یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
روایت تصویری یك قصه
«گرداب» اگرچه قصهای است از صادق هدایت، با تمام مولفهها و نشانههای آثار این نویسنده اما میتوان عناصر و نشانههای سینمای مورد علاقه حسن هدایت را هم در آن دید.
«گرداب» اقتباسی است وفادار به قصه، چنانكه حسن هدایت در صحبتهایش به این موضوع تاكید میكند كه میخواسته ساختار فیلم به قصه و نگاه هدایت نزدیك باشد. او نخواسته تغییر خاصی در قصه بدهد و تمام تلاشش تصویركردن قصه بوده است.
حسن هدایت تاكنون بیش از ۱۳ فیلم سینمایی و چندین مجموعه تلویزیونی را كارگردانی كرده است. «گراند سینما»، «دلاوران كوچه دلگشا»، «چشم شیطان»، «تاریكخانه» و «دون ژوان كرج» از آن جملهاند.
داستان «گرداب» چه ویژگی خاصی دارد كه شما آن را برای ساخت فیلم انتخاب كردید؟
صادق هدایت به نظر من و بسیاری كارشناسان یكی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایرانی است. اغلب داستانهای هدایت جنبه تصویری زیادی دارد. متاسفانه درباره شخصیت هدایت تصورهای اشتباهی وجود دارد كه تصویری نادرست و ناقص از این نویسنده ارائه میدهد.
من سالها علاقهمند بودم كه یكی از داستانهای هدایت را مقابل دوربین ببرم به دلیل جوی كه در سینما وجود دارد، هیچ تهیهكنندهای تمایلی برای این كار نشان نداد.
در بخش دولتی هم نگاهی كه نسبت به صادق هدایت وجود دارد، با سوءتفاهم همراه است و مسوولان این بخش علاقهای به ساخت آثاری درباره هدایت یا با استفاده از نوشتههای او ندارند. بنابراین خودم هزینههای تولید فیلم را تقبل كردم. فشارهای زیادی در بخش اكران به من تحمیل شد. فیلم ۳ سال در نوبت اكران ماند اما بالاخره با كمك بنیاد فارابی، پخشكننده و چند سینمادار اكران شد.
ـ گویا شما برای اكران فیلم حساسیت و وسواس زیادی داشتهاید و یكی از عواملی كه باعث شده فیلم دیر اكران شود همین موضوع بوده؟
وقتی فیلم تمام شد آن را به پخش واگذار كردم. پخشكننده و من ۷ ماه تلاش كردیم تا پروانه نمایش بگیریم. از همان اول به دنبال اكران فیلم بودیم اما نمیشد.
من به عنوان كارگردان، شرایط اكران فیلم در كشورم را میدانم و غیرمنطقی است اگر كسی بگوید منتظر فرصت خاصی بودهام در چنین شرایطی بهترین فرصت، اولین فرصت است.
ـ واقعا شرایط مهیا نبود؟!
واقعا نبود. سرمایهای در این مدت راكد مانده كه میشد ۲ سال پیش از آن استفاده شود. «گرداب» فیلم پرفروشی نیست اما همین میزان فروش ۲ سال پیش سود بیشتری برایم داشت.
ـ تم خیانت و رفاقت مردانه هیچوقت كهنه نمیشود. چرا قصه را به زمان حال نیاوردید؟ داستان «گرداب» این ویژگی را دارد كه در زمان حال روایت شود.
برای اینكه قصه را به زمان حال بیاورم، باید تغییرهای زیادی در آن به وجود میآوردم كه دوست نداشتم. نمیخواستم از حال و هوای قصه و فضای ویژه آن فاصله بگیرم.
معمولا اقتباسهایی موفق هستند كه به اصل موضوع و حال و هوای اثر وفادار باشند. «بینوایان» را میتوانید ایرانی كنید و مثلا قصه را در زمان انقلاب اسلامی روایت كنید، این هم یك «بینوایان» است اما با قصه ویكتور هوگو تفاوت دارد. برای من جذابیت و فضای ویژه «گرداب» خیلی مهم بود و دوست داشتم آن را در فیلم حفظ كنم.
ـ شما به روایت قصه در زمان گذشته علاقه زیادی دارید و اغلب كارهایتان در این فضاست. این علاقه هم عاملی بوده كه قصه را به زمان حال نیاورید؟
وفاداری به قصه هدایت عامل اصلی بود. البته این تعلق خاطر به گذشته كه اشاره كردید هم وجود دارد. برای من تصویركردن روزگار از دست رفته جذابیت خاصی دارد.
قصه «گرداب» به شیوه سوم شخص روایت شده، در فیلم هم این شیوه را انتخاب كردهاید و برای دادن اطلاعات از نریشن استفاده شده. در بعضی بخشها نریشین كاركردی مثل فلاشبك دارد و درباره گذشته همایون و بهرام اطلاعات میدهد اما بعضی سكانسها، مثل سكانسی كه همایون به همسرش شك میكند، نریشن كه تقریبا شبیه به توضیحات كتاب است، چیزهایی را میگوید كه بیننده میبیند و این زاید است.
استفاده از گفتار متن به این خاطر بود كه به اصل قصه نزدیك شویم و بیننده احساس كند كه با قصهای روبهرو است كه از دل یك كتاب آمده و ساختار سینمایی پیدا كرده. گفتار متن در اغلب سكانسها به خاطر این بود كه زمان را فشرده كنیم و از كشدار شدن روایت جلوگیری كنیم.
در مورد سكانسهایی كه اشاره كردید، گفتار میشد حذف بشود باید بگویم این گفتار كمك میكند تا در بیننده اطلاعات و احساسات تكمیل شود.
این موضوع در فیلمهای دیگری هم وجود داشته مثل «عصر معصومیت». اسكورسیزی در این فیلم سعی كرده پیوندی بین سینما و ادبیات ایجاد كند و این احساس را در مخاطب تقویت كند كه با یك اثر ادبی روبهرو است. البته این ویژگی ممكن است عدهای را اذیت كند. سلیقه من این بوده و ممكن است برای خیلیها جالب نباشد.
دو شخصیت به قصه اضافه شده كه حضور موثری در فیلم دارند. فیلسوف و قاتل از كجا به این قصه راه پیدا كردند؟ آنها دیدگاه خاص و مترقی دارند به نظر میرسد موضع شما به عنوان فیلمساز در دیالوگهای آنها تبلور پیدا كرده.
این دو شخصیت دقیقا از دل قصهها و طرز فكر صادق هدایت به این فیلم راه پیدا كردهاند. من مطالعات عمیقی درباره این نویسنده دارم، برخلاف آنچه تصور میشود هدایت نه دشمن زن بوده و نه از او گریزان بوده و نه تحقیرش میكرده. در آثار او اگر زن منفی هست، مرد منفی هم هست.
دوست داشتم این دیدگاه در فیلم انعكاس پیدا كند. در قصه «گرداب» هم هدایت روی این موضوع تاكید دارد كه در این ماجرا، زن قربانی است.
البته این دو شخصیت، از دو طبقه مختلف و با دو دیدگاه متفاوت درباره این ماجرا صحبت میكنند.
فیلسوف، حسابگرانه و با منطق برای همایون موضوع را توضیح میدهد. اما آدمكش به جایی رسیده كه دیگر راهی برای ادامه زندگی ندارد. او از اینكه زندگیاش را هدر داده افسوس میخورد و برای همین به همایون میگوید شاید اگر زن داشتم، زندگیام طور دیگری بود.
فضاسازی در فیلمهایی كه به گذشته اشاره میكنند، چندان ساده نیست. نوع معماری و پوشش تغییر كرده و اینها كار را سخت میكند، در «گرداب» هم این مسائل به فیلم لطمه زده. فكر میكنم اغلب نماها را در شهرك غزالی گرفتهاید.
اغلب فضاها را در شهرك سینمایی گرفتیم، محل كار همایون را در بایگانی قدیمی بانك تجارت در میدان توپخانه گرفتیم، من در این مكان خیلی كار كردم و مسوولانش مرا خوب میشناختند و واقعا موقع كار به من لطف دارند. خانهها را هم در محلههای مختلف تهران پیدا كردیم. متاسفانه تهران، هر روز از هویت اصلی خود فاصله میگیرد و ساخت مجموعه و فیلم در تهران واقعا سخت است.
ـ در مورد طراحی لباس بازیگرهای اصلی، بهتر از هنرورها عمل كردهاید. مثلا در آن دوره چتر چهار خانه رنگی وجود داشته كه در فیلم میبینیم؟
مدرنیسمی كه از سال ۱۳۱۵ شمسی وارد ایران شد، باعث شد كلاهها، چترها، لباسهای فرنگی و... به ایران بیاید و زنها و مردها از آن استفاده كنند. در عكسها هم نمونههای اینها را میشود دید اما در فیلمها و مجموعهها معمولا وقتی میخواهند گذشته را تصویر كنند به سراغ سادهترین وسایل میروند، فكر میكنیم وسایل رنگارنگ و فانتزی مدرن هستند و در گذشته وجود نداشتهاند. چتر مشكی را اغلب مردها استفاده كرده و خانمها از چتر رنگی استفاده میكردند. درباره سیاهیلشگرها همیشه دقت می كنم اما محدودیت در حوزه پوشش و حجاب، دست ما را میبندد و به همین خاطر سیاهیلشگرها در مجموعهها و فیلمهای ایرانی اصلاً شبیه نمونههای خارجی نیستند. ما سیاهیلشگر حرفهای نداریم و این، كار را دشوار میكند.
فضای قصه «گرداب» تلخ و سیاه است. این ویژگی در فیلم منعكس شده، طراحی نورها، استفاده از رنگها و فیلمبرداری تقویتكننده حسی است كه در قصه وجود دارد.
فیلمبرداری فیلم، یكی از مهمترین بخشهای آن است. تصاویر در «گرداب» باید، جنس قصه و حس و حال آن را به مخاطب منتقل میكرد، پس نباید ما در این فیلم از تصاویر درخشان و پرنور استفاده میكردیم چون قصه فضایی تیره داشت. البته نمیخواستیم تصاویر، خیلی تیره و تار باشد چون نه سینماهای ما از لحاظ تصویری میتوانند این جنس تصویر را نشان بدهند و نه مخاطب عام جذب چنین فیلمهایی میشود. سعی كردیم بینابین حركت كنیم و با فیلمبردارم چند فیلم را تماشا كردیم و به این نتیجه رسیدیم كه فیلمبرداری و نورپردازی خاصی داشته باشیم كه هم كنتراست داشته باشد و هم كنتراست آن سنگین نباشد و در این نورپردازی، هم فضای قصه در بیاید و هم بیننده خسته نشود.
ـ برای بعضی از كارگردانها، فروش فیلمشان اهمیت زیادی دارد. برای شما این موضوع چقدر اهمیت دارد؟
مخاطب در سینما اهمیت زیادی دارد، آن هم به چند دلیل. اگر تماشاگر زیادی فیلم شما را ببینند، پیام شما به افراد بیشتری منتقل شده، وقتی فیلم پرفروش میشود، آینده حرفهای بهتری برای كارگردانش وجود دارد و او راحتتر میتواند فیلم بعدی را كلید بزند.
تهیهكنندهها هم در چنین شرایطی برای كار بیشتر ترغیب میشوند و همه اینها به نفع سینماست. البته همه فیلمها نمیتوانند مخاطب بالایی جذب كنند. شرایط اجتماعی هم در توجه مردم به سینما موثر است. در شرایط فعلی و با وجود مشكلات اقتصادی، مردم كمتر رغبت به فیلمدیدن دارند و اگر بخواهند به سینما بروند، ترجیح می دهند فیلمهای سرگرمكننده ببینند. «گرداب» قطعا یك فیلم سرگرمكننده صرف نیست اما اگر در شرایط خوب اكران میشد، مخاطب بیشتری داشت.
ـ ابتدا و انتهای «گرداب» تصویری از صادق هدایت میبینیم، در حال نوشتن. چرا از این دو پلان استفاده كردید؟
دلم میخواست در اثری كه از هدایت استقبال شده، تصویری از او در حال نوشتن داشته باشیم فیلم با نقلقول از او شروع میشود و در فیلم از نریشن استفاده میكنیم. نشاندادن تصویر نویسنده، تمهیدی بود كه این نریشنها را هم توجیه میكرد و از نظر زیباییشناسی هم در فیلم كاركرد داشت.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست