به بیان جدید برای برقراری نوعی از ارتباط جدید میان اجرا کننده و تماشاگر است، بررسی آیین ها و مراسم های بدوی می تواند خاستگاه اولیه و ناب این پدیده باشد." "در طی سال های اخیر، کاربرد اصطلاح "اجرا" در حوزه وسیعی از فعالیت های هنری، ادبیات و علوم اجتماعی عمومیت یافته است . اما به همان حد که این اصطلاح عمومیت یافته است، ما با سیل آثار نظری ای روبرو هستیم که تلاش کرده اند این نوع فعالیت انسانی را تحلیل و درک کنند .

اصطلاحاتی نظیر "اجرا کردن"، اجرا ، هنر اجرا و یا حتی تئاتر اجرایی در چنان زمینه وسیعی به کار رفته است که به نظر نمی رسد هیچ مبنای معناشناختی مشترکی در میان آنها وجود داشته باشد. حتی شاید برای بسیاری افراد، اصطلاحاتی نظیر "تئاتر- اجرا" تکراری به نظر رسد." "بدون شک پرفرمنس آرت بدون مخاطب و تماشاگر شکل نمی گیرد، از آنجایی که پرفرمنس آرت به عنوان یک شیوه نوین تئاتری مطرح است و با توجه به دگرگونی های اساسی در همه موارد از جمله متن، کارگردانی، بازیگری و... اتفاق می افتاده ولی نکته ای که حائز اهمیت است و دچار دگرگونی نشده مخاطب است آری شاید وظیفه مخاطب تعریف تازه ای برای خود پیدا کرده است ولی چیزی که تغییر نکرده جایگاه و نقش آن است."

اگراز ریشه های هنر پرفورمنس آغاز کنیم:

۱) برای اجرا به فضا نیاز داریم

الف ) این فضاانتخاب می شود

ب) برای این فضا محدوده ای فیزیکال قائل می شوند

ج)برای این فضا محدوده ای زمانی قائل می شوند

۲) برای اجرا به حضور دست کم انسانی نیاز داریم ( اجراکننده )

۳) برای اجرا علاوه بر حضور انسان در فضای دربرگیرنده لوازم اجرا نیر در بعضی موارد در نظر گرفته می شود

الف) دکوراسیون نمای داخلی

ب) ابزار و موادی که انسان با آنها اجرای نقش می کند

ج) ابزار و موادی که حضورشان به خودی خود الزامی است

۴) برای اجرا به حضور مخاطب نیاز داریم

بکارگیری ظرفیت خاطره اندوزی به نوعی " حافظه جمعی " امری است که مورد توجه است و"فضا " وجه متغیریشان را در بر خواهد داشت که مخاطب را به درگیری و همکاری در فضای ایجاد شده رهنمون می دارد. "میان پرفورمنس در هنرهای تجسمی و پرفورمنس تئاتر چند رابطه و چند جدایی وجود دارد. در هنرهای تجسمی، هنرمند با حضور خود به عنوان بخشی از اثر مطرح می شود. او از همه امکانات بهره می گیرد. ولی در تئاتر به واسطه عنصر سخن، اثر در متن زندانی می شود. سخن ناچارا به سوی محتوا حرکت می کند. خوشبختانه در هنرهای تجسمی متن وجود ندارد. در تئاتر بنا به حضور متن، اثر تکرار می شود. حتی با حذف کلمات در انتها به آواهاو نشانه های حضور به زبان می رسد. در نتیجه رفتار کادر شده است. این کادر در هنرهای تجسمی وجود ندارد. در پرفورمنس آرت اتفاق فقط یک بار به وقوع می پیوندد. نور، صدا و بازیگر را، اگر وجود دارند، تعریف می کند ولی در لحظه کشف رابطه این عناصر با یکدیگر آنچه رخ می دهد قابل تکرار نیست و میراست..." در عصر معاصرما بیشتر با پرفورمنس تجسمی روبرو هستیم که توانسته خارج از قیدو بند کادر به آسانی مفهوم هنری هنرمند را بازگو کند.

نویسنده : هنگامه پورمحمد گسکری